به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
بپاداش anker دوباره در حال افزایش است. NatWest، HSBC، Lloyds و Barclays در دو هفته گذشته گزارش دادهاند که میلیونها پوند به روسا و مدیران مختلف به عنوان پاداشی برای تلاشهای استثنایی خود پرداخت کردهاند. تقریباً 20 میلیون پوند بین این چهار مدیر اجرایی پرداخت شد.
نگاهی اجمالی به FTSE 100 نشان می دهد که به نظر می رسد همه مدیران اجرایی معتقدند که استثنایی هستند: داده ها نشان می دهد بسته های حقوق و پاداش آنها به طور متوسط 3.4 میلیون پوند است که هر کدام 103 برابر میانگین حقوق 33000 پوندی برای کارگران تمام وقت بریتانیا است.
ممکن است بپرسیم که چه چیزی آنها را به چنین مبالغ هنگفتی میارزد، وقتی که بهرهوری بریتانیا، بر اساس تولید هر کارگر، 20 تا 30 درصد کمتر از سایر اقتصادهای صنعتی است. آیا ممکن است در اصل، آنها مدیران خیلی خوبی نباشند و پاداش های مالی آنها به عوامل دیگری مرتبط باشد که اغلب خارج از کنترل آنهاست؟
به عنوان مثال، بانکها شاهد افزایش سود در نتیجه نرخهای بهره بالاتر بودهاند که به آنها اجازه میدهد با افزایش هزینهها به وام گیرندگان نسبت به بازدهی که به پساندازکنندگان ارائه میدهند، بازدهی کلفتتری کسب کنند.
آنها ممکن است خود را به عنوان ستون فقرات اقتصاد معرفی کنند و وام هایی را به سرمایه گذاری اختصاص دهند، اما بین 80 تا 90 درصد وام های آنها علیه املاک مسکونی است. و اگرچه بسیاری از ما در خانههای خود سرمایهگذاری میکنیم، و در این فرآیند، سهام مسکن کشور را ارتقا میدهیم، بریتانیا به این ترتیب راه خود را در جهان پرداخت نخواهد کرد.
در همین حال، روسای غولهای انرژی مانند شل و بریتیش پترولیوم در حالی که دستمزدشان سال به سال افزایش مییابد، بازی «سرها را میبریم، دمها را از دست میدهید» را انجام میدهند و از فراز و نشیب قیمتهای جهانی انرژی چشمپوشی میکنند.
هفته آینده، نمایندگان مجلس در کمیته استراتژی کسب و کار، انرژی و صنعتی از رهبران صنعت در پارلمان در مورد «فرصتهای رشد و نوآوری و اینکه چگونه سیاست میتواند به درک آنها کمک کند» سؤال خواهند کرد. چیزی که آنها در مورد شکستهای مدیریتی صحبت نمیکنند و اینکه چگونه بسیاری از افرادی که به قلههای قطبی میرسند، بهجای سرمایهگذاری در سلامت بلندمدت اقتصاد، به دنبال به حداکثر رساندن دستمزد و حقوق بازنشستگی خود هستند.
اگر کیر استارمر به نخست وزیری برسد، میراث ضعیف مدیریت بریتانیا را تضعیف خواهد کرد، درست مانند ریشی سوناک که در حال حاضر است. ما باید عادات و روشهای دو قرنی دوران استعمار را که از کتابچه راهنمای نظامی کپی شدهاند، کنار بگذاریم و کارگران را در معرض فرهنگ فرماندهی و کنترل قرار دهیم.
چگونه یک نخست وزیر می تواند هر سیاستی را اجرا کند در حالی که استاندارد مدیریت در موسسات دولتی و شرکت های خصوصی تا این حد ضعیف است؟ اگر مدیران سایر بخشهای اقتصاد در قرن نوزدهم گیر افتادهاند، بریتانیا چه شانسی برای قدم گذاشتن به عصر صنعتی چهارم، بدون اتکای بیرویه به صاحبان شانس و حقهبازان صنعت مالی دارد؟ صنعت خودروهای برقی که شایسته این نام باشد، سراب خواهد بود. به همین ترتیب، روابطی که زیربنای قراردادهای بلندمدت صنعت خدمات، و به ویژه با مشتریان مستقر در خارج از کشور است، پایه گذاری خواهد شد.
این موضوع است باهم بزرگتوسط استاد اقتصاد دانشگاه UCL، ماریانا مازوکاتو و همکارش رزی کولینگتون، که عنوان فرعی آن: «چگونه صنعت مشاوره کسبوکار ما را تضعیف میکند، دولتهای ما را نوزادی میکند و اقتصاد ما را منحرف میکند.»
سال گذشته بخش دولتی بریتانیا 2.8 میلیارد پوند برای قراردادهای مشاوره هزینه کرد که افزایش 75 درصدی را نسبت به سال 2019 نشان میدهد. بیشتر این کار توسط وزرا و کارمندان ارشد دولتی انجام شد و یک بحران اعتماد شخصی و در عین حال فراگیر انجام شد. شرکتهایی که نمیتوانند به کارکنان خود برای حل مشکلات اعتماد کنند، به همان اندازه در شرکتهای بزرگ مشاوره پیشنویس میکنند و در ازای آن چیز کمی میبینند. این بدان معنا نیست که همه شرکتهای مشاوره راه خود را برای رسیدن به یک روز حقوقی بزرگ «محروم» میکنند یا اینکه همه مدیران بیخبر هستند. فقط خیلی زیاد هستند و خیلی کم اتفاق می افتد تا اوضاع را بهتر کند.
جان ون رینن، استاد دانشکده اقتصاد لندن، تأثیر مدیران را از سال 2004 ردیابی کرده است. او می گوید که 18 سال اول بررسی مدیریت جهانی او “ارتباط قابل توجهی بین شیوه های مدیریت و بهره وری را تایید کرد”، که نشان می دهد تا یک سوم شکاف بهره وری وجود دارد. بین کشورها، و بین شرکتها در کشوری مانند بریتانیا، میتوان به مدیریت نسبت داد.
تلاشهای زیادی برای وادار کردن مدیران به رفتاری صورت گرفته است که به بهبود بهرهوری بلندمدت کمک کند (یا بهطور پیش پا افتادهتر، فقط کار را انجام دهد) – چه به معنای تعمیر چیزی باشد که شکسته است یا ایجاد چیزی که طبق گفته ویلیام موریس باشد. ، مفید یا زیبا.
مطالعه ون رینن نشان میدهد که جایگاه معقول بریتانیا در جدولهای لیگ مدیریت به مدیران شرکتهای تابعه بریتانیایی شرکتهای خارجی متکی است. و برگزیت به معنای خروج بسیاری از آنهاست.
بانکداران اینجا هستند تا بمانند. با این حال، مانند مشاوران کتاب Mazzucato و Collington، آنها بیش از حد مشغول محاسبه زمانی هستند که تراشههای کازینو خود را نقد کنند تا به حل معمای بهرهوری کمک کنند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.