به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
افیا خوب یا بد، اقتصاد مدرن بریتانیا در دهه 1980 شکل گرفت. بازار کار غیرقانونی، تسلط شهر، شکاف شمال و جنوب، خدمات عمومی خصوصی شده، سطوح بالای بدهی شخصی، کسری تجاری مزمن و نقش کلیدی بازار مسکن همه میراث دهه مارگارت تاچر هستند. نخست وزیر بود
پس شاید مناسب بود که جرمی هانت در بیانیه پاییزی خود با بررسی های مکرر نام نایجل لاوسون، صدراعظم تاچر برای شش سال پس از 1983، به دهه 80 ادای احترام کرد.
هانت تنها پنج دقیقه است که صدراعظم بوده است و بنابراین قضاوت درباره او خیلی زود است، چه رسد به اینکه آیا او از نظر اهمیت با سلف خود برابری می کند یا خیر. او از این که بیانیه پاییز با استقبال بهتری از سوی بازارهای مالی روبرو شد نسبت به بودجه کوچک کواسی کوارتنگ (که باید اذعان کرد که یک نوار پایین برای پاک کردن بود) راحت خواهد شد و هانت می تواند اعتباری برای ترتیب دادن اقدامات خود برای محدود کردن آسیب به اقتصاد در زمانی که به خصوص ضعیف است.
تمرکز زیادی روی کاهش تجمعی 7 درصدی استانداردهای زندگی در سالهای مالی 2022-23 و 2023-24 که توسط دفتر مسئولیت بودجه پیشبینی شده بود، صورت گرفته است، و به درستی هم چنین است. اگر پیشبینیها درست باشد، از زمان شروع ثبتهای مدرن، هیچ چیز قابل مقایسه ای وجود نخواهد داشت.
اگرچه، احتمالاً رکودهای اوایل دهههای 1980 و 1990 وحشیانهتر بودند، زیرا امروز همه به قدرت هزینههای خود ضربه میزنند، در حالی که در آن رکودهای قبلی، درد در بین کسانی متمرکز بود که شغل خود را از دست دادند. قرار است بیکاری در 18 ماه آینده افزایش یابد، اما به سطح دو رقمی که در بیشتر دهه 1980 و بار دیگر در اوایل دهه 1990 مشاهده شد، نزدیک نیست. بریتانیا هنوز زخم های بیکاری انبوه آن دوره را به دوش می کشد.
اما در حالی که هانت برنامهای برای کوتاهمدت داشت – بازارها را بغل کند، بیشتر ریاضتها را به بعد از انتخابات بعدی موکول کند – بلافاصله مشخص نیست که او و ریشی سوناک برنامهای برای بلندمدت دارند، چه رسد به چشماندازی برای بریتانیایی که آنها می خواهند ببینند. Sunak و Hunt طرحی برای کاهش کسری بودجه دارند اما کمی فراتر از آن پیش می رود. یکی از نمایندگان ارشد حزب کارگر به درستی وضعیت دولت را خلاصه کرد و گفت که بریتانیا در حال حاضر دو صدراعظم دارد اما نخست وزیری ندارد.
یک نمونه از آن تصمیم برای تمدید عوارض خودرو به صاحبان خودروهای برقی در سال 2025 بود. مشوق ها مهم هستند و یکی از مشوق ها برای تغییر خودروهای بنزینی یا دیزلی عدم پرداخت مالیات جاده است. تقاضا برای وسایل نقلیه الکتریکی – با توجه به فشار بودجه خانوارها – بعید به نظر می رسد که برای سال آینده یا بیشتر زیاد باشد، اما مردم ممکن است با شروع رشد اقتصادی در سال های 2024 و 2025 شروع به تغییر کنند.
مطمئناً، از دست دادن هزینه سوخت در زمانی که همه خودروها برقی هستند، دردسر بزرگی برای خزانه داری است که طبق برخی برآوردها تا سال 2040 سالانه 30 میلیارد پوند از درآمد خود را از دست می دهد. اما راهحل بلندمدت قیمتگذاری جادهها است، نه پول نقد که انتقال ضروری به وسایل نقلیه تمیزتر را کندتر میکند.
اتهامات زیادی وجود دارد که می توان به تاچر و لاوسون انداخت، اما فقدان برنامه یکی از آنها نیست. استراتژی آنها این بود که مقررات زدایی و اجازه دادن به نیروهای بازار آزادانه عمل کنند. این شامل کاهش قدرت اتحادیه های کارگری و فروش صنایع دولتی بود. لاوسون نه تنها به کاهش مالیات بلکه به سادهتر کردن سیستم مالیاتی علاقه داشت.
در پایان، او اقتصاد را با یک رونق فوقالعاده منفجر کرد که منجر به دوره طولانی نرخهای بهره 15 درصدی، بازپسگیری خانهها و 3 میلیون نفر از مردم شد. اما همانطور که جان موئل باوئر و دیوید سوسکیس در مقالهای جدید اشاره میکنند، آزمایش دهه 1980 بریتانیا را عمیقاً تغییر داد. آنها می گویند: «دهه 1980 یک دهه بسیار پیامد و همچنین تفرقه افکن بود که واقعیت ها را تغییر داد و اقتصاد سیاسی کشور را به روشی تغییر داد که ما هنوز با آن زندگی می کنیم.
یکی از ویژگی های این دوره رابطه همزیستی بین سیاست مسکن و مقررات زدایی مالی بود. بانکهایی که از محدودیتهای وامدهی خود رها شده بودند، بسیار مایل بودند وامهای مسکن را برای کسانی که مایل به خرید خانههای شهری با تخفیف تحت قانون حق خرید خود بودند، فراهم کنند. عرضه خانه های جدید به شدت کاهش یافت زیرا موجودی املاک اجتماعی دوباره پر نشد. افزایش قیمت مسکن در بخش های مرفه تر کشور تحرک نیروی کار را محدود کرد. بریتانیا مدل اقتصادی جدیدی داشت اما ذاتاً بی ثبات، ذاتاً غیرمولد و ذاتاً ناعادلانه بود.
همانطور که مولباوئر و سوسکیس اشاره می کنند، در دهه 1980 بود که این ایده در فرهنگ طبقه متوسط بریتانیا جا افتاد که ثروت مسکن، که از طریق سطوح بالای استقراض افزایش می یابد، می تواند به عنوان یک ماشین پول نقد عمل کند.
این چیزی فراتر از یک درس تاریخ است. شباهتهایی بین بحران کنونی و وضعیت بریتانیا در زمان ورود تاچر به داونینگ استریت در سال 1979 وجود دارد: تورم بالا ناشی از شوکهای مکرر سمت عرضه، و احساس بدبینی نسبت به اینکه ضعفهای اقتصادی طولانیمدت هرگز برطرف خواهد شد.
مدلی که تاچر ایجاد کرد در بحران مالی جهانی 2008-2009 فرو ریخت و هیچ چیز جای آن را نگرفت. دولتهای محافظهکار از سال 2010 در مورد ماموریت خود برای سبز کردن اقتصاد و ارتقاء سطح صحبت کردهاند، اما وعدههایی بسیار بیشتر از آنچه که انجام دادهاند، دادهاند.
از زمان جنگ جهانی دوم، تنها دو بار – دولت به رهبری کلمنت آتلی در سال 1945 و تاچر در سال 1979 – دولتی در بریتانیا با طرحی برای تغییر اساسی به قدرت رسید و به آن پایبند بود. برای بقیه زمان، تمایل به درهم ریختن و امید به بهترین ها بوده است. به نظر می رسد هانت و سوناک به طور محکم بخشی از آن سنت هستند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.