کازمیرو باکلاس بالاخره تعادل را در خط میانی منچستریونایتد به ارمغان آورد | لیگ برتر

به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،

آو می توانید تمام شب را آنجا بنشینید و با ماشین های احمقانه خود بازی کنید. در پایان این مسابقه فشرده و هیجان‌انگیز، آی‌پدها و تابلوهای تاکتیک‌ها پنهان شده بودند. گراهام پاتر و اریک تن هاگ روی خط تماس ایستاده بودند و به این تساوی 1-1 فکر می کردند، خسته به نظر می رسیدند و شاید حتی کمی تحت تأثیر این تجربه بودند. این یک بازی از راهبردها و ضداستراتژم ها بود، برنامه ریزی ها و سپس بازسازی شد، دو مربی سعی می کردند با فضایی که در سرشان بود، فضای زمین را کنترل کنند. اما در نهایت این نیز یک ورزش تماسی است، چیزی از روده و کمر، اینچ و میلی‌متر، اینکه چه کسی می‌تواند برنده مسابقه باشد و چه کسی می‌تواند شجاعت را برای جهش بالاترین زمانی که همه چیز در جریان است، جمع کند.

در این سال‌ها بازی‌های مهم‌تری بین چلسی و منچستریونایتد وجود داشته است. بازی های بلندتر بازی های بهتر و هیجان انگیزتر. اما شاید هرگز بازی‌ای که بیشتر شبیه یک تمرین فکری به نظر می‌رسید، از دانش خود اینقدر شرمنده نبود. در حالی که پاتر و تن هاگ ضربات خود را بر روی خط لمسی رد و بدل می کردند، عصر شروع به انشعاب کرد، نه به اندازه یک بازی فوتبال که چندین کمپین متمایز، یک نبرد بی وقفه و گیرا برای برتری که در آن هر دو تیم احتمالاً آنچه را که لیاقت داشتند به دست آوردند.

شاید شعر تلخ خاصی در این واقعیت وجود داشت که این اسکات مک تومینای تعویضی فقید بود که پنالتی چلسی را با یک کشتی زشت به ثمر رساند و کاسمیرو در نهایت با یک ضربه سر سر به فلک کشیده در دقیقه 93 او را از قلاب خارج کرد. این یک تیم یونایتد است که به سرعت در حال تغییر است و هیچ جا این انتقال به اندازه در خط میانی دراماتیک و قابل توجه نیست. بدون شک مک تومینای هنوز نقشی برای ایفای ماه های آینده خواهد داشت و نمایش درخشان فرد مقابل تاتنهام در اواسط هفته شاهد دیگری بر تکامل شخصی او بود. اما دوران «مک‌فرد» – از نظر لحن و قصد – به نظر می‌رسد که دیگر گذشته است.

کازمیرو. کریستین اریکسن برونو فرناندز برای اولین بار از زمان پل اسکولز و مایکل کریک، این هافبک یونایتد است که با کمال میل برای تماشای آن هزینه پرداخت می کنید. و هنگامی که کار می کند، همه چیزهای دیگر نیز کمی بهتر عمل می کنند. مدافعان کناری امنیت لازم برای جلو رفتن را دارند. سه نفر جلو می توانند با علم به اینکه خدمات دریافت خواهند کرد، فرار کنند. داوید دخیا گزینه های بیشتری دارد. مرکز به مکانی تبدیل می‌شود که یونایتد می‌خواهد توپ را قیف کند، نه – همانطور که اغلب در دهه گذشته اتفاق افتاد – موتوری برای قیف کردن توپ در جای دیگری.

کریستین اریکسن مقابل بن چیلول از چلسی قرار می گیرد.
کریستین اریکسن که نشان داده شد در مقابل بن چیلول از چلسی قرار گرفته بود، به منچستریونایتد کمک کرد تا قبل از تغییر تاکتیکی گراهام پاتر، بر خط هافبک تسلط پیدا کند. عکس: کلایو رز/گتی ایماژ

این تغییر در فرهنگ به همان اندازه در پرسنل است. یونایتد در اینجا 53 درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت، اما مهمتر جاه طلبی و آرامش روی توپ بود. می‌توانید لحظه‌ای را مشخص کنید که کازمیرو تحت فشار، در فاصله 20 یاردی از دروازه‌اش، در مسیری اشتباه قرار گرفت و به سادگی پاسی از خالص‌ترین ابریشم را قطع کرد و 30 یارد را روی سر رحیم استرلینگ پیچید و به مسیر دیوگو وارد شد. دالوت برای راه اندازی یک حمله دیگر. آیا می توانید تصور کنید که مک تومینای یا نمانیا ماتیچ یا مروان فلینی حتی چنین پاسی را انجام دهند، چه برسد به اینکه آن را پاس کنند؟

یا در لحظه ای که در نیم ساعت اریکسن توپ را از روبن لوفتوس چیک در بالای زمین دزدید، کازمیرو با آن کنار آمد، فرناندز از او فرار کرد و برای لحظه ای هر سه نفر پشت سر هم در حال بیرون آمدن بودند. مانند یک مثلث کوچک سرعت نور، فرصتی را ایجاد کرد که کپا آریزابالاگا از دست مارکوس راشفورد نجات داد. با غرق شدن جورجینیو و لوفتوس چیک، پاتر مجبور شد دست به کار شود. معرفی متئو کواچیچ و تغییر 4-3-3 منجر به بهترین طلسم چلسی در این بازی شد. در خط تماس، تن هاگ به تابلوی تاکتیک های مینیاتوری خود اخم کرد، دستیارش، میچل ون در گاگ را درگیر گفتگوی عمیق کرد و پاسخ او را طرح ریزی کرد.

اوایل نیمه دوم اتفاق افتاد: با دیدن هافبک مرکزی سوم چلسی و بالا بردن بازیکن چهارم، فرد جایگزین جیدون سانچو شد. به طور خلاصه، ما با چشم‌انداز دستگیری ده هاگ و پاتر مواجه شدیم که به سادگی تعداد هافبک‌های بیشتری را وارد زمین می‌کردند، تا اینکه در نهایت هر 20 بازیکن بیرون زمین در حال بازی کردن یک روندوی خشمگین در دایره مرکزی بودند در حالی که دو دروازه‌بان بیکار از دور تماشا می‌کردند.

کاملاً اینطور نبود، اما تأثیر تا حد زیادی مشابه بود. برای نیم ساعت دو طرف به تبادل مشت‌های خسته، سانترهای امیدوارکننده، ضدحمله‌ها و در نهایت دو گل دیرهنگام پرداختند. و حتی در میان درام اواخر، این امکان وجود داشت که نگاهی اجمالی داشت که چگونه طرف تن هاگ هنوز در حال پیشرفت است، هنوز غرایز خود را آموزش می دهد، هنوز مقاله کاملاً تمام نشده است. اما در نهایت آنها یک مربی خوب، یک سبک بازی مشخص، یک ترکیب متعادل، ترکیبی از جوانی و تجربه، و مهمتر از همه یک هافبک عملکردی دارند. به فوتبال مدرن، منچستریونایتد خوش آمدید. ما منتظر شما بودیم

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …