به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
ایرینا بابی که زیر یک پتو جمع شده بود، از فضای خالی که تا روز جمعه، 9 طبقه آپارتمان روی هم چیده شده بود، دور شد، یکی از آنها خانه بهترین دوست دخترش بود.
زمانی که یک موشک روسی به این بلوک مسکونی که در کنار مدرسه ای در محله ای نزدیک باغ گیاه شناسی اومان، شهری در مرکز اوکراین، که قبل از جنگ بیشتر به عنوان زیارتگاه یهودیان شناخته می شد، قرار داشت، این آپارتمان ها از بین رفت.
صدای سوت و سپس یک انفجار بسیار شدید شنیده شد. کودک من را به آن سوی اتاق پرت کردند و پنجره ها را به داخل خانه پرتاب کردند. آکواریوم ما ترکید، بنابراین کف آب و ماهی وجود داشت.
شعله های موشک به نظر می رسید که به سراسر حیاط رسیده است. فکر می کردم آپارتمان خودم در آتش است. دخترم را گرفتم و از پله ها پایین رفتم. بیرون زنی بود که با صدایی که انسانی به نظر نمی رسید فریاد می زد: “بچه ها آنجا هستند، بچه ها آنجا هستند.”
در این حمله 23 نفر از جمله یک نوزاد پسر کشته و 9 نفر دیگر زخمی شدند. اگر به خاطر این واقعیت نبود که نیروهای روسی سال ها حملات علیه غیرنظامیان را به عنوان یک سلاح جنگی هدایت می کردند، غیرقابل توضیح بود.
برای ارتشی که مدارس و بیمارستانها را در سوریه بمباران کرد و سعی کرد اوکراینیها را از خانههایشان در زمستان منجمد کند، این آپارتمانهای دوران شوروی ممکن بود هدف مناسبی به نظر میرسید.
اگر هدف ترساندن کل کشور باشد، تخریب این بلوکهای معمولی مشرف به حیاطی که در آن لالهها در شرف شکوفایی هستند، ممکن است منطق پیچیدهای داشته باشد. وقتی هیچ دلیل واضحی وجود ندارد که چرا یک مکان برای حمله موشکی مورد هدف قرار می گیرد، اوکراینی ها مجبور می شوند درک کنند که می توان به هر جایی رسید.
«پنجاه متری اینجا یک مدرسه و دو مهدکودک وجود دارد. یکی از همکارهای بابی در یک موزه محلی، که برای حمایت معنوی از او آمده بود، گفت: واقعاً “اهداف استراتژیک”، غم و اندوه برای کشته شدگان را با خشم ناشی از حمله مخلوط کرد.
اومان در منطقه چرکاسی، در سمت غربی رودخانه دنیپرو، دور از خط مقدم قرار دارد. این حمله مرگبارترین حمله از زمان حمله روسیه به آنجا بود.
سویتلانا بوندار، که خانه اش نیز در مقابل حیاط آپارتمان های نابود شده قرار دارد، گفت: «مطمئن نبودم که مرده باشم یا زنده، شوک بزرگی بود. موج انفجار آنقدر قوی بود که احساس کردم من را از واقعیت دور کرد.
اعتصابهایی مانند این یکی از دلایلی است که بسیاری از اوکراینیها حتی از مناطق آرام کشور فرار کردهاند. قطعات موشک از همان حمله صبح روز جمعه که عمان را هدف قرار داد، همچنین یک دختر جوان و مادرش را در حومه شهر دنیپرو در یک منطقه روستایی که پس از حمله موشکی مشابه به یک بلوک آپارتمانی به آنجا نقل مکان کردند، کشته شدند.
کسانی که در خانههای خود ماندهاند، اکنون هم در برخورد با پیامدهای خشونت شدید جنگهای مدرن، هم رواقی هستند و هم به شدت مهارت دارند.
در اواخر بعد از ظهر روز جمعه، تقریباً 12 ساعت پس از اصابت موشک، انبوهی از خرابههای آپارتمانی متلاشی شده تا حد زیادی مرتب شده بود، همه اجساد له شده به جز یکی از آنها به سردخانه منتقل شده بودند و حفاری در زیرزمین زیرزمین را میکاود.
مسیرهای محله از شیشه های شکسته پاک شده بود و قاب پنجره های خالی در ساختمان های دیگر پر از ورقه های پلاستیکی بود. پلیس یک مرکز آزمایش DNA برای شناسایی بقایای آسیب دیده به شدت ایجاد کرده بود.
یک افسر پلیس با صدای بلند به جمعیتی که برای عزاداری در حیاط جمع شده بودند، گفت: «کلاس ششم مدرسه برای دادن نمونه DNA».
برخی با گل برای مردگان وارد شدند، اگرچه یک زن با گل میخک قرمز تلاش کرد تا جایی برای ادای احترام خود در منطقه ای شلوغ با متخصصان بلایای طبیعی بیابد و تلاش می کرد تا به نیازهای مجروحان و کشته شدگان، بازماندگان و بستگان، مردم تخلیه شده از این منطقه رسیدگی کند. خانه های آنها و کسانی که توسط موشک تسخیر شده اند.
بابیعی گفت: همسایه ای دارم که فرزندش از خوابیدن امتناع می کند، زیرا هر بار که چشمانش را می بندد می گوید دوباره شعله های آتش را جلوی چشمانش می بیند.
روسلان بوندارنکو، که به مدت 10 سال از بازماندگان فاجعه حمایت می کند، گفت این حمله موشکی بدترین تراژدی بود که او تا به حال در چرکاسی حضور داشته است. «اکنون ما در وضعیت جنگ هستیم. مردم مردند [in accidents] قبلا، اما نه به این شکل.»
سازمان غیرانتفاعی World Food Kitchen وعده های غذایی ارائه می کرد، صلیب سرخ با پزشکان، آتش نشانان و پلیس ترکیب می شد. چادرهایی برای پناه دادن به بازماندگان، انبوهی از لباسهای مرتب شده در مدرسه و کیسههای غذا وجود داشت، اگرچه سویتلانا، یکی از داوطلبانی که این کمکها را سازماندهی میکرد، گفت هیچکس چیز زیادی نمیگرفت.
«امروز بازماندگان چیزی نمی خواهند. آنها فقط می آیند اینجا و گریه می کنند.
با وجود همه حمایتهای جامعه، کسانی که یکی از عزیزانشان را از دست دادهاند، در نهایت با اندوه خود تنها هستند و در لحظهای که تراژدی تهاجم روسیه به شدت شخصی شد به دام افتادهاند.
یوهنیا در راهروی تاریک بیرون کلاس ششم منتظر بود تا همسرش نمونه ژنتیکی بدهد. برادر شوهرش یاروسلاو 28 ساله و همسرش سویتلانا 32 ساله در یکی از آپارتمان هایی بودند که نابود شد.
“من حرفی ندارم. ما هنوز نمی توانیم باور کنیم که این اتفاق افتاده است. ما فکر می کنیم این یک کابوس است و امیدواریم که بیدار شویم.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.