به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
اسerendipity حکم کرد که جیمز شاپیرو، نویسنده و آکادمیک آمریکایی، جایزه بیلی گیفورد را برای جایزه برنده برندگان غیرداستانی، که به مناسبت جشن بیست و پنجمین سال آن، در مراسمی در ادینبورگ اعطا شد، دریافت کرد. در نوجوانی و اوایل 20 سالگی، شاپیرو به من میگوید که صبح روز بعد از پیروزیاش روی زوم صحبت میکنیم، او اغلب به عنوان بخشی از غوطهور شدن در نمایشنامههای شکسپیر، از لندن به جشنواره ادینبورگ میرفته است. این دوره از زندگی او زمینه را برای کتاب تحسین شده او، 1599: یک سال در زندگی ویلیام شکسپیر، که برای اولین بار در سال 2006 منتشر شد، کاشت. هر تابستان برای چندین سال، او آنقدر پول پسانداز میکرد تا با هواپیمای فردی لیکر به بریتانیا بیاید، «جایی که میتوانستید با ۱۰۰ دلار از نیویورک به لندن پرواز کنید و در زیرزمینهای کلیسا بخوابید و با ۵۰ پُر تولیدات تماشایی ببینید».
در لندن، استراتفورد و ادینبورگ، او 25 نمایشنامه را در چند روز می دید، «و همه آنها تا به امروز در جمجمه من خالکوبی شده اند. بهترین اثری که دیدم هملت ریچارد ایر در دربار سلطنتی در سال 1980 یا بیشتر بود. ریچارد امروز صبح برایم یادداشتی نوشت و برایم بسیار تکان دهنده بود، زیرا از آنجا آمده بود، با دیدن آثاری مانند او.”
شاپیرو علاقه زیادی به تماشای شکسپیر از دریچه اجرا دارد، بهتر است درک کند که زمینه سیاسی و اجتماعی مرکزی آثار او چقدر است. او در حال حاضر در حال مشاوره در مورد تولید هملت کارگردان برنده جایزه تونی، کنی لئون، برای تئاتر عمومی در نیویورک است، که در سال 2021 پس از کووید 2021 اتفاق می افتد و آتو بلانکسون وود در نقش شاهزاده بازی می کند. شاپیرو می گوید: «هملتی است که با حال صحبت می کند. و همانطور که در بروکلین می گوییم، من اعتقاد خیابانی را دارم که به پاکان شکسپیر بگویم، هر چه به این معنی باشد، که این نمایشنامه ها همیشه به حال صحبت کرده اند. و اینکه فکر کنیم کاری که اولیویه یا کنت برانا انجام دادند جایی است که شکسپیر متوقف میشود، تا آنجا که ممکن است نسبت به شکسپیر بیشکسپیر بود.
چشم انداز او برای 1599، نگاهی میکروسکوپی به سال بحرانی زندگی شکسپیر، زمانی که او روی هانری پنجم، ژولیوس سزار، همانطور که دوست دارید و اولین پیش نویس هملت کار می کرد، در ابتدا مورد تایید قرار نگرفت. او به یاد می آورد که درخواست او برای کمک مالی از بنیاد ملی علوم انسانی در ایالات متحده در اواخر دهه 1980 دو بار رد شد. من از این ناامید نشدم. فقط احساس میکردم که آنها نمیدانند که من میخواهم کاری متفاوت انجام دهم.» “چیزی متفاوت” درک نگرانی های عظیم عصر بود: کشوری که با نیروی 16000 نفری در آستانه حمله به ایرلند قرار داشت. ترس از اینکه سلطنت الیزابت اول به پایان خود نزدیک می شود و هیچ جانشین روشنی در چشم نیست. احتمال تقویت یک ناوگان اسپانیایی دیگر. شاپیرو میگوید تصادفی نیست که هملت با مردانی روی باروها باز میشود و با عصبانیت مراقب نیروهای متخاصم هستند.
او همچنین از یک ارتدوکس آکادمیک که بر حدس و گمان و حکایت متکی بود، و همچنین مفهوم منسوخ نمایشنامهنویس ناامید بود: «شکسپیر که در زمان نوشتن آن کتاب وجود داشت هنوز بسیار تحت تأثیر این احساس کولریج بود که شکسپیر از سیاره دیگری است. یا خط بن جانسون: او در یک سن نبود، بلکه برای همیشه بود. و این به نظر من کاملاً اشتباه بود.» درعوض، شاپیرو میخواست شکسپیر را در واقعیت زمینگیر کند و دریابد که آب و هوای هر روز آن سال چگونه است، با چه کسی ملاقات کرده و به کجا سفر کرده است.
شاپیرو همچنین داور جایزه بوکر ادبیات داستانی امسال است و در تمایز بین آثار خود و رمان نویسان بسیار جذاب است. او «راهی را که ذهنهای خلاق میتوانند چیزهایی را که برای ما که با واقعیتها سروکار داریم کمتر قابل مشاهده است، به زبان بیاورند» را تحسین میکند. او درباره رمان نویسان تاریخی چه احساسی دارد – در واقع، درباره اثری مانند همنت مگی اوفارل، تجسم مجدد خانواده شکسپیر که به تازگی توسط RSC برای روی صحنه اقتباس شده است؟
او به هیلاری مانتل احترام میگذارد که به گفته خودش «مورخ بزرگ و همچنین رماننویسی بزرگ» بود. و او پاسخ می دهد که برای اوفارل بسیار خوشحال است: “او به خاطر آن و کتاب اخیرش مستحق موفقیت بزرگ است، اما این کتابی نیست که بتوانم راحت بخوانم، زیرا داستانی است.”
او می افزاید: «من مرز بسیار دقیقی بین داستان و غیرداستانی ترسیم می کنم. «من فکر میکنم که خطر ادبیات داستانی، احساساتیسازی است. بنابراین این یکی از چیزهایی است که من به عنوان یک شکسپیر بسیار مراقب هستم که انجام ندهم. از سوی دیگر، میدانم که مردم چقدر عمیقاً میخواهند با شکسپیر مرد، با آن هاتاوی، با جودیت شکسپیر ارتباط برقرار کنند: آنها زندگی کردند، مردند، زندگی درونیشان تا حد زیادی ثبت نشده بود. و برای زنده کردن آن به یک نویسنده با استعداد نیاز است. اما این کاری نیست که من انجام می دهم. من آن را نمی نویسم؛ اما کسی نیاز دارد.»
اثر بعدی او Playbook نام دارد و بر پروژه تئاتر فدرال آمریکا در دهه 1930 تمرکز خواهد کرد، تلاشی مترقی برای ارائه نمایشنامه به مخاطبان انبوه که توسط کمیته فعالیت های غیر آمریکایی مجلس نمایندگان آمریکا هدف قرار گرفت. در آن زمان، مانند اکنون، و مانند قرن شانزدهم، تئاتر قدرتمند است و شاپیرو قصد دارد برای دفاع از آن هر کاری که می تواند انجام دهد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.