به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
Oاز یک لحظه شرم آور در تاریخ دربی میلان یکی از زیباترین تصاویر آن منتشر شد. آخرین دیدار میلان و اینتر در لیگ قهرمانان اروپا، در آوریل 2003، پس از ایجاد صحنه ای که بیشتر یادآور دوزخ دانته بود تا یک رویداد ورزشی، توسط داور متوقف شد. با این حال، میراث این بازی به لطف یک تصمیم چند ثانیه ای برای فشار دادن دکمه شاتر، داستان رفاقت است.
در مقابل یک پسزمینه آخرالزمانی از دود و اشیاء در حال سوختن، مارکو ماتراتزی، مدافع اینتر ایستاده بود، در حالی که آرنج خود را به طور معمولی روی شانه روی کاستا، هافبک میلان تکیه داده بود. آنها کنار هم ایستاده بودند و شاهد آشفتگی بودند.
بیست سال بعد، در حالی که تیمها آماده میشوند تا روز چهارشنبه در نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا با هم دیدار کنند، مردی که این تصویر را به ثبت رسانده است در مورد معنای آن فکر میکند. عکاس استفانو رلندینی در حالی که در دفتر کار خود در پاریس نشسته است، جایی که به عنوان سردبیر خبرگزاری فرانسه کار می کند، هر اینچ به میلانی ها نگاه می کند – چشمانی درخشان، با عینک های طراحان می درخشد.
او می گوید: دوستی. این تصویر به من یادآوری می کند که فوتبال فقط درگیری بین هواداران نیست. فقط پول نیست. این فقط تجارت نیست. می دانم که بازیکنان تیم های مختلف با هم دوست هستند، در رستوران ها با هم غذا می خورند و اوقات فراغت را با هم می گذرانند. وقتی به آن عکس نگاه میکنم، یادم میآید که فوتبال زیباترین بازی دنیاست.»
از این نظر، این عکس پسرعموی معنوی عکس نمادین جان وارلی از پله و بابی مور است که بعد از بازی انگلیس و برزیل در جام جهانی در سال 1970 در آغوش گرفته شده اند. بازیکنان، نه تنها از نظر اندازه، بلکه از نظر شخصیتی نیز. من از طریق دوربینم به دنبال تصویری بودم که بتواند جو و آنچه را که در آن زمان در حال وقوع بود نشان دهد. ناگهان متوقف شدم زیرا ماتراتزی و روی کاستا را در کنار یکدیگر دیدم.
ماتراتزی بهترین شهرت را نداشت. او واقعاً بازیکن سختی بود و به هر قیمتی پیروز می شد، چیزی که همه ما بعداً در جام جهانی 2006 خواهیم دید. روی کاستا بیشتر هنرمند بود، ملایمتر – شیوه بازی او شاعرانه بود. بنابراین اولین چیزی که فکر کردم این بود: “وای، چقدر عجیب است. در اینجا دو بازیکن مختلف از تیم های مختلف با دو سبک فوتبال کاملاً متفاوت به عنوان دوستان در کنار یکدیگر ایستاده اند.’
عکاس مد جو کویگ موافق است که شیمی بین بازیکنان چیزی است که عکس را می سازد. «اگر من از دو مدل مرد عکاسی میکنم، این دقیقا همان حسی است که سعی میکنم از آنها بگیرم: صمیمیت ظریفی در ژست گرفتن وجود دارد. معمولاً تصاویر فوتبال کسلکننده سبز باتلاقی وجود دارد، اما لطافت زیادی در ژست اینجا وجود دارد. مکثی از حالت عادی که من را به یاد عکاسی از جنگ انداخت. این تقریباً می تواند آتش بس کریسمس سال 1914 باشد.
خود مرحله یک چهارم نهایی دور از آتش بس بود. برخی از بهترین بازیکنان جهان در زمین حضور داشتند – آندری شوچنکو، کاکا، آدریانو، آندره آ پیرلو، پائولو مالدینی، کریستین ویری، خاویر زانتی و خوان سباستین ورون – با روبرتو مانچینی و کارلو آنچلوتی که گرد و غبار ستارهای را از خط مسابقه اضافه کردند. کیفیت فوتبال اما با این ثروت فراوان مطابقت نداشت.
میلان در بازی رفت “خانه” بود که با گل های ضربات ایستگاهی 2-0 پیروز شد. نیمه دوم پر از کارت های زرد و خطا بود که جریان بازی را مختل کرد و مقدمه ای برای بازی بداخلاق برگشت. در دوران گل های خارج از خانه، اینتر فرصت حضور در بازی خانگی خود را با برتری از دست داده بود.
بازی برگشت به دور از اینکه نمونه ای از عشق برادرانه به فوتبال باشد، با یک نوت خشونت آمیز آغاز شد. تنها پس از سه دقیقه شوچنکو ماتراتزی را با سر زد که به شکل واقعی، در حالت نمایشی فرو ریخت. داور آن را از دست داد اما هواداران اینتر شروع به خشمگین شدن از بی عدالتی کردند.
