به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
کشورهایی که در زمینه تولید جدی هستند، استراتژی صنعتی دارند. آمریکا و چین یکی دارند. آلمان و فرانسه هم همینطور.
بریتانیا استراتژی صنعتی ندارد. ریشی سوناک در مورد تبدیل بریتانیا به یک “ابر قدرت علم و فناوری” صحبت می کند، اما این همه چیز است: صحبت کردن. این یک استراتژی روابط عمومی است که به عنوان یک استراتژی صنعتی ظاهر می شود.
دولت در مواجهه با چالشی که قانون کاهش تورم جو بایدن (IRA) ارائه میکند، میگوید که نیازی به پاسخگویی به بسته یارانههای سبز که توسط واشنگتن ارائه میشود ندارد، زیرا بریتانیا قبلاً بخش پررونق انرژیهای تجدیدپذیر را ایجاد کرده است و آمریکاییها در حال بازی کردن هستند. بالا رضایت حیرت آور است.
اندی هالدن، زمانی اقتصاددان ارشد بانک انگلستان و اکنون مدیر اجرایی انجمن سلطنتی هنر، هفته گذشته این را برای گفتن داشت. جهان در حال حاضر با یک مسابقه تسلیحاتی در صنعتی شدن مجدد مواجه است. و من فکر میکنم که در خطر عقب افتادن از آن مسابقه تسلیحاتی هستیم، مگر اینکه آن را سرگردان کنیم.»
هالدان افزود، چین برای سالهای بسیار زیادی بر فناوری سبز تمرکز کرده است و در فناوریهایی مانند انرژی خورشیدی و باتریها پیشرفت کرده است. غرب با تأخیر از خواب بیدار شده است. IRA پول نقد را روی دیوار می اندازد. هزینه آن [is] تقریباً به طور قطع شمال نیم تریلیون دلار است. احتمالاً شمال یک تریلیون. اتحادیه اروپا اکنون در حال جبران است، [and] بریتانیا در حال حاضر واقعاً در هیچ مقیاسی در رقابت نیست.»
نگاهی گذرا به آخرین ارقام تجاری نشان میدهد که بریتانیا راهی در پیش دارد تا بتواند به عنوان یک «ابرقدرت» تولیدی در نظر گرفته شود. این یک بار درست بود، اما دیگر نه. در زمان سلطنت ملکه الیزابت دوم، سهم بخش تولید از اقتصاد از بیش از 30 درصد به کمتر از 10 درصد از تولید ملی کاهش یافت. کسری کالا که از اوایل دهه 1980 مازاد نداشته است، در سه ماه اول سال 2023 به 55 میلیارد پوند رسید و واردات بیش از 50 درصد بیشتر از صادرات بود. مازاد 40 میلیارد پوندی سه ماهه خدمات برای کاهش شکاف تجاری کافی نبود.
کسانی که از برگزیت حمایت کردند، میگویند که بریتانیا اکنون این آزادی را دارد که به بخشهایی از اقتصاد جهانی که سریعتر در حال رشد هستند، صادرات بیشتری داشته باشد. کسانی که مخالف برگزیت بودند می گویند صادرات به اتحادیه اروپا سنگین تر شده است. هر دو درست می گویند، اما هر دو نکته را گم کرده اند. قبل از اینکه بریتانیا بتواند از فرصت های صادراتی استفاده کند، باید کالاهایی برای صادرات داشته باشد. واقعیت این است که بریتانیا دیگر یک اقتصاد تولیدی رتبه اول نیست و برای دههها چنین نبوده است.
اعلامیه اخیر دایسون مبنی بر ایجاد یک کارخانه باتری جدید در سنگاپور، تصویر کاملی از چالش پیش روی بریتانیا است. به دلیل آنچه بنیانگذار آن، جیمز دایسون، یکی از حامیان برجسته برکسیت، در نامه ای به تایمز، «بی توجهی رسواکننده» کسب و کارهای علم و فناوری نامید، هرگز دورترین احتمال وجود نداشت که کارخانه در بریتانیا باشد.
