به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
Yشاید تا به حال فراموش کرده باشید، اما لحظه ای کوتاه در طول همه گیری بود که امیدها برای یک “دهه خروشان 20” جدید ایجاد شد. نیکلاس کریستاکیس، استاد جامعهشناسی ییل، پیشبینی کرد که مانند دهه 1920، پس از آنفولانزای اسپانیایی 1918، جامعه با افزایش «بیپروای جنسی» و همچنین «معکوس دینداری»، از زیادهخواهی استقبال خواهد کرد. ما آماده بودیم که از قرنطینه خارج شویم. ما مطمئناً قرار نبود، مانند بریتانیا، درست در بحرانها و اعتصابهای سیاسی غوطهور شویم، در چند ماه سه نخستوزیر داشته باشیم، و آنقدر در خانه بنشینیم که نتوانیم بخاری را روشن کنیم یا معاشرت کنیم.
اما یک دهه 20 خروشان در واقع در حال رخ دادن است، نه برای بسیاری از ما. بر اساس گزارش سالانه نابرابری آکسفام که همزمان با نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس منتشر شد، یک درصد ثروتمندترین افراد از زمان همهگیری، تقریباً دو برابر مجموع ثروت جدید سایر نقاط جهان به دست آوردهاند. ثروت آنها 26 تریلیون دلار افزایش یافت و سهم آنها از ثروت جدید را از 50 درصد به دو سوم افزایش داد.
تفکیک این ارقام نشان میدهد که چگونه بر مبنای جهانی، ثروت شدید نه با نوآوری یا افزایش تولید، بلکه با بهرهگیری از افزایش قیمتها و استثمار نیروی کار انباشته میشود. در این تلاش، افراد ثروتمند به دلیل فقدان مقررات و مالیات توانمند می شوند. نتیجه غارت و غارت بدون کلانتری در شهر است.
مدتی است که این اتفاق افتاده است، اما همهگیری این روند را تسریع کرد. افراد ثروتمند از همه چیز سود می بردند – هر مداخله مثبت دولت و تأثیر منفی بحران به نحوی منجر به افزایش ثروت آنها می شد. آنها از افزایش هزینه ها بهره بردند و از آنها به عنوان حقایقی برای اعمال قیمت های بالاتر از تورم استفاده کردند و سپس پاداش ها را به عنوان سود سهام به جای دستمزدهای بالاتر تقسیم کردند. شرکت های مواد غذایی و انرژی کشتار کردند و 306 میلیارد دلار سود بادآورده در سال 2022 به دست آوردند و سپس 84 درصد را بین سهامداران تقسیم کردند.
آنها از بسته های محرکی که قیمت دارایی ها را بالا می برد، سود می بردند. آنها از نرخ های بهره پایین سود می بردند که به آنها کمک می کرد تا امپراتوری املاک خود را گسترش دهند. به گفته Credit Suisse، نرخ بهره پایین تر و برنامه های حمایتی دولت منجر به “انتقال عظیم” ثروت از بخش دولتی به خانوارهای خصوصی شد که شاهد کاهش بدهی های آنها و افزایش ارزش دارایی ها، سهام و دارایی های آنها بودند.
وقاحت این سیستم با کاهش چشمگیر قدرت چانه زنی کار امکان پذیر شده است. نیروی کار ضعیف، نیروی کار ارزان است. سودآورتر، کارگران جهان می توانند به طور فزاینده ای بر اساس نیازهای دقیق کارفرمایان بسیج شوند، بنابراین حتی یک ریال هدر نمی رود. هدف این است که کارگر انسانی را به ماشینی تبدیل کنیم که در صورت عدم استفاده خاموش شود (اگرچه حداقل ماشینها با تعمیر و نگهداری هستند). در سال 2020، فروش آمازون در بریتانیا به نصف افزایش یافت و به 19.4 میلیارد پوند رسید. در سال 2021، یک تحقیق در بریتانیا نشان داد که این شرکت با استخدام هزاران کارگر صفر ساعت از طریق آژانس ها، استانداردهای استخدام خود را دور می زند. این کارگران هیچگونه حمایت شغلی ندارند، شیفت آنها در لحظه آخر لغو می شود و هیچ تضمینی برای ادامه کار وجود ندارد.
