به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
منهفته اول در سیاست بریتانیا بوده است. این کشور به درستی این واقعیت را جشن گرفته است که اولین نخست وزیر هندو و میراث آسیایی خود را دارد. با این حال، یک نقطه عطف کمتر مورد توجه این است که بریتانیا اولین نخست وزیر بانکدار سرمایه گذاری خود را نیز دارد.
اولین شغل ریشی سوناک در بانک سرمایه گذاری آمریکا گلدمن ساکس بود. او پیش از اینکه نماینده مجلس شود، 14 سال را در این بخش سپری کرد. از بسیاری جهات، انتصاب غیرمنتخب او نقطه اوج تسلط مالی بزرگ بر سیستم سیاسی و اقتصادی بریتانیا است – نفوذ آرام وست مینستر و وایت هال طی چندین دهه صورت گرفته و تا حد زیادی بی توجه بوده است.
از لحاظ تاریخی، میدان مایل نقش بزرگی در سیاست، اقتصاد و امپراتوری بریتانیا ایفا کرد. به خوبی شناخته شده است که تاچریسم بعدها مدل شرکتی مدیریت اقتصادی را پاره کرد. قرار بود نقش اتحادیهها، صنعتگران بریتانیایی و دولت بریتانیا به طور قابل توجهی کاهش یابد. آنچه نامشخص بود این بود که چه چیزی جایگزین آنها خواهد شد. اکنون که به گذشته نگاه می کنیم، مشخص است که منابع مالی بزرگ وارد عمل شده است.
این به این دلیل بود که بسیاری از بازیگران کلیدی کابینههای محافظهکار در دهه 1980 از بخش مالی بودند. نورمن لامونت سال ها را در بانک سرمایه گذاری NM Rothschild and Sons گذراند. سیسیل پارکینسون، که “بیگ بنگ” را که راه را برای گسترش عظیم بورس لندن در دهه 1980 هموار کرد، مهندسی کرد، یک حسابدار رسمی در اسکوئر مایل بود. و نایجل لاوسون به عنوان یک روزنامه نگار مالی در ساندی تلگراف و فایننشال تایمز دندان های خود را برید. هر یک از آنها از مشاغل شهر خود به عنوان تأثیرات مهم تر از هر اقتصاددان دانشگاهی بر تفکر آنها صحبت کرده اند. بسیاری دیگر از وزرای محافظه کار نیز از مشاغل مالی به خزانه داری یا وزارت تجارت و صنعت رفتند.
این یک دلیل کلیدی بود که چرا بیشتر صنایع ملی شده صرفاً به بخش خصوصی فروخته نشدند، بلکه در بورس لندن شناور شدند و به دست سرمایه گذاران سیتی منتقل شدند. همچنین توضیح میدهد که چرا یک سری تغییرات مالیاتی و مقررات مالی، تأمین مالی بزرگ را به تولید ترجیح میدهد، و تغییرات در حاکمیت شرکتی «ارزش سهامداران» را بیش از همه چیز ممتاز میکند. معافیت های مالیاتی و حمایت از صنعت حذف شد و برای کاهش مالیات بر سود سهام، سهام و فروش اوراق قرضه استفاده شد.
وقتی کارگر جدید وارد شد، همان شبکههای مالی سابق را نداشت که بتواند از آن استفاده کند. اما گوردون براون و همکارانش همچنین متوجه شدند که درآمد مشمول مالیات پرسود شهر برای تأمین بودجه برنامههای هزینهاش چقدر اساسی است. آنها همچنین برای ادامه خصوصی سازی و البته به اجرا گذاشتن قراردادهای PFI به شدت نیاز داشتند. بنابراین، مقررات “لمس سبک” برای حفظ توسعه بخش اجرا شد. تعداد زیادی سرمایهدار برای تسهیل همه این کارها به دولت جذب شدند.
با نگاهی به دولت ائتلافی، هر شخصیت بلندپایهای که سیاستهای اقتصادی خزانهداری را مدیریت میکرد – جورج آزبورن، دنی الکساندر، دیوید کامرون، روپرت هریسون، جان کینگمن و نیک مکفرسون – بعداً موقعیتهای پردرآمدی در بخش مالی به دست آوردند. و از پنج صدراعظم اخیر سه نفر از این بخش آمده اند. مشاوران فعلی جرمی هانت همگی از بانکداری سرمایه گذاری هستند.
این مهم است زیرا بانکداران سرمایهگذاری با اقتصاد واقعی که مردم عادی در آن زندگی میکنند، خیلی کار ندارند. آنها کسب و کار را اداره نمی کنند. آنها با بازارهای واقعی محصول و مشتری سر و کار ندارند. کار آنها به بازارهای مالی، کمک به مانورهای مالی شرکت ها، و تجارت و مدیریت دارایی های مالی خود محدود می شود. هدف اصلی آنها کسب سود از چنین فعالیت هایی است، صرف نظر از اینکه چگونه بر اقتصاد واقعی، منافع ملی یا کارکنان تأثیر می گذارد. اگر این به معنای کوتاه کردن پوند یا فروپاشی یک شرکت موفق برای کسب سود سریع است، پس همینطور باشد.
به عبارت دیگر، آنچه به نفع فاینانس بزرگ است، اغلب مانع کسب و کار و تولید به طور کلی می شود. در نتیجه، از دهه 1980، افول صنعتی بریتانیا و گسترش مالی آن به اندازه هر اقتصاد پیشرو بارز بوده است. بهره وری و سطح هزینه های تحقیق و توسعه نیز بسیار ضعیف است، زیرا سرمایه گذاران خواستار بازدهی سریع و افزایش قیمت سهام نسبت به سرمایه گذاری بلندمدت هستند. نابرابری های منطقه ای و طبقاتی روز به روز بیشتر شده است.
و یک بخش مالی بیش از حد، قطعاً برای حکمرانی خوب نیز مفید نبوده است. هیچ چیز دموکراتیکی در مورد استفاده از کاهش گسترده خدمات عمومی برای صرفه جویی در بخش بانکداری خصوصی وجود ندارد، مانند پس از سقوط سال 2008، یا بازارهای اوراق قرضه که اعتبار دولت ها را تعیین می کنند، یا این واقعیت که بانکداران و صندوق های تامینی بزرگترین هستند. منبع واحد کمک های حزب محافظه کار همچنین اعتماد به دموکراسی بریتانیا توسط یک نخستوزیر فوقالعاده ثروتمند که گفته میشود از مالیات اجتناب کرده و به عنوان سرمایهدار به قیمت کشور ثروتمند شده است، تقویت نمیشود.
در طول دوره کوتاه نخست وزیری لیز تراس، صحبت های زیادی در مورد قدرت و نفوذ شبکه تافتون استریت متشکل از اندیشکده های راستگرای غیرشفاف وجود داشت. اما در واقع، نیروی محرکه بلندمدت سیاست اقتصادی بریتانیا، در تمام این مدت در مقابل ما، شهر لندن بوده است. وقت آن است که چشمانمان را باز کنیم و دقیق تر نگاه کنیم.
-
ایرون دیویس استاد ارتباطات سیاسی در دانشگاه ویکتوریا ولینگتون در نیوزیلند است. کتاب جدید او با عنوان ورشکستگی، حبابها و کمکها: تاریخچه درونی خزانهداری از سال 1976 در دسترس است.
در guardianbookshop.co.uk
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.