به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دبلیووقتی نوبت به کارمندان در موقعیت پایانی نزدیک می رسد، تیم های NFL قطعاً یک نوع دارند. یک بازیکن برجسته، قدرت گاو مانند را با سرعت گوزن مانند و رازک ترکیب می کند. او در مسدود کردن و گرفتن مهارت دارد. به نظر میرسد او از آن دسته آدمهایی است که مرد دیگری را بر اساس اندازه ساق پاش قضاوت میکند، یا در مورد قتل کریپتوش غرغر میکند، در حالی که او آبجو را وارونه از یک بشکه نمیپاشد. با پیراهنش شما نوع را می شناسید: یک برادر واقعی.
سوپربول این آخر هفته دو تا از بهترین تیمهای لیگ را مقابل هم قرار میدهد. در یک طرف، دالاس گودرت فیلادلفیا وجود دارد – یک لابرادودل مردی با کاریزما و مهارت بازیابی برای روزها. از سوی دیگر، تراویس کلس از کانزاس سیتی، تالار مشاهیر احتمالی که پرچمدار آمار و ارقام است، وجود دارد. تعجب آور نیست که هر یک از این دو مرد می تواند عامل ایکس در این مسابقه باشد، و همچنین تصادفی نیست که هر یک از آنها به طور منطقی به عنوان یک برادر توصیف شود.
من در مورد آن مردی صحبت می کنم که ممکن است شما را بارها و بارها در مکالمه “برادر” صدا بزند، صرف نظر از اینکه واقعاً مرد هستید یا خیر. او کلاه بیسبال خود را به عقب می پوشد، دست دادن را به کشتی بازو تبدیل می کند، فکر می کند که دین کوک خنده دار است. من در مورد مارک بسیار خاصی از رفیق سفید پاره ای صحبت می کنم که بهترین بازیکن کوارتربک شده است، خوب، برادر. فهرستی از تیم های برتر لیگ مانند یک فراخوان هفته یونان خوانده می شود. علاوه بر کلچه و گودرت، جورج کیتل از سانفرانسیسکو، مارک اندروز از بالتیمور و زک ارتز از آریزونا نیز حضور دارند – یک چهره کلیدی در آخرین مسابقه سوپربول ایگلز. در لیگی که بیش از 70 درصد آن غیر سفیدپوستان است، یک تیپ سیاه مانند دیوید نجوکو از کلیولند چیزی غیرعادی است. اما حتی او گهگاه تمایلات برادرانهاش را نشان میدهد، مانند سفید کردن نیمی از دکلهای خود و میزبانی کنفرانسهای خبری در حالی که بدون پیراهن.
البته، برخی از تماشاگران باتجربه فوتبال هیچ چیز غیرعادی در همگن سازی انتهای تنگ نمی بینند. به هر حال، خط حمله به رنگ سفید تغییر میکند، بنابراین فقط مشخص میشود که بازیکن ماهری که اغلب با آنها وارد میشود نیز این کار را انجام میدهد. اما همیشه اینطور نبود. در آن روزها، ستارههای NFL برادران نبودند. آنها برادر بودند. آنها افرادی مانند Ozzie Newsome و Kellen Winslow بودند – استعدادهای کمیاب که نه تنها جرات اجرای الگوهای بازی در میانه میدان را داشتند، بلکه همچنین شجاعت لازم برای گرفتن و زنده ماندن از ضربات استخوان خردکن مدافعان را داشتند.
قبل از اینکه شانون شارپ به یک کارشناس حرفه ای تبدیل شود، او بسیار خوب بود – بندر جان الوی در طوفانی از طریق دو عنوان سوپربول در دنور پیش از آن، در آخرین مرحله حرفه ای خود، او بالتیمور ریونز را به یک قهرمانی دیگر در سال 2001 کشاند. در آن زمان تونی گونزالس به عنوان یک حرفه ای چند ساله ظاهر شده بود، کسی که پیشاهنگانی را برای بازیکنان بسکتبال کالج کم اندازه و کم استفاده در کشور جستجو می کرد. معروف است که سن دیگو چارجرز یک پاور فوروارد عشایری به نام آنتونیو گیتس را به پرواز درآورد – و تنها کاری که او انجام داد این بود که کتاب رکوردهای تیم را بازنویسی کرد در حالی که یک انقلاب تهاجمی را از نامحتمل ترین موقعیت در زمین رهبری می کرد.
بنابراین چگونه پایان تنگاتنگ از یک موقعیت نسبتاً بی اهمیت به موقعیتی تبدیل شد که برخی از بزرگترین ستاره های NFL در آن فعالیت می کنند؟
برای شروع، فشار شدید مردم برای ایمنتر کردن فوتبال، NFL را مجبور کرد تا بیشترین ضربهها را از بازی حذف کند و اجرای مجازاتهای تماس غیرقانونی را افزایش دهد. با توجه به شروع سر، پاس دادن حملات خود را در میانه میدان دو برابر کرد. در سال 2001، قبل از سرکوب تماسهای غیرقانونی، تنها 4 نقطه در میان 50 پاسگیر برتر لیگ وجود داشت. اما امسال؟ 10 نفر بودند که 110 مورد کلچه سوم شد همه گیرنده ها درست بالاتر از او در جایگاه دوم با 9 شکار دیگر، گیرنده بزرگ بازی بزرگ تایریک هیل قرار داشت که سال گذشته چیفز را به مقصد دلفین میامی ترک کرد. بیشتر تصور میکردند که گرفتن گیرنده برتر پاتریک ماومس به کوارتربک چیفز آسیب میزند. اما با کلچه، او یک ضربه را از دست نداده است.
