به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
برایان کوهبرگر برای یک دانشجوی جرم شناسی به نظر می رسد که به طرز قابل توجهی نسبت به روش های مدرن کارآگاهی بی تفاوت بوده است.
متهم قاتل چهار دوست در دانشگاه آیداهو، که بارها با چاقوی بزرگ در تخت خود ضربات چاقو خورده بودند، با روش هایی به دام افتاد که مهره های اصلی نمایش های تلویزیونی پلیس است: دوربین هایی که ماشین او را ردیابی می کنند، ضبط های تلفن همراه که او را در اتاق می گذارند. صحنه، و جستجوی سوابق DNA جمع آوری شده توسط وب سایت های شجره نامه ای که مسابقه ای را با خانواده کوهبرگر به نمایش گذاشتند.
با این حال، طبق اظهارات دادگاه، علیرغم سالها مطالعه روشهای پلیسی، این جوان 28 ساله در حالی که ادعا میشود قربانیانش را تعقیب و به آنها حمله میکرد، ردپایی از شواهد به جا گذاشت. آنها ادعا می کنند که او تصمیماتی گرفت، مانند خاموش کردن تلفن همراه خود در حین قتل، که تنها ظن را تشدید کرد که او قاتل است. پلیس می گوید که کوهبرگر حتی ساعاتی پس از قتل به صحنه جنایت بازگشت.
اما حتی زمانی که پلیس ادعا کرد که مرد خود را دستگیر کرده و کوهبرگر را به چهار فقره قتل درجه یک متهم کرده است، سؤالات کلیدی بی پاسخ ماندند. آیا بین علاقه دانشجوی عدالت کیفری به قاتلان زنجیره ای و قتل ها ارتباطی وجود داشت؟ و چرا یک هم خانه که زنده مانده بود بعد از اینکه در نیمه شب با قاتل بیرون اتاقش روبرو شد ساعت ها منتظر بود تا با پلیس تماس بگیرد؟
ضربات هولناک چهار دانشجوی جوان در خانه شان در مسکو، شهری کوچک در منتهی الیه غرب آیداهو، در ساعات اولیه 13 نوامبر، آمریکا را شوکه کرد و یکی از شدیدترین تحقیقات جنایی در تاریخ آیداهو را برانگیخت. ده ها مامور اف بی آی
بر اساس گزارش پزشکی قانونی، کیلی گونکالو و مدیسون موگن، هر دو 21 ساله، در یک تخت در طبقه سوم بودند که بارها با چاقوی بلند مورد ضربات چاقو قرار گرفتند.
استیو، پدر گونکالوز، در مراسم شمعافروزی بیش از 1000 نفر برای دخترش گفت: «آنها از کلاس ششم با هم دوست بودند. هر روز با هم تکلیف می کردند، با هم به خانه ما می آمدند، همه چیز را با هم تقسیم می کردند. و در نهایت با هم، در یک اتاق، در یک تخت مردند. و این شرم آور است و دردناک است.»
زانا کرنودل و دوست پسرش، اتان چاپین، روی زمین خواب بودند که پلیس ادعا کرد کوهبرگر به داخل خانه حمله کرد و دو جوان 20 ساله را نیز کشت. عکسی که ساعت ها قبل از مرگ آنها گرفته شده است، چهار دانش آموز را نشان می دهد که با هم لبخند می زنند، در حالی که موگن روی شانه های گونکلوز نشسته است در حالی که چاپن دستش را دور کرنودل گرفته است.
به طور باورنکردنی، دو دانش آموز دیگر، بتانی فونکه و دیلان مورتنسن، حتی پس از اینکه مورتنسن هنگام خروج از ساختمان با قاتل روبرو شد، در خانه سالم ماندند.
مورتنسن به پلیس گفت که حدود ساعت 4 صبح از خواب بیدار شده و صداهایی را در طبقه بالا شنیده است. او فکر کرد که یکی از هم خانه هایش است که با سگش بازی می کند، اما بعد شنید که یکی از زنان گفت: “یکی اینجاست.”
