به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
با گذشت شش سال از همه پرسی برگزیت، مفسران قاره ای به فروپاشی وست مینستر عادت کرده اند، اما بسیاری در آخرین فاجعه پایان پروژه ای را می بینند که همیشه از واقعیت جدا شده بود.
برای روزنامه فرانسوی لیبراسیون، «مطمئناً چیزی گندیده در چای توری ها وجود دارد». سونیا دلسال-استولپر، خبرنگار سابق روزنامه در لندن گفت وست مینستر، «معبد دموکراسی و سنتهای باستانی» شاهد صحنههای «گیجکننده» بوده است.
او گفت: “ضربه ها، هل دادن ها، توهین ها، استعفاها، اشک ها … پس از برخی حوادث غیرقابل قبول در عوام و داونینگ استریت، به نظر می رسد دولت بریتانیا و حزب محافظه کار در مسیر خود تخریبی کامل قرار دارند.”
مانند بسیاری از روزنامههای اروپایی، لیبراسیون به آن چیزی که علت اصلی هرج و مرج میدانست، نگاه میکرد. در این بیانیه آمده است: «در چهار ماه آینده، کشور چهار صدراعظم، دو وزیر کشور و بدون شک به زودی دو نخست وزیر خواهد داشت».
“جانشین لیز تراس چه کسی خواهد بود، زیرا خروج قریب الوقوع او دیگر مورد تردید نیست؟ مساله این است. برای برگزیت – و صنعتگر اصلی آن، بوریس جانسون – با موفقیت حزب محافظهکار را از تمام ماهیت و صلاحیتهایش خالی کرده است.
در رویدادهای چهارشنبه، لوموند گفت که خروج سوئلا براورمن و “نگرانی ها در مورد جهت گیری دولت” به وضوح “خبر بدی برای لیز تراس بود، که به دنبال بازپس گیری کنترل پس از کاهش کاهش های مالیاتی عظیمی بود که وعده داده بود.”
اساساً، برگزیت را نیز مقصر دانست. سیلوین کان نوشت: «دولتهای بریتانیا از زمان برگزیت با استعداد بیشتری نشان دادهاند که خروج از اتحادیه اروپا تنها بریتانیا را از سرزمین موعود بازیابی شده حاکمیت و آزادی بیپایان دورتر میکند.»
آنها گفتند: “کنترل را پس بگیر!” اما بریتانیایی ها تا انجام این کار فاصله زیادی دارند. هیچ عضو دیگری از اتحادیه اروپا در چنین وضعیتی نیست… از زمان برگزیت، رهبران محافظه کار بریتانیا تمام تلاش خود را برای اثبات اینکه عضویت در اتحادیه اروپا دور از مشکل است، انجام داده اند.
آنت دیترت، خبرنگار تلویزیون آلمانی ARD در لندن، خاطرنشان کرد که تراس «پس از ترزا می و بوریس جانسون، سومین رهبر محافظهکاران است که به وعدههای برگزیت عمل نکرده است».
او استدلال کرد که مورخان آینده ریشههای «جنون فعلی» سیاست بریتانیا را در سال 2016 پیدا خواهند کرد. «اول، زیرا برگزیت آنقدر به اقتصاد بریتانیا آسیب رسانده است که هرگونه عدم اطمینان اضافی در بازار منجر به تلاطم بسیار بیشتر از قبل میشود. ثانیاً، زیرا برگزیت و تفکر جادویی ذاتی یک بریتانیای مستقل که می تواند راه خود را در جهان جهانی شده قرن بیست و یکم، جدا از تحولات بین المللی طی کند، آغازی برای پایان تفکر عقلانی در این جزیره بود.
دیترت نتیجه گرفت که «شکست دراماتیک تروس» «اکنون می تواند پایان آن خیال بافی را به تصویر بکشد – آغازی برای نقطه عطف بریتانیا».
در Die Zeit، بتینا شولز همچنین گفت که مرگ سیاسی قریب الوقوع تروس می تواند یک لحظه کلیدی باشد. او گفت: «پروژه ایدئولوژیک افراطی گروه نئولیبرال در حزب محافظهکار شکست خورده است» و شاید یکی از مهمترین نقاط عطف در کشور از زمان رأیگیری برگزیت در سال 2016 را بشارت دهد.
یوخن بوخشتاینر در Frankfurter Allgemeine Zeitung نیز همین موضع را داشت. او گفت: «با وجود برگزیت، محدودیتهایی برای کارهایی که یک دولت بریتانیا میتواند انجام دهد وجود دارد. سیاستهایی که – به قول یک محافظهکار کهنهکار – «بی منطقی» هستند، حتی پس از برگزیت نیز غیرقابل اجرا باقی میمانند.
آنجل اوباید در مقالهای با عنوان «و بریتانیا شکست» در El País اسپانیا گفت که سنت طولانی بریتانیا در «کارآمدی بوروکراتیک و دیپلماتیک، و مزیت زبان جهانی» به آن «هالهای از اعتبار» بخشیده است. اما ادامه داد: هر چیزی حدی دارد. ائتلاف طرفدار برگزیت در سال 2016 تشکیلات سیاسی بریتانیا را به تصرف خود درآورد و به آرامی این اعتبار را از بین برد تا اینکه، تقریباً همیشه، ناگهان به پایان رسید.
رافائل راموس، خبرنگار La Vanguardia در لندن، به اپیلاسیون فلسفی پرداخت. او می نویسد: «در ادبیات و هنر، پوچ گرایی گرایش به دوری از قیود منطقی، دوری از تجربه و واقعیت و تسلیم شدن به امر غیرمنطقی و خودسرانه است. در سیاست، این همان چیزی است که ما در بریتانیا میبینیم، کشوری که بازارها در آن مداخله کردهاند، نخستوزیر تحقیر شده مجبور شده است چرخش را انجام دهد، و رهبر واقعی صدراعظمی است که رهبری دو حزب را از دست داده است. انتخابات.»
سلیا مازا از El Confidencial هنوز هم صراحتاً صحبت می کرد و نشان می داد که بریتانیا بار دیگر در خطر تبدیل شدن به “مرد بیمار اروپا” قرار دارد. او گفت که تراس «بیش از یک ماه است که در داونینگ استریت بوده است، اما وضعیت او کاملاً ناپایدار است».
سیاستکن دانمارکی فضایی از “آشوب و هراس” را توصیف کرد، در حالی که در ایتالیا – به هرج و مرج سیاسی همیشگی اش اقتصاد دان این هفته بریتانیا را مقایسه کرد – کوریره دلا سرا به این نتیجه رسید که هر چند این حماسه به پایان رسید، اعتبار بریتانیا از بین رفته است.
لوئیجی ایپولیتو نوشت که این شکست، که توسط برخی با بحران سوئز و پایان جاه طلبی های امپراتوری بریتانیا مقایسه می شود، «توهم پس از برگزیت را مبنی بر اینکه کشوری کاملاً مستقل است که می تواند واقعیت های بین المللی را نادیده بگیرد، آشکار کرده است. هیچ کس دیگر جزیره نیست.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.