به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دهکده زیبای Deià در بالای رشته کوه دیدنی Tramuntana مایورکا، یک بت مدیترانه ای است که برای بیش از یک قرن جاذبه ای برای هنرمندان و بوهمیایی ها بوده است.
هیچ ساحلی برای صحبت در این نزدیکی وجود ندارد که باعث دور نگه داشتن جمعیت شده است. مشکل آن اکنون این است که فقط میلیونرها و میلیاردرها می توانند در آنجا زندگی کنند.
جوانا کوهن، سرامیکیست متولد شیکاگو که از سال 1980 در دیا زندگی می کند، می گوید: «این هنوز هم افراد خلاق را جذب می کند، اما اکنون آنها باید پول داشته باشند. نمی دانم چگونه زندگی آنها جای دیگری است.»
مردم محلی قیمت گذاری شده اند. اینطور نیست که جایی برای زندگی وجود نداشته باشد – دو کارگزار املاک در دهکده خانه های زیادی برای بیش از 2 میلیون یورو (1.75 میلیون پوند) پیشنهاد می کنند – بلکه مردم جزایر بالئاریک هستند که میانگین حقوق ماهیانه آنها 1598 یورو است. کاملا قیمت گذاری شده اند
به این ترتیب، در حالی که فقر باعث خالی شدن مناطق روستایی در سرزمین اصلی اسپانیا میشود، دیا و دهها روستای مشابه آن در بالئاریک به دلیل ثروت خالی از سکنه میشوند.
دولت منطقه با درخواست برای تصویب قانونی از سوی اروپا برای ممنوعیت خرید ملک، دولت منطقه ای در حال مبارزه است.
این به عنوان ممنوعیت خرید ملک توسط خارجی ها تعبیر شده است، اما در Deià که خارجی ها، عمدتا از بریتانیا و ایالات متحده، حدود 37٪ از جمعیت را تشکیل می دهند، چنین نیست.
“این در مورد ملیت مردم نیست، همه خوش آمدید. لوئیس آپستگویا، شهردار دیا، میگوید: «آنها چگونه قصد استفاده از خانهها را دارند. آنچه ما می خواهیم افرادی است که قصد دارند در اینجا زندگی کنند. ما نه می خواهیم مردم خانه دوم بخرند و نه دلالان.»
این شاعر و رماننویس انگلیسی رابرت گریوز بود که در سال 1929 در دیا ساکن شد و آن را به عنوان زیارتگاه هنرمندان و نویسندگان بر روی نقشه قرار داد.
پسرش توماس می گوید: «حتی زمانی که پدرم وارد شد، قبلاً یک کلونی هنرمندان از نقاشان آلمانی و کاتالانی وجود داشت. در واقع، او ابتدا از یک زن آمریکایی اجاره کرد.»
صنعت زغال سنگ رو به زوال رفته بود و منجر به مهاجرت گسترده شد. در نتیجه خرید یا اجاره خانه ها ارزان بود.
هنگامی که گردشگری انبوه در دهه 1960 وارد شد، مستعمره ساکنان خارجی با هر نوع توسعه گردشگری مخالفت کردند.
گریوز می گوید: «این اولین شکاف بین محلی ها و خارجی ها بود. خارجیها دیگر ساختمانی نمیخواستند و محلیها دیدند که در جاهای دیگر چه اتفاقی میافتد و برای خود میخواستند.»
کارمن دومنک که در سال 1974 از بارسلونا به دیا نقل مکان کرد، میگوید: «در آن زمان مایورکا بهشت بود. این مکان پناهگاهی برای هنرمندان، شاعران و روشنفکران بود.
«روابط خوبی بین بومیها و خارجیها وجود داشت. شما می توانید در یک بار و خولیو کورتاسار بنشینید [an Argentinian novelist] سر میز بعدی خواهد بود همه چیز بسیار طبیعی بود و یک روستای مناسب با یک قصاب و یک ماهی فروش بود.»
همه چیز در سال 1987 زمانی که رئیس گروه ویرجین، ریچارد برانسون، مجوز برنامه ریزی برای ساخت رزیدنسیا را دریافت کرد، شروع به تغییر کرد.
دومنک می گوید: «این پوسیدگی با آمدن برانسون آغاز شد و این زمانی بود که من یک فعال شدم. بحث این بود که به لطف برانسون، پول زیادی به این منطقه می رسید و همه شغلی خواهند داشت. تقریباً تمام دهکده با من مخالف بودند، زیرا من با آن مخالف بودم.»
گریوز میگوید قیمت خانهها “زمانی که Residencia شروع به جذب مصرف کنندگان آثار هنری کرد به جای تولیدکنندگان هنری” افزایش یافت.
قیمتها همچنین زمانی افزایش یافت که طبق آییننامهای که در دهه 1980 تصویب شد، خانههای جدید در دیا باید از سنگ ساخته میشد، بنابراین آنها را بسیار گرانتر میکرد.
برانسون هتل را در سال 2002 فروخت. اکنون این هتل متعلق به برنارد آرنو، رئیس شرکت کالاهای لوکس LVMH و در حال حاضر ثروتمندترین مرد جهان است.
فرانچسکا دیا، 63 ساله، بیشتر عمر خود را در این روستا زندگی کرده است. او به یاد می آورد که بزرگ شدن با چنین جمعیت جهان وطنی در مکانی بسیار محافظه کار و کاتولیک چگونه بود.
دیا میگوید: «از نظر نسل قدیمیتر، افرادی که به اینجا میآمدند مانند موجودات فضایی بودند و والدین ما میخواستند از ما در برابر هر گونه جنس و مواد مخدر و راک اندرول محافظت کنند.
“من احساس ثروتمندی می کنم که توانستم با این همه ملیت مختلف بزرگ شوم و یاد بگیرم انگلیسی و ولزی صحبت کنم. افرادی که من با آنها بزرگ شدم و فرزندانشان هنوز اینجا هستند و همه آنها به زبان مالورکین صحبت می کنند. اما امروزه من این اتفاق را زیاد نمی بینم. ادغام کمتری وجود دارد.»
شریک ولزی او، دای گریفیث، میگوید: «عجیب است که اغلب تیپهای هنری و غیرمتعارف میگویند که در مناطق روستایی و محافظهکار احساس آزادی بیشتری نسبت به شهر دارند. به نظر می رسد که موانع زبانی و فرهنگی یک مزیت است، زیرا آنها نیازی به تعامل با افراد اطراف خود احساس نمی کنند. روستا فقط یک پسزمینه است.»
آپستگیا، که خود را از نظر آسیبشناختی خوشبین توصیف میکند، میگوید اتحادیه اروپا باید انعطافپذیر باشد و بپذیرد که جزایر یک مورد خاص هستند، «در غیر این صورت روستاهایی مانند دیا وجود خود را از دست خواهند داد».
او میگوید: «جمعیت مایورکا در حال افزایش است در حالی که در اینجا در Deià در حال کاهش است. روستای بدون جامعه پایدار یک روستا نیست، بلکه فقط یک گروه از خانه ها یا یک استراحتگاه توریستی است.
به غیر از یک سوپرمارکت کوچک، تقریباً همه مغازه ها رفته اند و خدمات پزشک عمومی از چهار روز در هفته به دو ساعت کاهش یافته است.
Domènech می گوید: «این یک شهر ارواح و یک پارک موضوعی است.
Apesteguia تمایل به موافقت دارد. او میگوید: «گردشگران به اینجا آمدند زیرا معتبر است. “اما اکنون اینطور نیست.”
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.