به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
بEnedict Evans، تحلیلگر فناوری که خواندن خبرنامه برای کسانی که این صنعت را دنبال می کنند ضروری است، این هفته به نکته جالبی اشاره کرد. او گفت که او با روزنامهنگاران عمومی صحبت میکرد که «هنوز این تصور را داشتند که ChatGPT یک ترفند بیاهمیت است و همه چیز به اندازه یک برنامه جدید آیفون جالب است». از سوی دیگر، او ادامه داد: «بیشتر افراد اهل فناوری به آرامی راه میروند و با دو دست بالای سر خود را نگه میدارند تا جلوی پرواز را بگیرند. اما در این میان، من فکر میکنم میتوانیم طیفی از نگرشها را ببینیم.»
ما مطمئناً میتوانیم – در طیفی از این دیدگاه که این “هوش مصنوعی مولد” بزرگترین سود از زمان اختراع چرخ خواهد بود، تا ترس از خطر وجودی برای بشریت و نظرات متعدد در این بین. در جستوجوی مهلتی از محفظه تفسیرهای متناقض، ناگهان به یاد مصاحبهای افتادم که استیو جابز – نزدیکترین چیزی که صنعت فناوری تا به حال داشته است – در سال 1990 انجام داد و آن را در YouTube کشف کرد.
او در آن از خاطره ای که از خواندن مقاله ای در آن داشت صحبت می کند علمی آمریکایی زمانی که او 12 ساله بود. این گزارشی بود از اینکه چگونه شخصی کارآیی حرکت را برای تعدادی از گونهها روی سیاره زمین اندازهگیری کرده بود – «چند کیلو کالری برای رسیدن از نقطه A به نقطه B خرج کردند. و کندور برنده شد – در بالای سیاره قرار گرفت. فهرست، از همه چیز پیشی گرفت. و انسان ها در حدود یک سوم از فهرست پایین آمدند، که برای «تاج آفرینش» چندان عالی نبود.
اما بعداً شخصی در آنجا به این فکر افتاد که کارایی دوچرخه سواری یک انسان را آزمایش کند. انسانی که سوار بر دوچرخه بود، کندور را منفجر کرد و به بالای لیست رسید. و این تأثیر بسیار بزرگی بر من گذاشت – اینکه ما انسان ها ابزارساز هستیم و می توانیم ابزارهایی را بسازیم که این توانایی های ذاتی را که ما در ابعاد شگفت انگیز داریم، تقویت کنیم.
او نتیجه گرفت: «و بنابراین برای من، یک رایانه همیشه دوچرخه ذهن بوده است – چیزی که ما را بسیار فراتر از تواناییهای ذاتیمان میبرد. و من فکر میکنم که ما فقط در مراحل اولیه این ابزار هستیم – مراحل بسیار اولیه – و فاصله بسیار کمی را طی کردهایم، و هنوز در حال شکلگیری است، اما در حال حاضر شاهد تغییرات عظیمی بودهایم. [but] این چیزی نیست که در 100 سال آینده اتفاق بیفتد.
خوب، آن سال 1990 بود و ما سه دهه بعد با یک دوچرخه قدرتمند هستیم. زمانی که انسان بررسی کند که چگونه فناوری (نه فقط ChatGPT) با وظایف خاصی که برای انسان دشوار است، مقابله می کند، کاملاً چقدر قدرتمند است.
برای مثال نوشتن برنامه های کامپیوتری.
هفته گذشته، Steve Yegge، مهندس نرم افزار مشهوری که – مانند همه اوبر گیک ها – از ویرایشگر متن فوق برنامه ریزی پذیر Emacs استفاده می کند، یک آزمایش آموزنده انجام داد. او دستور زیر را در ChatGPT تایپ کرد: «یک تابع تعاملی Emacs Lisp بنویسید که به یک بافر جدید باز میشود و پاراگراف اول را چاپ میکند. داستان دو شهر، و همه کلمات را با رنگ قرمز تغییر می دهد. فقط کد را بدون توضیح چاپ کنید.”
ChatGPT کارهای خود را انجام داد و کد را بیرون ریخت. Yegge آن را کپی و در جلسه Emacs خود جایگذاری کرد و یک اسکرین شات از نتیجه را منتشر کرد. او می نویسد: «در یک شات، «ChatGPT کد کاملاً کارآمد را از یک توصیف انگلیسی شلخته تولید کرده است! با سیم ورودی صدا، میتوانستم این برنامه را با درخواست از رایانهام بنویسم. و نه تنها به درستی کار می کند، کدی که نوشته است در واقع کد Emacs Lisp بسیار مناسب است. این نیست بغرنج، مطمئن. اما کد خوبی است.»
برای لحظهای به اهمیت این موضوع فکر کنید، همانطور که سرمایهگذاران فناوری مانند پل Kedrosky در حال حاضر انجام میدهند. او ابزارهایی مانند ChatGPT را به موشکی تشبیه میکند که هر چند ناخواسته، مستقیماً به سمت تولید نرمافزار هدف میگیرد. مطمئناً، هوش مصنوعی چت میتواند در تولید مقالههای کارشناسی، یا چرخش مطالب بازاریابی و پستهای وبلاگ (مثلاً به هر کدام بیشتر از اینها نیاز داریم) عملکردی بسیار خوب داشته باشد، اما چنین فناوریهایی تا حد جادوی تاریک در تولید، اشکال زدایی و سرعت بخشیدن به تولید نرمافزار فوقالعاده هستند. و تقریباً بدون هزینه.»
از آنجایی که، در نهایت، دنیای شبکهای ما بر روی نرمافزار اجرا میشود، ناگهان ابزارهایی که میتوانند آن را بنویسند – و میتوانند در دسترس همه باشند، نه فقط گیکها – لحظه مهمی را رقم میزند. برنامه نویسان همیشه مانند جادوگران به نظر می رسیدند: آنها می توانند یک جسم بی جان را وادار به انجام کاری مفید کنند. من یک بار نوشتم که آنها گاهی اوقات باید مانند ناپلئون احساس کنند – که توانست به لژیونها دستور دهد تا دستور او را انجام دهند. از این گذشته، رایانه ها – مانند سربازان – از دستورات اطاعت می کنند. اما برای اینکه برنامه نویسان بر دنیای مجازی خود مسلط شوند، باید دانش مخفیانه ای را در اختیار داشته باشند و زبان های تخصصی را بیاموزند تا با خدمتکاران الکترونیکی خود صحبت کنند. برای اکثر مردم، این آستانه بسیار بالایی برای عبور بود. ChatGPT و امثال آن به تازگی آن را پایین آورده اند.
چیزی که من خوانده ام
نوشتن روی
مقاله ای استادانه در مورد نوشتن توسط هلن لوئیس در وبلاگ Substack خود.
ملاقات ذهنی
تحلیلی روشنگر از دیدار شی جین پینگ و پوتین توسط ناتان گاردلز در نوامبر مجله
داستانهای بلند
هیولا خودش را افشا می کند مقاله ای زیرکانه در مورد جذابیت تئوری توطئه در بررسی جوجه تیغی توسط فیل کریستمن
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.