به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
زمان بندی همیشه بزرگترین هدیه سرخیو بوسکتس بود و حالا او تصمیم گرفته است که وقت رفتن است. کاپیتان بارسلونا گفت: “تصمیم آسانی نبود اما لحظه آن فرا رسیده است.” دو ماه دیگه 35 ساله میشه. در چهار روز او تیمش را به دربی مقابل اسپانیول هدایت میکند، زیرا میداند که یک برد آنها را دوباره قهرمان میکند. را نهم عنوان قهرمانی لالیگا در دوران حرفه ای او نیز آخرین قهرمانی او خواهد بود. در پایان این فصل، پانزدهمین فصل او، نیوکمپ و “باشگاه زندگی من” را ترک خواهد کرد، دورانی که با او به پایان می رسد.
ژاوی هرناندز، زمانی هم تیمی بوسکتس و اکنون مربی او، خواهان ماندن او بود، همانطور که لوئیس انریکه از او می خواست در تیم ملی ادامه دهد. اما بوسکتس پس از قطر از فوتبال بین المللی خداحافظی کرد و او نیز بارسلونا را ترک می کند، مقصدی که هنوز مشخص نیست، پس از اینکه مذاکرات بر سر قرارداد جدید به نتیجه نرسید. هیچکس در تیم اسپانیا باقی نمانده که جام جهانی را برد، هیچکس در کاتالونیا از تیمی که همه آن را برد، نسلی که همه چیز را تغییر داد، از جمله خود بازی، باقی نمانده است.
خیلی وقته گذشته. بوسکتس در سال 2005 به بارسلونا پیوست و در سپتامبر 2008، 719 بازی پیش، اولین بازی خود را در برابر راسینگ سانتاندر در تیم اول انجام داد. مربی ریسینگ بعداً اعتراف کرد که چیز زیادی در مورد او نمیدانست. تقریبا هیچ کس این کار را نکرد، به جز پپ گواردیولا.
بوسکتس یک بچه قد بلند و لاغر، پسر دروازه بان سابق کارلوس، که زمانی ادعا می کرد دستانش را روی آهنی در حال سقوط سوخته و شیرجه می زند تا از ضربه زدن به سر سرجیو کوچولو نجات پیدا کند، بوسکتس زیر نظر گواردیولا با تیم B بارسلونا در اسپانیا بازی کرد. منطقه ای شده است بخش سوم. تعداد کمی میتوانستند بفهمند که چرا او ارتقا یافته بود، اما به زودی برنده سهگانه شد، فصلی که در سانتا اولالیا شروع شد و با فینال جام اروپا در رم به پایان رسید. تنها یک سال پس از آن، او قهرمان جهان شد. یک لیگ قهرمانان اروپا و یک یورو در فصول متوالی دنبال شد. او با 9 لیگ، هفت جام حذفی، سه جام اروپا و در مجموع 34 جام به میدان خواهد رفت. او 864 بازی انجام داده است. پنج مورد دیگر وجود خواهد داشت.
نه این که در مورد اعداد باشد. بوسکتس تقریباً ضد آمار است، فوتبالیستی که نمی توان اندازه گیری کرد یا به این راحتی رمزگشایی کرد. او به عنوان مهاجم شروع کرده بود و در اولین بازی خود برای بارسلونا B گلزنی کرد، اما به عنوان یک بازیکن بزرگسال دریبل نکرد، در مجموع 20 گل به ثمر نرساند و پاس گل نداد. او یک هافبک تدافعی بود که «دفاع نمیکرد». او کیلومترهای بیشماری را طی نکرد و با سرعت حرکت نکرد. با این حال، توپ زمانی که قرار بود انجام شود. و وقتی قرار بود کند شود، این کار را هم کرد. فکرش هم همینطور. بوسکتس فقط می دانست. او اره.
