به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
الدر هفته، غرش علامت تجاری چلتنهام کمی بیشتر از یک مایل دورتر شنیده می شد. مایکل داف جلسات تمرینی را صرف رقابت با زمزمه هلیکوپترهایی کرد که ثروتمندان و معروفها را با چتر به کاتسوولدز میفرستادند، اما گهگاه از تیمش میخواهد تا فرکانس دیگری را تنظیم کنند تا مطمئن شوند که در زمین باقی میمانند: صدای بچههایی که در مدرسه ابتدایی روستای سویندون همسایه بازی فوتبال میکنند.
مدیر چلتنهام می گوید: «ما این کار را چند بار در شروع تمرین انجام داده ایم. “بچه ها، فقط گوش کنید. فقط بدوید و گوش کنید. هیچ فکری در مورد منیت یا چیزی شبیه به آن وجود ندارد – آنها منیت ندارند زیرا شش سال دارند. آنها فقط در حال دویدن هستند و از خود لذت می برند. “از خودت لذت ببر، چه مکانی عالی برای بودن.”
این رویکردی الهام گرفته از تماشای شون دایچ است که بازیکنان را بهدلیل تعقیب فرهنگ قوی در برنلی، جایی که داف 12 فصل بهعنوان بازیکن گذرانده بود، اولین بازی خود در لیگ برتر را در 31 سالگی انجام داد و مربی تیمهای زیر 18 و زیر 23 سال بود. قبل از بازگشت به چلتنهام، که در سال 1997 با آنها به عنوان کارآموز قرارداد امضا کرد. قدرت چلتنهام از اتحاد ایجاد شده توسط داف، که فصل گذشته عنوان قهرمانی لیگ دو را به دست آورد، سرچشمه می گیرد.
در هنگام تصاحب او از نیروی دریایی سلطنتی سابق کمک گرفت، که بعداً تیم را در جنگل دین به پیش بردند و باعث شد دو بازیکن با هم درگیر شوند. گفتگو با سایمون کلارکسون، روانشناس ورزشی برنلی، زمانی که آنها در مورد رویکرد جان نابر برای اصلاح چهار ثانیه از زمان 100 متر کرال پشت خود برای کسب طلا در المپیک 1976 بحث کردند، تا به امروز طنین انداز شده است. او میگوید: «شما باید به تراوش کردن ادامه دهید. “اما شما نمی توانید گوشه ها را برش دهید. شما روزهای مرخصی و خانواده تان را می گذرانید، اما وقتی در آنجا هستید، وارد می شوید.
داف شخصیتی دوست داشتنی، جذاب و تحقیرکننده است، اما باید مقیاس دستاوردهای او را جدی گرفت. چلتنهام به سفر شنبه به شفیلد ونزدی در نیمه بالای لیگ یک می رود و در مسیری قرار می گیرد که بالاترین رتبه خود را تحت الشعاع قرار دهد، هفدهم در این بخش در سال 2007. داف معتقد است که بعید است این شاهکار برای کسی فراتر از “شعاع پنج مایلی” معنی داشته باشد. اما باید توجه داشت که تنها باشگاه انتهایی، کرو، با بودجه کمتری در بخش کار می کند. داف می گوید: “هیچ فایده ای ندارد: “بیچاره ما، بیچاره ما.” “اگر شکست می خوریم، به این دلیل نیست که پول نداریم، به این دلیل است که به اندازه کافی خوب نبودیم.”
آنها ایپسویچ، چارلتون و اخیراً ساندرلند را پس از باخت در دیدار برگشت در سپتامبر شکست داده اند. داف به تصویر دیلن بارکرز لبخند می زند که تابستان گذشته از آلوچرچ به آن ملحق شد و در بدو ورود به استادیوم نور از جایگاه فیلمبرداری می کرد. ما 5-0 شکست خوردیم، بنابراین بازی لذتبخشی نبود – و خوب کار کردیم که با یک گل پنج بر صفر کنار رفتیم. اما ما پیشرفت کرده ایم. خوبی این است که می دانیم چه هستیم. ما “چلتنهام کوچک” هستیم، اما کارمان خوب است.”