دانش آموز سرش را از اتاق خوابش بیرون آورد اما چیزی ندید. کمی بعد صدای گریه را شنید و مردی گفت: “اشکال ندارد، من به شما کمک می کنم.” یک دوربین امنیتی در خانه همسایه صدای ناله، صدای تیز و پارس سگ را دریافت کرد.
مورتنسن دوباره از اتاق خوابش به بیرون نگاه کرد و این بار مردی سیاه پوش را دید که چیزی شبیه ماسک اسکی روی بینی و دهانش گذاشته بود. او را با ابروهای پرپشت توصیف کرد.
بر اساس استشهادنامه دادگاه، این دانشآموز به پلیس گفت که در حالی که قاتل از کنار او میگذرد و از در پشتی خارج میشود، در “شوک یخ زده” ایستاده است. سپس خود را در اتاق خواب حبس کرد.
این یکی از اسرار بزرگ پرونده را بر جای می گذارد. چرا نه مورتنسن و نه فونکه بلافاصله با پلیس تماس نگرفتند؟ نزدیک به هشت ساعت دیگر بود که یکی از آنها با شماره 911 درخواست کمک برای “یک فرد بیهوش” کرد.
در نهایت بیش از 60 مامور FBI برای کمک به تحقیق در مورد قتل فراخوانده شدند. اما در ابتدا به اداره پلیس مسکو سپرده شد. یکی از افسران آن، سرجوخه برت پین، در بیانیه ای گفت که حدود ساعت 4 بعدازظهر به محل اقامت کینگ رود رسید.
وقتی وارد این اتاق خواب شدم، توانستم دو زن را در یک تخت یک نفره در اتاق ببینم. گونكالوس و موگن هر دو با ضربات چاقو مشهود درگذشتند.
پین شواهدی کلیدی پیدا کرد که انتظار می رفت قاتل اطمینان حاصل کند که با خود برده است.
من متوجه شدم که به نظر می رسد یک غلاف چاقوی چرمی برنزه است که روی تخت کنار سمت راست موگن قرار دارد.
پلیس غلاف را به آزمایشگاه جنایی دولتی فرستاد.
در همین حال، کارآگاهان فیلمهای دوربینهای موجود در منطقه را بررسی کردند و یک هیوندای النترا سفید رنگ را که سه بار از کنار خانه عبور میکرد، انتخاب کردند و کمی بعد از ساعت 4 صبح در پاس چهارم توقف کردند. طبق گفته پین، ماشین 16 دقیقه بعد «با سرعت بالا» حرکت کرد.
این فیلم، شماره خودرو را نشان نمیدهد و به افسران پلیس منطقه گفته شد که مراقب خودروهایی باشند که با توضیحات هیوندای مطابقت دارند. دو هفته پس از قتل، یک افسر ماشین را در پولمن، در فاصله 15 دقیقه ای با ماشین از مرز ایالتی مسکو، دید. بیرون محل اقامت دانشجویی در دانشگاه ایالتی واشنگتن – کوهبرگر پارک شده بود.
وقتی کارآگاهان به تصویر روی گواهینامه رانندگی او نگاه کردند، متوجه ابروهای پرپشت او شدند.
محققان همچنین به تاریخچه آکادمیک کوهبرگر علاقه داشتند. او در تابستان مدرک کارشناسی ارشد خود را در روانشناسی و عدالت جنایی در دانشگاه DeSales، یک موسسه کاتولیک در ایالت خود پنسیلوانیا، به پایان رسانده بود. در آنجا او زیر نظر کاترین رمزلند، روانشناس پزشکی قانونی که کتابهایش شامل گزارشی از مکاتبات طولانی او با یکی از بدنامترین قاتلان سریالی ایالات متحده، دنیس رادر، معروف به BTK، یا کور، شکنجه، کشتن، قاتل است، تحصیل کرد.
در پاییز، کوهبرگر مدرک دکترای خود را در بخش عدالت کیفری و جرم شناسی در ایالت واشنگتن آغاز کرد. دانشآموزان میگویند که او علاقه خاصی به قاتلان زنجیرهای نشان میدهد.