همه چیز برای اینتر بد به بدتر شد، زمانی که شوچنکو بعد از 29 دقیقه، میلان را 1-0 کرد. بازیکنی که احتمالاً نباید در زمین می بود، توپ را به گوشه بالای دروازه فرانچسکو تولدو فرستاد. اینتر باید 4 گل می زد، اما وقتی استبان کامبیاسو در دقیقه 71 توپ را وارد دروازه کرد، خولیو کروز، مهاجم اینتر، متوجه خطا روی دروازه بان دیدا شد. هواداران اینتر فوران کردند، شراره ها و بطری های آب بر روی زمین حکمفرما شد.
در این مرحله افکار رلندینی از بازی دور شد و به سمت امنیت خودش رفت. او میگوید: «خوشبختانه من در طرف مقابل بودم، اما برای همکارانم نگران بودم. به یاد دارم که دیدا مورد اصابت اشیاء و شراره ها قرار گرفت. من چندین بار در چنین موقعیتی قرار گرفته ام و واقعاً خوب نیست – شما احساس نمی کنید واقعاً در امان هستید زیرا آنها انواع و اقسام اشیاء را از جایگاه های بالایی به پایین پرتاب می کنند. هواداران اینتر واقعاً از مردود شدن گل کامبیاسو عصبانی بودند، بنابراین آنها منفجر شدند. وقتی آنها اینطور عصبانی هستند، باید توجه کنید.»
رلندینی علاوه بر نگرانی در مورد عکاسان دیگر خود، نگران دوربین ها و لپ تاپ خود نیز بود. او میگوید: «بیشتر عکاسان بیشتر به تجهیزاتشان فکر میکنند تا سلامت خودشان. “تعویض این چیزها هزینه زیادی دارد!” او برای رویترز کار میکرد، عکسهایی میگرفت و سپس آنها را روی لپتاپ خود ویرایش میکرد و سپس آنها را به میز خبر برای پخش در سراسر جهان میفرستاد.
بازیکنان در حالی از زمین خارج شدند که مسئولان تلاش کردند تا آرامش را به ورزشگاه برسانند. رلندینی می گوید: «آنها بعد از حدود 20 دقیقه برگشتند اما بازی دوباره شروع نشد. به عنوان یک عکاس، شما غریزه ای دارید که بدانید چه خبر است. می دانستم که اتفاق عجیبی در حال رخ دادن است – به نظر می رسید همه چیز تقریباً گیر کرده است.
“I started to take some pictures because the players were there against this backdrop of the smoke and flares. I thought it was the best moment to illustrate what was going on during the break in play. As I was doing this, Materazzi put his elbow on Rui Costa for a few seconds which said to me: ‘Time to take a rest, this is crazy’ – so I made sure I took a picture of that image.
“I took the images off the memory card, put them on my laptop and looked through all of the photographs. I’d taken between 800 and 900 photographs that day and, with around 50 or 60 in this sequence. There was just one frame with Materazzi and Rui Costa in that famous pose with the elbow resting. If you Google the game, you’ll see plenty of similar images, but mine is the only one that has that precise moment.”
Rellandini filed the image and publications from around the world started to run it. He had no idea the photograph would speak to so many people for so long. “I didn’t realise straight away. I used it because it felt a bit different to the other pictures. You don’t recognise straight away if you have an iconic picture as a photographer. You are too concentrated on the events you are covering. The most important thing is shooting pictures – catch the right moment, the key picture of the match – and then you can see later, days after if clients use it and the wider audience like it. The image captures this narrative that we can interpret in a multitude of ways, depending on our knowledge or allegiances.”
Rellandini was surprised that his was the only image that captured the moment so precisely. “You have a lot of photographers at a Champions League quarter-final. It shows you that it really was just for a second and I managed to capture it.”
How does he feel to see it being used 18 years later, with people even Photoshopping it to include current players? “I’m really proud and happy that a lot of people like it [and] سال به سال این کار را ادامه دهید. وقتی از روی کنجکاوی جستجو می کنم، می بینم که اکنون تی شرت، پوستر و نقاشی از آن وجود دارد. حتی ماتراتزی آن را در توییتر خود منتشر کرد! این باعث شرمندگی است که گاهی اوقات از آن استفاده می شود، بدون اعتبار، که باعث می شود احساس کند نویسنده ناشناس است، اما می دانم که من پشت آن هستم.
رفتن به همه مسابقات و پوشاندن آنها در زیر باران، در سرما که مردم واقعاً از شما مراقبت نمی کنند، تلاش زیادی می کند. من بسیاری از رویدادهای فوتبال را پوشش دادهام، میلیونها عکس گرفتهام و با داشتن یکی از آنها که بالا میآید و به آسمان میرود، باید سپاسگزار باشید.»
رلندینی در مورد عکس متواضع است – او میگوید: «من هرگز آن را برای خودم چاپ نکردهام یا آن را قاب نکردهام و روی دیوارم آویزان نکردهام» – اما، در حالی که تیمها برای دیدار دوباره در لیگ قهرمانان آماده میشوند، او قصد دارد علامتگذاری کند. سهم او در تاریخ دربی میلان. "من احتمالا یکی از تی شرت ها را برای دخترم می خرم."
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.