در کوتاهمدت، پایان نزدیک به عنوان یک کابوس مسابقه ظاهر شد – برای اینکه یک دفاع دفاعی به زمین بزند، خیلی بزرگ بود و برای یک مدافع خط خیلی سریع بود. برای برخی از تخلفات، یک تیم دوتایی در انتهای بسته به راحتی با پرتاب به سمت مرد باز شکست خورد. برای جیمی گراهام از نیواورلئان، یکی دیگر از حریفان هاردکورت که به پایان رسید، این دعوتی بود که توپ را به ارتفاعی پرتاب کند که فقط فریم 6 فوتی 7 اینچی جهش می کرد. برای مدتی گراهام غیرقابل توقف ترین سلاح فوتبال بود، یک مهاجم کوچک NBA در گیره. و سپس راب گرونکوفسکی آمد.
گرونک با 6 فوت 6 اینچ، تقریباً به اندازه گراهام قد داشت. برخلاف گراهام که بیشتر به عنوان گیرنده کار می کرد، گرونک به عنوان یک مسدود کننده نیز دارایی بود و به کار خود افتخار می کرد. و در بسیاری از موارد که او پاسهایی را از تام بردی میگرفت، تیمها میدانستند که حتی اگر حداقل دو مرد را بیاورند تا او را پایین بیاورند، باز هم ممکن است آنها را مانند جلبک دریایی تا ساحل به منطقه انتهایی ببرند.
اینکه چرا اکثر انتهای تنگ ممتاز اکنون سفید هستند معمایی است که در Riddell پیچیده شده است. اما محتملترین توضیح این است که NFL یک لیگ کپیکننده است و هیچ ورزشی در این سیاره وجود ندارد که بتواند با تاریخ سرسخت تایپنویسی آشکار – بهویژه از نظر نژادی رقابت کند. از آنجایی که امثال گرونک و کلچه بازیکنان فوق العاده ای هستند، پیشاهنگان به دنبال افرادی هستند که شبیه آنها هستند. این کلیشه میتواند برعکس عمل کند: آخرین مدافع کرنر سفید در NFL، جیسون سهورن، در سال 2003 بازنشسته شد، علیرغم اینکه در سایر پستها کمبودی از مردان سفیدپوست سریع وجود نداشت. این کلیشه نیز معکوس میشود: قبل از اینکه مایک سینگلتی، جونیور سیو و امثال آن این افسانه را کاملاً تخریب کنند، بازیکنان غیرسفیدپوست برای بازی در خط دفاعی وسط آنقدر احمق در نظر گرفته میشدند.
اینکه چرا گرونک، کلسه، کیتل و همکاران به چنین ستارههای بزرگی در خارج از زمین تبدیل شدهاند – علیرغم این واقعیت که قسمتهای تنگ هنوز به اندازه گیرندههای ستارهدار، کوارتربکها یا پاس عجلهها در زمین ارزشمند نیستند – کمتر معمایی است. از آنجایی که تعداد بیشتری از بازیکنان سیاهپوست به عنوان چهره فرنچایزهای آنها تصاحب میشوند، این تیم به بازیکنی تبدیل شده است که شیمی واقعی او ممکن است با بخش بزرگی از طرفداران فوتبال سفید باشد. و تبلیغکنندگان برای بازیکنانی که شبیه مخاطبانشان هستند ارزش قائل هستند. بنابراین کلسه نمایش واقعی خود را دریافت میکند، کیتل فیلمهای ابرقهرمانی را تبلیغ میکند و گرونک (که بسیار زیرکتر از آن چیزی است که شخصیت پسر بچهاش نشان میدهد) همه چیز را از نوشیدنیهای انرژیزا گرفته تا بیمه و کشتیهای تفریحی مهمانیاش به کار گرفته است.
اما گرونک ابتدا فوتبالی نبود، بلکه جدیدترین بازی در صف طولانی بازیهای کوچک وحشی بود که از جرمی شوکی گرفته تا مایک دیتکا – پایانی که خیلی تنگ است. برادران حاضر در سوپربول امسال نیز با اوقات خوش غریبه نیستند. پس از اینکه در بازی قهرمانی AFC به سینسیناتی پیروز شد، کلس کشتی گیر درونی خود در WWE را رها کرد و در حالی که شهردار سینسیناتی را به خاطر دوبله مجدد استادیوم Arrowhead “Burrowhead” – اشاره نه چندان حیله گرانه ای به موفقیت های اخیر جو بارو در زمین خانگی Chiefs کرد. او در تلویزیون ملی فریاد زد: «نقش خود را بشناس و دهانت را ببند ای جابرونی».
جایی که کلچه مملو از جسارت است، گودرت مانند اسکوبی دوو در حالی که در تبلیغاتی برای فروشگاه رفاه برتر دره دلاور در مورد ساندویچ ها وسواس دارد بیرون می آید. گودرت قبل از اینکه پتوی امنیتی جالن هرتس باشد، برای سرگرم کردن تودهها، در رژه داکوتای جنوبی سوار بر یک دوچرخه میرفت. حتی در وزن 260 پوندی، او ادعا می کند که هنوز هم می تواند یک تک چرخه 6 فوتی را رکاب بزند، اگرچه تکیه دادن به یک کامیون برای کمک به او برای حرکت کمک می کند. او یک بار به شوخی گفت: “مثل دوچرخه سواری است.”
شاید هیچ چیز غیرعادی در مورد پایان تنگ برادر وجود نداشته باشد که شبیه نسخه NFL از Guy Yelling in the Club است. در پایان روز، او هیجان انگیز است، او قابل دسترس است – او سرگرم کننده است! علاوه بر این، او باعث می شود یک بازی بی رحمانه احساس گرما و نوازش کند. تعجب نکنید اگر روز یکشنبه معلوم شد که او زندگی مهمانی سوپربول است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.