اما کوهبرگر به جنبه های پیش پا افتاده تری از کار پلیس نیز علاقه مند بود. مدت کوتاهی پس از شروع دوره خود در پولمن، او برای کارآموزی در اداره پلیس محلی، همان بخشی که اکنون بخشی از تحقیقات قتل بود، درخواست داد و گفت که علاقه مند است به ادارات پلیس روستایی در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها کمک کند.
پلیس همچنین خاطرنشان کرد که کوهبرگر پس از قتل به کلاس های درس بازگشت. نیویورک پست گزارش داد که او در سکوت در میان دانشجویان در مورد قتل های مسکو بحث می کرد.
با وجود اینکه پلیس خودرو را شناسایی کرده بود، آن را توقیف نکرد. در دسامبر، پدر کوهبرگر برای پیوستن به پسرش برای یک سفر جاده ای به خانه خانواده در پنسیلوانیا با همان وسیله نقلیه پرواز کرد. این زوج دو بار توسط پلیس ایندیانا به دلیل تخلفات جزئی رانندگی در همان روز متوقف شدند. تصاویر دوربین بدنه پلیس، کوهبرگر را در صندلی راننده و پدرش در کنار او نشان می دهد.
در همین حال، بازرسان FBI سوابق تلفن همراه کوهبرگر را بررسی کردند و متوجه شدند که او آن را اندکی قبل از حمله خاموش کرده است، شاید فکر می کند که این به او کمک می کند تا از شناسایی جلوگیری کند. تلفن دوباره در ساعت 4:48 صبح در جاده ای خارج از مسکو زنده می شود.
سوابق همچنین نشان می دهد که کوهبرگر در ماه های قبل از حمله حداقل ده ها بار در منطقه نزدیک خانه بوده است، معمولاً در اوایل صبح یا اواخر عصر. بازرسان گفتند که در حال بررسی این موضوع هستند که آیا او “بر ساکنان جاده پادشاهی نظارت داشته و با هر یک از همکاران قربانی قبل یا بعد از جرم ادعایی در تماس بوده است”.
یک جزئیات دیگر وجود داشت که بازپرس را تحت تأثیر قرار داد. مظنون آنها ظاهراً حدود پنج ساعت بعد و قبل از فراخوان پلیس به محل جنایت بازگشته بود.
به مردم هیچکدام از اینها گفته نشد، و آنچه به نظر میرسید سرعت کم تحقیقات بود، والدین قربانیان را ناامید کرد. سه هفته پس از قتل، پدر گونکالوز شروع به این سوال کرد که آیا پلیس مسکو وظیفه یافتن قاتل را دارد یا خیر. برخی از دانشآموزان با افزایش معمای قتلها، از ترس اینکه یک قاتل زنجیرهای آزاد باشد، شهر را ترک کردند.
اما دور از انظار عمومی، بازرسان مطمئن بودند که در حال نزدیک شدن به مردشان هستند.
آزمایشگاه ایالت آیداهو یک نمونه DNA را روی غلاف پیدا کرد که آن را به شاخه تبارشناسی ژنتیکی FBI فرستاد. افبیآی در پایگاههای اطلاعاتی عمومی جستجو کرد تا اینکه یک مسابقه به خانواده کوهبرگر منتهی شد.
در 27 دسامبر، ماموران مخفی زباله های خانه خانوادگی در شهرستان چستنتهیل، پنسیلوانیا را برای جست و جو برای یافتن DNA منطبق ضبط کردند. آزمایشگاه FBI 99.98٪ بین پدر کوهبرگر و نمونه روی غلاف چاقو تطبیق داد.
بازرسان مخفی مظنون خود را برای روزها تحت نظر داشتند تا اینکه در ساعت 1:45 بامداد روز 30 دسامبر، پلیس راه آنها را از طریق پنجره ها و درها به خانه کوهبرگر شکست تا دستگیر شود.
در یک جلسه دادگاه در مسکو روز پنجشنبه، کوهبرگر جز این که اذعان کرد که در صورت محکومیت با مجازات اعدام مواجه خواهد شد، چیز دیگری نگفت. وکیل متهم گفت که موکلش “به دنبال تبرئه شدن است”.
خانوادههای قربانیان خود، همراه با بقیه آمریکا، اکنون در انتظار پاسخ به بزرگترین سؤال هستند. چرا؟
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.