داف مطمئناً در قلمرو مدیران فصل است. در زمان او، باشگاه برای یک بازیکن مجرد مبلغی را پرداخت کرد: 5000 پوند برای آلفی می، که 22 گل در این فصل به ثمر رساند و پس از باز کردن دروازه منچسترسیتی در جام حذفی سال گذشته، چشم پپ گواردیولا را به خود جلب کرد، پس از آن داف. “مسیر یک را رفت” و قبل از برداشتن مغز گواردیولا یک بطری ریوخا داد. در ماه آگوست، چلتنهام قادر به جلوگیری از جذب کاپیتان خود بن توزر برای 200000 پوند بود. آنها در واقع توانایی خرید بازیکنان لیگ یک را ندارند، اما از قرض گرفتن بازیکنان جوان لیگ برتر لذت بردهاند، در حالی که کالوم رایت به صورت قرضی از لستر عالی است. در ابتدا، راه اندازی می تواند چشم باز باشد – داف گاهی اوقات زمین های تمرین را با یک لوله شلنگ آب می دهد و بازیکنان مجبور می شوند از ساق پا استفاده کنند.
سپس ضررهای سازش ناپذیر وجود دارد. داف می گوید: «یکی از آنها سیلی دستکش است. آنها دستکش دروازهبان را میگیرند، آن را در آب خیس میکنند و سپس دو بار روی صورتشان میزنند. ما اغلب می خندیم زیرا می گوییم: آیا می توانید تصور کنید رونالدو این کار را انجام دهد؟ آنها باید از جعبه 18 یاردی تا باکس 18 یاردی رولی پلی انجام دهند. این وحشتناک است. اما همه آنها این کار را انجام می دهند. همه مثل همن تصمیم نگیرید: “خب، او از او مهمتر است، بنابراین من می خواهم به او سلام کنم، اما فقط می خواهم نظافتچی را خالی کنم.” این یک بار مزخرف است. فقط به این دلیل که شما یک فوتبالیست هستید، قابل قبول نیست که یک کله پاچه باشید.”
برای داف، سفر به هیلزبورو با توجه به اینکه او در روز فاجعه در سال 1989 سه ردیف عقب تر در جایگاه اصلی قرار داشت، تلخ است. که 50 سال را در ارتش گذراند و سپس در RAF Leeming مستقر شد. او به یاد می آورد: «این پسر بچه ای بود، در ذهن من اوایل دهه 20 بود، چشمانش گریه می کرد، اشک روی صورتش جاری بود، سعی می کرد این تابلوی تبلیغاتی را برای ایجاد برانکارد پاره کند. او گفت: “من پنج برادر در آنجا دارم و نمی توانم یکی از آنها را لعنتی پیدا کنم.”
«آنها شروع کردند به بردن چیزی که اکنون به گذشته نگاه میکردند، اجساد مرده روی برانکاردها را به گوشهای میبردند. اسبها یک “دیوار” بزرگ در نیمه راه درست کردند و سپس پدرم مرا پیاده کرد. تقریباً به خانه رسیدیم که به تلفن عمومی رسیدیم. همه قبلاً نیمه نهایی جام حذفی را تماشا می کردند. خانواده من آن را تماشا می کردند، می دانستند که ما آنجا هستیم، اما نه جایی که ما نشسته ایم. هر جعبه تلفن 25 نفر بیرون از آن بود که سعی می کردند به خانه زنگ بزنند و بگویند: “حالم خوب است.” من به خصوص دوست ندارم به آنجا برگردم. همیشه احساسات عجیبی را برمی انگیزد. روز غم انگیزی بود.”
در روزهای تعطیل، داف اغلب خود را در زمین تمرین می بیند تا پسر بزرگش، تامی، را که برای تیم زیر 14 ساله های چلتنهام بازی می کند، تماشا کند. یک وقت کوتاه در زمین گلف نزدیکش – داف سه بازی می کند – تنها زمانی است که تلفن کنار می رود اما او اذعان می کند که احساس کاسه ماهی قرمز غوطه ور شدن در شهر مزایا و معایب خود را دارد و داستانی درباره یک عصر با او در میان می گذارد. هم تیمی های سابق او در برنلی، جوی گودجانسون و استیو جردن.
ما شنبه یک بازی داشتیم، بنابراین من رفتم: “بچه ها، امشب هیچ کس بیرون نیست.” ما به یک پیانو بار رفتیم و دختری که ما را وارد می کرد گفت: “فقط باید چند نفر را از روی میز شما بیاورم.” گفتن اینکه آنها به نظر می رسیدند که یک روح دیده اند، دست کم گرفتن بود.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.