تنها بخشی از عدم تمایل شرکت به تولید در بریتانیا به دلیل جهش اخیر در مالیات شرکت است، اگرچه افزایش بودجه هرگونه سود از معافیت های مالیاتی برای تحقیق و توسعه را از بین می برد. همچنین سیستم برنامه ریزی، فقدان مهندسان آموزش دیده کافی، تحقیر علم و فناوری، و مداخله دولت در نحوه اداره مشاغل است.
دایسون از برنامههایی برای ایجاد امکان برای استخدامهای جدید برای درخواست کار از خانه از همان روز اول استخدام خود ناراضی است، چیزی که با رویکرد یادگیری عملی در شغل مورد نیاز یک تجارت تولیدی پیشرفته ناسازگار است.
این شرکت میگوید که بریتانیا یک مرکز کلیدی برای تحقیق و توسعه باقی خواهد ماند و ۱۰۰ میلیون پوند در یک مرکز فناوری جدید در بریستول برای تحقیقات نرمافزاری و هوش مصنوعی سرمایهگذاری خواهد کرد. اما این ایده که بریتانیا می تواند تمام کارهای هوشمندانه، با ارزش افزوده بالا و قدرت مغز را انجام دهد در حالی که سایر کشورها تولید را انجام می دهند، یک توهم است. تحقیق و توسعه دایسون به طور فزاینده ای در سنگاپور – جایی که مقر جهانی خود را دارد – و در فیلیپین در حال انجام است.
دایسون به هیچ وجه تنها نیست. گزارشی از سوی گروه لابی Make UK نشان داد که از هر 10 تولیدکننده، 6 تولیدکننده فکر میکنند که دولت هرگز چشمانداز بلندمدتی برای تولید نداشته است، در حالی که از هر 10 تولیدکننده، 8 شرکت فقدان استراتژی را در نظر گرفتهاند که شرکتشان را در مقایسه با سایر کشورهای تولیدکننده در یک نقطه ضعف رقابتی قرار میدهد.
جای تعجب نیست که AstraZeneca اخیراً اعلام کرد که در حال ساخت کارخانه جدید خود در ایرلند است.
استفان فیپسون، مدیر عامل شرکت Make UK هفته گذشته گفت که ایالات متحده 1.5 درصد از تولید ملی را برای IRA هزینه می کند. مبلغ معادل در بریتانیا 33 میلیارد پوند خواهد بود. هرچند این فقط پول نیست.
فیپسون افزود: “فقدان یک استراتژی صنعتی مناسب، برنامه ریزی شده، پاشنه آشیل بریتانیا است.” هر اقتصاد بزرگ دیگری، از آلمان، چین و ایالات متحده، دارای یک برنامه تولید ملی بلندمدت است که اساس اهمیت یک پایگاه صنعتی برای موفقیت اقتصاد گستردهتر آن است. بریتانیا تنها کشوری است که چنین کشوری ندارد. اگر میخواهیم نه تنها با نابرابری منطقهای خود مقابله کنیم، بلکه در صحنه جهانی نیز به رقابت بپردازیم، به یک استراتژی صنعتی ملی نیاز فوری داریم.»
یکی از گزینه ها این است که تولید را به عنوان یک بخش خاص در نظر بگیریم و به جای آن بر بخش هایی تمرکز کنیم که در آنها نفوذ جهانی دارد: به عنوان مثال، خدمات مالی و تجاری. در آن صورت، این تظاهر باید متوقف شود که افزایش سطح با ضرب و شتم کارخانههای جدید که محصولاتی جهانی تولید میکنند، انجام میشود. دولت یا میتواند بریتانیا را به مکانی جذاب برای سرمایهگذاری شرکتهای تولیدی تبدیل کند یا تصمیم به عدم رقابت بگیرد. به نظر میرسد که با توجه به اقداماتش و نه از روی لفاظیهایش، گزینه دوم را انتخاب کرده است.
حق با هالدن، دایسون و فیپسون است. هیچ برنامه ای وجود ندارد و هیچ استراتژی وجود ندارد. فقط مزخرفات قدرت صنعتی وجود دارد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.