هنگامی که کانون توجه بازی ها محو شد، ورزشکاران نخبه به راحتی احساس گم شدن می کنند | پارالمپیک

به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،

ناوایل یک سال پیش، پر از امیدی از خواب بیدار شدم که فقط در روزهایی که ممکن است رویاها به حقیقت بپیوندند، احساس می کنید. آن شب شکسته، خسته و شکست خورده به رختخواب رفتم. من در T13 5000 متر در بازی‌های پارالمپیک می‌دویدم و در گرمای شدید توکیو مدال نقره گرفتم. اما برای یک عمر، همیشه در مورد کسب مدال طلا بود. به عنوان یک نوجوان 14 ساله، در دفاتر دو و میدانی استرالیا در ملبورن به من گفته شده بود که برای توکیو “تخصیص” شده بودم. از آن لحظه به بعد هر شب خواب آن مسابقه را می دیدم. تقریباً یک دهه بعد، بالاخره در آن لحظه بودم، اما آن رویاها محقق نشد. در گام های آخر، می دانستم که آن لحظه از بین انگشتانم رد شده است.

باک را خالی کرده بودم. من مطلقاً چیزی برای دادن نداشتم، و من بسیار به شیوه ای که تا انتها به مبارزه ادامه دادم افتخار می کنم. از خط پایان گذشتم، تلوتلو خوردم و سپس پرتاب کردم. زمان در این لحظات تار می شود، اما در نهایت خودم را روی برانکارد زیر استادیوم دیدم. بعداً، در یک حمام یخ نشستم، ذهنم بی‌حس شده بود، بالاتنه‌ام به سمت بیرون خم شده بود و به داخل یک کابین خالی دوش می‌پریدم. من چیزی حس نکردم، اما وقتی یک لحظه را برای مدت طولانی خواب می بینید و بعد در یک چشم به هم زدن اتفاق می افتد، چه چیزی بیشتر می توانید احساس کنید؟

در نقطه ای، دوباره در پیست بودم و با خبرنگار استرالیایی مت کارمایکل صحبت کردم. من در مورد اینکه چقدر سخت بوده است، خانواده ام و مردمی که بدون آنها آنجا نبودم، و سپس پدرم که قبل از بازی ها فوت کرده بود، صحبت کردم. من واقعاً افتخار می کنم که آسیب پذیر بودم و گریه کردم – در آن لحظه با خودم صادق بودم. من با افتخار و در عین حال بسیار ناامید به آن مسابقه نگاه می کنم. من نمی توانم غیر از این وانمود کنم، و فکر می کنم آن مصاحبه این احساس را به تصویر می کشد.

من در 1500 متر برنز و در ماراتن نقره گرفتم و دو بار دیگر کوتاه آمدم. در توکیو خیلی خوش گذشت، اما بعد از یک سال دوری از خانه و افرادی که دوستشان داشتم، خانه تنها جایی بود که می‌خواستم بعد از آن هفته باشم. این داستانی است که می‌خواهم بگویم، یا حداقل احساسات و آموخته‌ها، زیرا مردم اغلب نمی‌توانند عواقب لحظاتی را که در تلویزیون شاهد هستند ببینند. مردم فکر می کنند که ورزشکاران همیشه با انگیزه هستند، آنها افرادی بسیار مصمم هستند که همیشه می توانند ادامه دهند. حقیقتاً، گاهی اوقات با احساس ما فاصله زیادی دارد. من فکر می کنم ما باید صادق و آسیب پذیر باشیم تا مردم خود را با چیزی که وجود ندارد مقایسه نکنند.

روزی که به خانه برگشتم یکی از بهترین روزهای زندگیم بود. همه چیز تمام شد و حالا وقت استراحت بود. تقریباً یک ماه از دویدن فاصله گرفتم، اما تا الان – یک سال بعد – طول کشید تا متوجه شدم یک ماه کافی نبود. فکر می‌کردم که عجله کردن به جلو به من کمک می‌کند تا از توکیو بروم، اما در این چند هفته اخیر متوجه شدم که آرام آرام اغلب سریع‌ترین راه برای رسیدن به جایی است که می‌خواهیم برویم. در این سال، گاهی اوقات احساس می‌کردم خیلی شکسته‌ام، قطعا گم شده‌ام، و همیشه در جستجوی لحظه‌ای هستم که به من کمک می‌کند ورق را برگردانم. دارم میرسم اونجا.

چون برنده نشدم این احساس را نداشته ام و می خواهم تاکید کنم که چقدر به این مدال ها افتخار می کنم. این به سادگی این واقعیت است که من این رویداد منحصر به فرد را برای مدت طولانی در آینده خود داشتم – تمام زندگی نوجوانی ام – و ناگهان از بین رفت. به بالای یک کوه رسیده بودم، اما خودم را در پایین کوه بعدی دیدم.

قول میدم خوبم مردم ممکن است من را در بازی‌های پارالمپیک 2024 تماشا کنند و به سال‌های بین‌المللی فکر نکنند. نه تنها سالهای سخت تمرین، بلکه سالهای سخت یافتن این هدف برای بیدار شدن هر روز صبح برای دویدن هزاران کیلومتر در یک سال. ما فقط روز بعد از خواب بیدار نمی شویم و همه چیز خوب است – ما مثل بقیه هستیم. در نهایت، این فقط ورزش است، اما ما مانند هر کسی هستیم که زندگی خود را وقف هر چیزی می کند. ما سرخوشی و دلشکستگی زندگی را در نهایت آن احساس می کنیم. اگر من از زندگی چیزی یاد گرفته باشم، این است که همه در حال گذراندن چیزی هستند، هرکس داستانی دارد که دارد می نویسد. ورزش زمانی در قوی‌ترین حالت خود قرار می‌گیرد که افراد بتوانند امید، الهام یا باور به خود را از آنچه شاهد هستند، بگیرند.

روز پیش نقل قولی را خواندم. می گفت در زمان تاریکی، گاهی ممکن است فکر کنیم که دفن شده ایم، اما واقعاً تازه کاشته شده ایم. من الان این احساس را دارم. این شروع چیز جدیدی است. با کمک تیم باورنکردنی اطرافم، سخت کار خواهم کرد، به کاری که انجام می‌دهم عشق می‌ورزم، و به مراقبت از خودم ادامه خواهم داد.

در استرالیا، خدمات پشتیبانی بحران Lifeline 13 11 14 است. در بریتانیا و ایرلند، سامری ها را می توان از طریق تلفن رایگان 116 123، یا ایمیل jo@samaritans.org یا jo@samaritans.ie تماس گرفت. در ایالات متحده، خط ملی پیشگیری از خودکشی به شماره 800-273-8255 است یا برای پشتیبانی چت کنید. همچنین می توانید برای ارتباط با مشاور خط متنی بحران، HOME را به شماره 741741 پیامک کنید. سایر خطوط کمک بین المللی را می توانید در befrienders.org پیدا کنید

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …