به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
هالینا تووکاچ، 55 ساله، در جستجوی جسد شوهرش، اولگ، 62 ساله است. او می گوید که مرگ او بخشی از جنایت جنگی است که در آن سربازان روسی نیز دو پسر جوان و مادرشان را کشتند.
گفته می شود این حادثه در ساعت 7:15 صبح روز 5 مارس در بوچا، شهری در شمال غربی کیف، زمانی رخ داد که دو خانواده که در خیابان ایوانا رودنکا همسایه بودند، سعی کردند از جهنم خود فرار کنند.
هالینا گفت، این داستانی است که او می خواهد دنیا بشنوند.
این دو خانواده که از گلوله باران های مداوم و آتش سوزی بی رویه که نشان دهنده تهاجم روسیه به اوکراین بود، وحشت زده شده بودند، تصمیم گرفتند چند روز قبل از شهر بوچا، شهری حدود 30000 نفری را ترک کنند.
غذا و نوشیدنی مملو از بسته بندی بود، مسیری به روستای رومانیوکا در غرب اوکراین برنامه ریزی شده بود. آنها در کاروان سفر می کردند.
در اتومبیل جلویی، یک فورد سفید، اولکساندر چیکماریوف، 42 ساله، همسرش، مارگاریتا، 33 ساله، و دو پسرشان، ماتوی، هشت ساله و کلیم، چهار ساله بودند.
پشت سر آنها، در یک دوج سفید، اولگ، همسرش، هالینا، که تمام مسیر را رانندگی می کرد، زیرا شوهرش گواهینامه نداشت، و تتیانا کووالنکو، 50 ساله، مادر همسر پسرشان، رومن، 33 ساله.
دو خانواده عصبی اما مصمم بودند. مقدر شده بود که هرگز حتی به حومه شهر نرسند.
بر اساس گزارش هالینا، یک خودروی زرهی روسی، پس از پیچیدن به خیابان چکالووا، در فاصله 800 متری از درب خانه، که توسط سرنشینان خودروی دوم دیده نشده بود، کاروان را در معرض دید خود قرار داد. نظاره گر از تخت بیمارستانش
هالینا گفت: «ماشین چیکماریوف ناگهان متوقف شد و من متوقف شدم. دیدم در ماشین جلو باز شد و دو پایش بیرون افتاد. فکری به سرم آمد، فکر کردم همه کشته شده اند. خیلی سریع اتفاق افتاد، نمی دانم. شوهرم فریاد زد، «بگرد، بچرخ». بعد احساس کردم چیزی به شانه راستم خورد، یک گلوله. شوهرم را هل دادم تا از ماشین پیاده شود. اما او حرکت نمی کرد. فهمیدم مرده است. فقط در را باز کردم و دویدم.»
تتیانا که در صندلی عقب نشسته بود، نتوانست بیرون بیاید و مجبور شد برای فرار، پنجره اش را با پاهایش باز کند.
در خودروی جلویی که مدتی بعد در آتش سوخت، تنها الکساندر از این حمله جان سالم به در برد. همسر و دو پسرش فوراً در اثر شلیک مسلسل که وسیله نقلیه را منفجر کرد، کشته شدند.
الکساندر از خودروی متلاشی شده خود خارج شد و پشت ماشین هالینا پناه گرفت. او پس از مشاهده یک تلفن همراه خود را به صندلی جلوی دوج رساند.
رومن گفت: «او با من تماس گرفت. او گفت: همه مردند. مادر و پدرت مرده اند.»
الکساندر که از آن زمان یک پای خود را از دست داده بود، بعداً توسط یک خودروی عبوری سوار شد. او آماده نبود در مورد مرگ خانواده اش صحبت کند که با نزدیک شدن به آنها نظاره گر.
رومن، که زمانی که ولادیمیر پوتین جنگ خود را در 24 فوریه آغاز کرده بود، برای کسب و کار دور بود، می گوید که چند روز دیگر برای یافتن پدرش به بوچا بازخواهد گشت.
مردم محلی می گویند جسد اولگ به مدت پنج روز در ماشین ماند. روس ها اجازه حذف آن را نمی دهند. رومن گفت: “من نمی دانم جسد پدرم کجاست.” “من باید او را پیدا کنم.”
مادر او پس از انتقال از یک مرکز محلی به چرنوبیل هنوز در بیمارستان است. هالینا گفت: “پزشکان گفتند که یک سانتی متر پایین تر و من هم خواهم مرد.” وی با اشاره به نامه ای که همراه با Z بر روی خودروهای روسی فعال در اوکراین نقش بسته است، افزود: من یک V را روی خودروی زرهی دیدم.
شیوهای که رومن و مادرش داستان هولناک خود را روایت میکنند، قدرت عزم آنها را مبنی بر شنیدن گزارشهای چنین جنایاتی را رد میکند. رومن می گوید: “امیدوارم این مورد برای شما جالب باشد.” “این یک جنایت جنگی است.”
ادعاها را نمی توان به طور مستقل تأیید کرد، هرچند که نظاره گر عکسی از زخمهای هالینا را دیده است و آنها فهرست وحشتناکی از داستانهای مشابه را که پس از عقب راندن نیروهای روسی از حومه کیف پدیدار شدهاند، بازتاب میدهند.
روز شنبه، اجساد حداقل 20 مرد توسط نیروهای اوکراینی در یک خیابان در بوچا پیدا شد. دست یکی از آنها بسته بود.
طبق گزارش خبرنگاران خبرگزاری فرانسه که ارتش به آنها اجازه دسترسی به شهر را داده بود، 16 جسد از 20 جسد یا روی سنگفرش یا در لبه حاشیه قرار داشتند. به روایتی سه نفر در وسط راه پراکنده بودند و یکی دیگر در حیاط خانه ای دراز کشیده بود.
یک پاسپورت اوکراینی باز در کنار فردی که دستانش را با تکه پارچه سفید از پشت بسته بود روی زمین قرار داشت. گفته میشود که همه لباسهای غیرنظامی پوشیدهاند – کت زمستانی، ژاکت یا بالاتنههای ورزشی، شلوار جین یا کتهای دویدن، و کفش ورزشی یا چکمه.
دو نفر از آنها نزدیک دوچرخه دراز کشیده بودند در حالی که دیگری در کنار یک ماشین متروکه بود. گفته میشود برخی به صورت دراز کشیده بودند، با اندامهای خمیده غیرطبیعی، در حالی که برخی دیگر رو به پایین دراز کشیده بودند. صورت مردگان حالت مومی رنگ پریده به خود گرفته بود که نشان می داد ممکن است چند روز در آنجا بوده باشند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.