اما اجتناب از مالیات موفقیت آمیز است که قوی ترین ستون تقویت کننده نابرابری جهانی است و از بین بردن آن سریع ترین راه حل خواهد بود. احتمال کمی وجود دارد که به زودی این اتفاق بیفتد. رژیم های مالیاتی، مانند بسیاری از خرد اقتصادی متعارف در مورد مزایای تولید ثروت برای همه، به طور فزاینده ای نه تنها با نیازهای مردم فقیر، بلکه با آنچه برای سلامت اقتصاد ما لازم است، هماهنگ نیست. طبقه سیاسی اسیر ایدئولوژی منسوخ شده اقتصاد قطره چکانی شده است. و اگر هر یک از این سیاستمداران افکار مخالفی داشته باشند و به فکر افزایش مالیات باشند، نخبگان مالی تهدید می کنند که با ثروت خود فرار می کنند یا اعتراض می کنند که جاه طلبی های کارآفرینی آنها خاموش خواهد شد. چارچوببندی رسانهها برای سیاستهای بازتوزیع بهعنوان رادیکال یا مخرب، یک شوک قوی است. آکسفام دریافت که 143 کشور از 161 کشور در طول همهگیری، نرخهای مالیاتی را برای ثروتمندان مسدود کردند و 11 کشور آن را کاهش دادند.
آنچه در مورد رونق سود پس از همه گیری قابل توجه است، ماهیت واقعاً جهانی این مشکل است. این نه تنها امید جهانی است که توسط کووید دوباره تنظیم شده و به سمت زیرساخت های عمومی قوی تر می رود که در دهان ما به خاک تبدیل می شود. رویای قدیمیتر نیز در حال مرگ است: جهانیسازی پس از جنگ سرد که قرار بود همه ما را به هم نزدیکتر کند، آرمانشهری از تجارت آزاد، رشد، اشتغال و توسعه پایدار را آغاز کند. چیزی که این مدل جهانیسازی در نهایت به آن دست یافت، استاندارد کردن راههایی برای افراد ثروتمند بود که کمترین هزینه ممکن را پرداخت کنند، تمرکز فعالیتهای اقتصادی بر کسانی که قدرت خرید داشتند و بقیه را به حالت خشکی درآوردند. زندگی ما واقعاً در سراسر جهان شبیه تر می شود. در جنوب جهانی، مردم مرفه اکنون همه به کالاها و خدمات مصرفی مشابهی دسترسی دارند نتفلیکس به Vitamix، و با نامهایی مانند بورلی هیلز (قاهره) و بل ایر (نایروبی) در توسعههای جدید زندگی کنید. مردم فقیر به حاشیه رانده می شوند، خدمات عمومی که به آنها وابسته هستند برچیده می شود.
به گفته پیتر گودمن، نویسنده کتاب داووس من: میلیاردرها چگونه جهان را بلعیدند، هیچ یک از این اتفاقات تصادفی رخ نداده است. او به من می گوید: «این تصادفی نیست که اقتصادهای ما ثروت بیشتری را در دستان کمتری متمرکز کرده اند. به سادگی، افراد ثروتمند از ثروت خود برای خرید دموکراسی استفاده کرده اند، تا دموکراسی را در جهت منافع خود منحرف کنند. آنها این کار را از طریق یک الگوی جهانی انجام دادهاند که شامل کاهش مالیاتها، خصوصیسازی تلاشهای عمومی سابق برای مقابله با مشکلات رایج، حذف هزینههایی مانند خدمات اجتماعی و سپس گذاشتن آن پول در جیبهای خودشان است.» گودمن میگوید قدرت اصلی طبقه میلیاردر در خلق ارزشهاست، نه ارزشهایی که فضای سیاسی دوستانه را حفظ میکنند. او میگوید داووس «پیشگیرانهای در برابر تغییر است، تقویت مفصلی از وضعیت موجود که بهعنوان پیگیری پیشرفت بشر عمل میکند».
اما نابرابریها بسیار شدید میشوند تا این تلاشهای برندسازی مانند گذشته کار کنند. حتی سیاستمداران دست راستی نیز شروع به اشاره دارند که وعده تحرک اجتماعی دیگر خریدی ندارد. هفته گذشته، پنی موردانت، وزیر کابینه بریتانیا، در سخنرانیای که بسیار شبیه مشاهدات شخصی بود که از خواب چند دههای بیدار شده بود، گفت: «بسیاری از مردم فکر میکنند کارها حداقل برای آنها کار نمیکند». “برای کسانی که کمترین را دارند، کل سیستم می تواند علیه آنها تقلب به نظر برسد.”
خیلی نزدیک و در عین حال خیلی دور. سیستم اینطور نیست به نظر می رسد تقلب شود تقلب شده است. حدس میزنم این گامی در جهت درست است که اصطلاحاتی که در گذشته سخنران را به انبوهی از نظریهپردازان توطئه و کمیتهها میسپردند، راه خود را به جریان اصلی باز میکنند. موردانت جلوتر رفت. او گفت: “تداوم و موفقیت سرمایه داری در تعادل است.” اما برای اقلیت کوچک قدرتمندی که نیمی از ثروت جهان را در اختیار دارند، این نوع سرمایه داری بهتر از هر زمان دیگری موفق شده است. با افزایش ثروت میلیاردرها، چیزی که در تعادل است، توانایی آنها برای استدلال است که برای ما نیز مفید است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.