به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
Vمشکلات اولودومیر کوچرنکو با استرس پس از سانحه نه با تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022، بلکه هشت سال پیش با شروع جنگ در دونباس آغاز شد. در میان آنچه قرار بود آتش بس باشد، او با یگان خود که برادر شوهرش نیز در آن حضور داشت در حال استراحت بود که در حیاط خانه روستایی آنها را خمپاره کردند.
در اولین حمله از ناحیه پا مجروح شد، برادر شوهرش خود را روی کوچرنکو پرتاب کرد تا از او در برابر ترکش محافظت کند.
تجربه کوچرنکو بی نظیر نیست. پس از بیش از یک سال نبرد وحشیانه و مداوم، مجروحان اوکراین – چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی – به یک واقعیت اجتناب ناپذیر در یک جنگ وحشتناک تبدیل شده اند که اغلب در یک محله نزدیک زیر شلیک گلوله ها انجام می شود، و در جایی که جبهه داخلی نیز زیر آتش موشک و پهپاد است. حملات
علائم کوچرنکو از آن زمان پیچیده بوده است. او میگوید هنوز احساس میکند دوست مردهاش با او صحبت میکند، گاهی نصیحت میکند، گاهی با او به خاطر قولی که در مورد پراکندگی خاکسترش داده، سرزنش میکند.
او می گوید: خشم نیز وجود داشته است. احساسات دیگر زمانی رخ داد که سال گذشته ستونهای زرهی روسی به منطقه – حدود یک ساعت رانندگی از پایتخت، کیف – جایی که او در روستایی خارج از بورودیانکا زندگی میکند، فرود آمد.
کوچرنکو در یک واحد دفاع داوطلبانه اسلحه به دست گرفت و برای کمین نیروهای روسی در اطراف ماکاریف فرستاده شد، زیرا آنها تلاش های ناموفق خود را برای تصرف پایتخت ادامه می دادند. او که دوباره مجروح شد، از خدمت خارج شد.
کوچرنکو که در یک منطقه کارگاهی در مزرعه اسب خود نشسته است، که خانه مزرعه اش سال گذشته ویران شد، در حال گفتگو با ایرینا نیزووتس، یک درمانگر از یک مرکز مجاور در بورودیانکا است که درگیر توانبخشی روانی سربازان و غیرنظامیان است.
او میگوید: «از همان حادثه اول، احساس میکنم برادر شوهرم هنوز با من صحبت میکند. «وقتی به مشاوره نیاز دارم، گاهی اوقات با او صحبت می کنم. احساس می کند کمک می کند. نکته دیگر این است که من خواب نمی بینم. یا حداقل خواب دیدن را به خاطر نمیآورم.»
کوچرنکو میگوید که بودن با اسبهایش به او کمک میکند، همانطور که جلسات او در مرکز نیز به او کمک میکند. اما او می گوید که وقتی سال گذشته به سربازی بازگشت، احساس «ماهی در آب» داشته است و از کار افتادن او پس از مجروحیت دوم، او را مضطرب و بی ارزش کرده است.
او می گوید این مشکلی است که بسیاری از سربازان احساس می کنند. ما جنگیدیم چون وظیفه ما بود. اما اکنون نمی دانیم که از ما چه انتظاری می رود. بخشی از آن احساس این است که ما نیاز به شنیده شدن داریم.»
او ادامه می دهد: «بدترین حالت وقتی است که خودم در خانه باشم. من احساس اضطراب و گناه می کنم زیرا ارتش دیگر مرا نمی خواست. اما وقتی عصبی می شوم به مرکز بورودیانکا می روم و با آنها صحبت می کنم. و من همیشه احساس بهتری دارم.»
در حالی که هنوز خیلی زود است که مقیاس این موضوع در اوکراین را بدانیم، مرکز ملی PTSD در وزارت امور کهنهسربازان ایالات متحده تخمین زده است که «در مقطعی از زندگی، از هر 100 جانباز، هفت نفر به PTSD مبتلا خواهند شد». با شش نفر از 100 جمعیت عمومی.
با این حال، سطح تجربه PTSD نیز بر اساس تعارض متفاوت است، به طوری که ارقام نشان می دهد که تا 29٪ از جانبازان عراقی در مقطعی از زندگی خود آن را تجربه کرده اند، در مقایسه با 10٪ که در ویتنام خدمت می کردند.
در مرکز بورودیانکا، که پس از تخریب دفاتر آن در دفاتر استادیوم فوتبال شهر مستقر شد، لیودمیلا بویکو، رئیس مرکز و معاونش، تاتیانا سوشکو، کار با سربازان – که برخی از آنها به جبهه بازگشتهاند – توصیف میکنند. خانواده ها و کودکان، همه از نظر روانی تحت تأثیر جنگ قرار گرفته اند.
«برخی از سربازان احساس گمراهی می کنند و نسبت به اطلاعات مربوط به افراد در حال مرگ بسیار حساس هستند. آنها فلاش بک دارند یا مدام در مورد آنچه تجربه کرده اند رویا می بینند. برخی دیگر در خوابیدن مشکل دارند یا از الکل به عنوان خود درمانی استفاده می کنند. معمولاً آنها مقداری معالجه میکنند و سپس به واحد خود برمیگردند.»
سوشکو می افزاید: «مشکل دیگر زمانی است که مردم سعی می کنند همدردی کنند و بگویند که می فهمند. آنها نمی خواهند آن را بشنوند.»
آنها داستان یک کهنه سرباز، تاجری را روایت می کنند که پس از فرار از یک تانک در حال سوختن، به آغوش خانواده اش بازگشته بود. شب هنگام در رختخواب، همسرش او را در حال دعوا در خواب می دید. مرد انکار کرد که خواب های خشونت آمیز می بیند، تا اینکه همسرش از خواب او فیلم گرفت. او که شوکه و ترسیده بود مبادا به پسرشان صدمه بزند، در ماشینش خوابید.
ما قبل از 24 فوریه سال گذشته با سربازان کار می کردیم [when the full-scale Russian invasion began.] اما الان خیلی بدتر شده است.» بویکو می گوید. ما شاهد غیرنظامیانی هستیم که در جنگ گرفتار شده و همه چیز را از دست داده اند. در حال حاضر ما هر ماه 1500 نفر را می بینیم.
سوشکو میگوید: «برای بچههایی که خانهشان سوخته است، خیلی سخت است. آنها می خواهند بدانند چه بلایی سر چیزهایی که داشتند، اسباب بازی ها یا گربه ها و سگ هایشان چه آمده است. می گویند: پدرم در جبهه است و دیروز به ما زنگ نزد. این بسیار سخت است و نمی توان گفت که تاثیر آن چقدر خواهد بود.
بعد از آن ضربه روحی برای همسران و مادرانی که مردانشان در خط مقدم هستند، گاهی اوقات در شرایطی که شغل خود را از دست می دهند، وجود دارد.
درمانگران در Borodianka با آگاهی از مقیاس وظیفه ای که در نهایت جنگ با آن روبرو خواهند شد، در حال برنامه ریزی استراتژی های جدیدی برای درمان هستند، از جمله یک مرکز مبتنی بر طبیعت برای بازدید بیماران.
کوچرنکو در مزرعه خود ایده های خود را دارد. او می گوید: «وقتی جنگ تمام شد و ما پیروز شدیم، بسیاری از مردم به کمک نیاز خواهند داشت. سربازانی که به کشور باز می گردند به کمک افرادی نیاز خواهند داشت که واقعاً درک می کنند که آنها چه کرده اند. باید در ارتش ادغام شود.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.