به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دبلیودر 11 دقیقه مانده به پایان تساوی دور چهارم جام حذفی انگلیس و نتیجه 1-1 یورگن کلوپ را میتوان دید که به سمت زمین مسابقه میرود، خرچنگ را از روی صورتش بیرون میکشد و یک سری حرکات خشمگین با دست راستش انجام میدهد. تلاش برای رهایی از مجموعه ای نامرئی از مانکن ها.
کلوپ فریاد زد. سرش را عقب انداخت. به همان سرعت ایستاد، خم شد و به سمت صندلی خود برگشت. واقعاً هیچ اتفاقی نمی افتاد. کلوپ به شکلهایی که در سرش بود واکنش نشان میداد، خطر، سستی، دوختهای شل را در موقعیت بیرون از توپ کودی گاکپو در حین استراحت در بازی با توپ در فاصله 40 یاردی مشاهده کرد، و از مهاجم مرکزی 10 کاذب خود خواست تا 10 بایستد. چند متری عمیق تر، تلاش می کند نوعی نقشه هجومی را در این تیم عجیب و غریب لیورپول ترسیم کند.
این معیاری است که نشان میدهد لیورپول در چه موقعیتی قرار دارد، این احتمالاً متحرکترین انیمیشنی بود که کلوپ در تمام بعدازظهر از آن ساخته شد. برایتون با یک گل درخشان یک دقیقه و نیم مانده به وقت های تلف شده، با شایستگی بازی را برد.
کارو میتوما، فوتبالیستی که اساساً از پرها، خارهای قاصدک و نوعی فلز بیگانه با کشش فوق العاده سبک ساخته شده است، به زیبایی گرفته شده است. در کوچکترین فضاها، در حالی که توپ مانند یک بالون به سمت بالا می پرید، میتوما پاهایش را جابه جا کرد، به داخل خم شد، توپ را از روی پای راستش به سمت بالا تکان داد، با ظرافت به عقب چرخید، مانند یک گوی الهی در هوا آویزان شد، سپس آن را با دقت هیجان انگیز از همان پا به گوشه دور.
چه مهارت، چه فرمان گرانش و فضا، چه قدرت تمرکز اساسی که بتوانم این کار را در دقیقه 92 انجام دهم، یک برنده مناسب در یک تساوی عالی جام. در سوت پایان، کلوپ روبرتو دی زربی را در آغوش گرفت و با دست روی نیمکت برایتون سیلی زد. تشویق هواداران مسافر و موجی پر از غم و اندوه زمانی که کلوپ برگشت و با شروع لیست پخش پیروزی برایتون، زمین را ترک کرد، به راه افتاد.
آزاد از تمایل. خوب این یکی از راه های قرار دادن آن است. از آنجایی که این یک نقطه پایانی بود، یک پایان نیمه فصل. حالا چه چیزی برای بردن باقی مانده است؟ لیگ قهرمانان؟ ده امتیاز با رتبه چهارم به سختی قابل حل نیست. از سوی دیگر، به نظر نمیرسد که تیمی آماده صعود غیرقابل مقاومت باشد.
در عوض، احتمالاً این لحظه برای هواداران لیورپول است که بهتر از هر کسی این را میدانند، تا نفسی بکشند و به پایانهای گستردهتری فکر کنند. احساس اصلی پیرامون این تیم لیورپولی در هفته های اخیر دررفتگی بوده است. این وسوسه همیشه وجود دارد که به دنبال دلایل ساده بگردیم. صحبت هایی در مورد بازیکنان خسته، سایه های چهارگانه ارواح فصل گذشته، اشتباهات در استخدام، از دست دادن غبار جادویی کلوپ وجود دارد.
اما در واقع این از دست دادن گشتاور از مکان بسیار گسترده تری می آید. کل این موجودیت در حال چرخش است. باشگاه به فروش می رسد. افراد کلیدی در حال رفتن هستند. این یک تیم در حال انتقال نیست، بلکه یک مدل، مجموعهای از ساختارها، یک فرهنگ، احساسات، انرژی است که همه در مسیر خود قرار دارند.
آخرین سال های موفقیت از یک منبع مشترک، ترکیبی از مربیگری درخشان و مدیریت مالی با چهره کوسه به دست آمد. اما این کار اکنون انجام شده است. چیزی باید جایگزین آن شود. در این بین، کلوپ در تلاش برای ساختن تیم دیگری از کمتر و در عین حال به پیروزی باقی مانده است. دو سال طول کشید که اولین بار آمد. سه سال در دورتموند طول کشید. آیا او دوباره وقت خواهد گرفت؟
استادیوم آمکس در شروع بازی مکانی خاکستری سرد بود، با نم نم نم نم آبی کم در زیر لبه های پلاستیکی خروشان آن می رفت. برایتون اوایل نرم و قوی بود. لیورپول با انرژی ضد پرس شد، تیمی که سعی دارد خودش را به یاد بیاورد. بهترین لحظات آنها در تقابل بین هاروی الیوت و محمد صلاح رقم خورد، ترکیبی که گل افتتاحیه را رقم زد. الیوت در حالی که صلاح به سمت راست می چرخید، یک حرکت فوق العاده از مرکز انجام داد. اولین فیلم زیر نظر جیسون استیل کافی بود.
نکته مثبت اصلی در اینجا برای لیورپول، سوسو زدن عجیب هم افزایی بین سه تیم جلو بود. نکته منفی اصلی فقدان درک آشکار در بقیه زمان ها بود. گاکپو هنوز مانند فوتبالیستی به نظر می رسد که از او خواسته می شود راهی برای بازی ایجاد کند، در حالی که در آن بیرون به نقش خود فکر می کند. پشت سر او استفان باجستیچ مطمئن و پر از ویو بود.
برای برایتون چند نگاه اجمالی اولیه جذاب از میتوما وجود داشت، که در اطراف ترنت الکساندر-آرنولد می چرخید، مانند ورزشکار پیست اسکیت که از کنار برخی از ریل های گیج کننده می گذرد. میتوما واقعا اجرا نمی شود. سر می خورد، اسکیت می زند، زمین را گرد و خاک می کند. کمی بعد او فقط با جابهجایی لگن بین گامهایش برای ایجاد فضایی برای شلیک، جو گومز را مجبور به سقوط کرد.
گل تساوی برایتون در نیمه اول محصول کمبود فشار پس از دفع کرنر بود. طارق لمپتی زمان داشت تا خودش را ثابت کند و ضربه ای را وارد دروازه کند که لوئیس دانک به سمت دروازه منحرف شد. کلوپ احساس خواهد کرد که دفاع ضعیف، پوشش ضعیف، خواب آلودگی در مرکز بود.
و این تقریباً برای لیورپول بود، که هرگز واقعاً به نظر نمی رسید که در این بازی در نیمه دوم پیروز شود. آنچه که فصل از اینجا به ارمغان میآورد هر کسی حدس میزند، اما کلوپ همچنان با ارزشترین دارایی باشگاه است، قویترین رشته بین لیورپول در گذشته و آن چیزی که باید ساخته شود.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.