به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
اسگاهی اوقات یک خانم واقعاً به اندازه یک مایل خوب است. ومبلی در پایان این فینال طاقت فرسا و ظاهراً بی پایان جام حذفی، مکانی پر تب و تاب بود. در حالی که بازیکنان لیورپول در انتهای شرقی زمین هجوم می آوردند، در مه دود قرمز شکست می خوردند، غلت می زدند و روی چمن می غلتیدند و جلوی جایگاهی که به نظر می رسید یک بهم ریختگی اندام و نور و سر و صدا بود، تضاد در نیمه دیگر. زمین به طور اجتناب ناپذیری تیره و تار بود.
بازیکنان چلسی در حالی که انتهای پشت سرشان خالی میشد روی زمین چمن نشستند. و در آن لحظه به نظر می رسید که این دو موجود در جهت های کاملاً متضاد حرکت می کنند. برای لیورپول تحت هدایت یورگن کلوپ، این یک فصل قطعی و تاریخی است، دو جام داخلی در کیف و یک فینال دیگر در راه است، رویای نیمه غیرممکن چهار تیم هنوز وجود دارد.
ومبلی به مدت 120 دقیقه یک نقطه تقاطع برای این دو باشگاه فراهم کرده بود که بار دیگر روی این صحنه با هم طناب زدند و خورشید اواخر بعد از ظهر را تعقیب کردند. اما مانند قطارهایی که به نقاط برخورد میکنند و بر روی قوس خود میپیچند، حس جدایی در پایان احساس میشود.
برای چلسی این همیشه فرصتی برای خداحافظی با چیزی بود. عصر آبراموویچ در اطراف این لوبیاهای تابستانی تثبیت شده است، خط متروپولیتن شمال پر از پیراهن های آبی و گوشت صورتی، حس قدم زدن، ولگردی و ولگردی، روز پرچم. این روزها بیشتر خواهد بود، افتخارات دیگر، دوره های دیگر، میلیاردرهای دیگر، اما هیچ چیز مانند آن دست دادن بی پایان نیست. و در اینجا مراسم تشییع جنازه وایکینگ ها برگزار نمی شود.
در حالی که برای لیورپول، برتری کلوپ همچنان ادامه دارد. این، به نظر می رسد، نقطه شیرین است. از اینجا تا کجا می تواند اجرا شود؟ این احساس وجود داشت که چیزی که کلوپ ساخته است نیاز به کمی پر کردن در لبه ها دارد. تا بهار این فصل، مجموعاً دو جام برای شش سال پیشرفت خشمگین، برای خاطرات، سبک، و تأثیری که در فوتبال انگلیس ایجاد شده بود، کمی سبک بود.
قهرمانی در جام حذفی در ومبلی مانند سایه دیگری در پالت به نظر می رسد. همچنین فصل جاری را به سمت یک مسابقه واقعاً هیجان انگیز سوق می دهد. الان این چیه؟ چقدر می تواند بالا برود؟ لیست های تمام دوران را مرور کنید و بهترین فصل لیورپول احتمالاً 1983-1984 است، زمانی که آنها قهرمان لیگ، جام اتحادیه و جام ملت های اروپا شدند. سه سال قبل آنها یک قهرمانی در جام اتحادیه و جام ملتهای اروپا را به دست آوردند. در سال 2001 یک سه گانه دیگر وجود داشت، جام حذفی، جام اتحادیه و جام یوفا.
پیروزی در مسابقه عنوان فعلی از اینجا به نظر می رسد بسیار دور است. اما اگر لیورپول دو هفته دیگر رئال مادرید را شکست دهد، تیم کلوپ به دنبال یک قهرمانی در جام حذفی داخلی، به علاوه قهرمان اروپا، به علاوه 90 امتیاز عجیب در لیگ است. این یکی از بهترین فصل های لیورپول خواهد بود. یکی از فصول عالی انگلیسی
این گام نهایی اروپایی پس از از دست دادن محمد صلاح و ویرجیل فن دایک به دلیل مصدومیت در اینجا دلهره آورتر به نظر می رسد. اما دو هفته یک کوسن مناسب است. و پیروزی در اینجا با پاریس و آن شلیک به خورشید صحبت خواهد کرد. لیورپول سبک سفر خواهد کرد. فقط چیزی در مورد این تیم و فینال ها وجود دارد.
البته حواشی خوب است: پنالتی در پایان 120 دقیقه، عرض یک پست، مهار یک دست. اما همیشه احساس میکردم روز به همین سمت پیش میرود.
ومبلی قبل از شروع بازی یک منظره لذیذ و با نور آفتاب بود، زمین مملو از نمایش های فرعی قبل از بازی بسیار بود – گروه، یک پرچم، چند سرباز، پیت تانگ و پخش کننده رکوردش. سال گذشته یک ماجرای ناچیز و طاعون فوتبال بود. در مقابل، این همه اسباب بازی های داخل کیف بود، دود، سر و صدا، زبانه های آتش. اما بله، شما به نوعی میدانستید که تا آخرش چطور پیش میرود، حتی آن زمان.
چلسی در اوایل فقیر بود، تیمی که به نظر نمیرسید چگونه به جلو حرکت کند، چگونه توپ را به زمین ببرد، و کجا آن را بچسباند. برای لیورپول، لوئیز دیاز، برقی بود، با آن سبک سر خوردن آسان، در داخل اسکیت بازی می کرد، فوتبالیستی که کاملاً نترس است، که شما را به آن فضاهای وحشتناک می برد و شما را لاغر می کند.
بعد از ظهر از آن نقطه شروع به رها شدن کرد. در پایان، دو ساعت بعد، خورشید به یک لعاب آبکی محو شده بود. بازیکنان در یک جمع در کنار خط تماس غرق شدند و خود را در حولهها فرو کردند. فیزیوتر چلسی مانند مردی که دستهای از خمیر مایه ارزشمند را ورز میدهد رانهای Trevoh Chalobah را کوبید. و در آن مرحله مجموع دو تیم به 420 دقیقه رسید که به آگوست سال گذشته بازمیگردد، بدون اینکه مرزی بین آنها وجود داشته باشد، خارج از ضربات پنالتی طولانی بهار.
لیورپول کمی فاقد اوج شادابی به نظر می رسید، هرچند که حتی با شروع بازی در اطراف آنها به دویدن ادامه دادند. به دست میسون مونت افتاد تا پنالتی تعیین کننده را از دست بدهد و آن را به اندازه کافی خوب بزند، اما با دیدن آلیسون که با یک دست ضربه ای درخشان زد. کوستاس تسیمیکاس توپ را به کرنر فرستاد و در آن لحظه روز در نهایت به دو نیم شد.
برای لیورپول، تقارن لذیذ یک دوبل جام داخلی وجود دارد، احساسی که در کتاب رکوردها باقی مانده است. کلوپ بالاخره با جامهای داخلی تسلیم شد: این سومین جام او در 10 سال گذشته بود، دومین بار در سه ماه اخیر. اکنون افکار به فرصتی برای دره زدن در پایان فصل، و نوعی غایت که اکنون در اختیار این تیم است، معطوف خواهد شد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.