او نقش بازی در دو تیم را بازتعریف کرد که پارادایم، جوهر یک ایده را تغییر داد. ژاوی گفت: “او یکی از بهترین هافبک های فوتبال جهان و بهترین هافبک دفاعی تاریخ اسپانیا است.” Pivot بهتر کار می کند. آن قطعه ای که همه چیز به آن بستگی دارد، بازیکنی که سرعت در ذهن اوست، چیزی که باید به توپ تحمیل شود: کسی که می داند چه زمانی باید مکث کند، چه زمانی نگه دارد و مهمتر از همه چه زمانی رها کند. کسی که بی سر و صدا باعث می شود همه چیز در اطراف او کار کند. و خوب کار کرد: هافبک او، در کنار ژاوی و آندرس اینیستا، ممکن است خوب باشد. را خط میانی
البته کل تیم برای باشگاه و کشور بود. در تیمی با اینیستا و ژاوی، با لیونل مسی و داوید ویا، فرناندو تورس و سرخیو راموس، با جرارد پیکه و کارلس پویول. در تیم هایی که تیری آنری و ساموئل اتوئو، ویلا و زلاتان ابراهیموویچ، لوئیس سوارز و نیمار را در اختیار داشتند، سایرین ممکن است هیجان انگیزتر، جذاب تر و حضور بیشتری داشته باشند. هیچ کس نمی خواست بوسکتس باشد، که از نظر او خوب بود. خوب، تقریبا هیچ کس. ویسنته دل بوسکه در آفریقای جنوبی، زمانی که بسیاری از او در این تیم سوال میکردند، اظهار داشت: «اگر میتوانستم اکنون بازیکن باشم، دوست دارم مانند بوسکتس باشم.» مربیان و هم تیمی ها او را در آغوش گرفتند، یوهان کرایف او را هدیه خواند، گواردیولا قیمتی ندارد. گواردیولا به یاد می آورد که مسی درست پس از شروع تمرین بوسکتس با تیم اصلی به او برگشت و به سادگی گفت: “او می تواند بازی کند.”
بوسکتس گفت: “من نمی خواهم مردم درباره من صحبت کنند.” من مصاحبه های زیادی انجام نمی دهم. من توییتر ندارم مهاجمان مورد تحسین قرار می گیرند، اما من اینطور خودخواه نیستم، مشتاق ستایش یا نقش اصلی نیستم. من ترجیح می دهم مهاجمان گل بزنند. آنها با اهداف زندگی می کنند برام مهم نیست اگر این کار را می کردم، در این پست بازی نمی کردم. من نقشم را دوست دارم، عاشق کارم هستم.» او این کار را بر خلاف هر کس دیگری انجام داد، ناشناس ماندن مناسب بود زیرا مربوط به او نبود. جمله ای منسوب به دل بوسکه وجود دارد که حتی ممکن است واقعی نباشد، اما کاملاً کار می کند و او را خلاصه می کند: «بازی را تماشا کن و بوسکتس را نمی بینی»، می گوید: «بوسکتس را تماشا کن و بازی را می بینی».
لوئیس انریکه سرمربی سابق اسپانیا چندی پیش گفت: “او منحصر به فرد است.” و این کلمه خوبی است. به گذشته فکر کنید و فکر کردن به بازیکنی کاملاً مانند بوسکتس سخت است، فوتبالیستی که نحوه دیده شدن نقش را تغییر داده است، که آن را به گونه ای متفاوت با دیگران انجام داده و به تعریف آن رسیده است. او ضدفرهنگی به نظر میرسید، اما به تجسم یک فرهنگ جدید مسلط، بازی دوباره فکر کرد. «بودن یک محوری بیشتر در مورد زیرک بودن از نظر تاکتیکی است تا تسلط فیزیکی: فکر کردن، محاسبه کردن، ارائه راه حل، تدافعی و تهاجمی، کنترل همه چیز.” برای مدت طولانی، او همه چیز را منطقی کرد.
در سن او، طبیعی بود که برخی شک داشتند که هنوز هم همینطور است، از جمله خودش. روزهای بدی نیز وجود داشت و هزینه حفظ او در بحبوحه بحران مالی بارسلونا بالا بود، جدایی او یک وزنه حذف شد و زمان مناسبی بود. زمانی که جام جهانی به پایان رسید، لوئیز انریکه وظیفه خود را متقاعد کرد که بوسکتس را تا سال 2026 ادامه دهد و اصرار داشت: “من فکر می کنم او اشتباه گرفته شده است، شاید به این دلیل که او سال ها در اطراف بوده و مردم اکنون به اندازه کافی او را دیده اند.” در همین حال، ژاوی همچنان او را «بنیادی» خطاب میکرد و سعی میکرد او را متقاعد کند که تا انتها ادامه دهد. اما اگر یک چیز وجود داشته باشد که بوسکتس همیشه میدانست، این بود که چه زمانی باید رها شود.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.