به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
جیچیزهایی از سال 2020 انتظار می رفت. پس از ناامیدی های دهه قبل، این زمانی بود که اقتصاد جهانی قدرت گرفت و دوباره شروع به کار کرد. شکوفایی فناوری های جدید و رونق عظیمی وجود خواهد داشت. دوباره دهه 20 خروشان خواهد بود.
اینطوری درست نشده در عوض، جهان با چشم انداز شوم رکود دوم در سه سال آینده مواجه است. سه اقتصاد بزرگ – ایالات متحده، چین و اتحادیه اروپا که بین آنها تقریباً نیمی از کل تولید جهانی را تشکیل می دهند – همزمان در حال کاهش هستند. این غیرعادی و نگران کننده است.
کریستالینا جورجیوا، مدیر عامل صندوق بینالمللی پول، میگوید یک سوم اقتصاد جهان در سال 2023 دچار رکود خواهد شد و حتی برای کشورهایی که موفق به ادامه رشد میشوند، این وضعیت مانند رکود خواهد بود.
صندوق بین المللی پول در گذشته اشتباه کرده است – گاهی اوقات به شدت اشتباه کرده است، اما با این وجود، بدبینی جورجیوا موجه است. تقریباً هر شاخصی از رکود در حال ظهور به رنگ قرمز چشمک می زند. قیمت ها سریعتر از دستمزدها در حال افزایش هستند و قدرت مصرف کننده را کاهش می دهند. سودآوری شرکت ها با افزایش هزینه ها و تضعیف تقاضا تحت فشار قرار می گیرد. کشورهای در حال توسعه که در زمان پایین بودن نرخ بهره وامهای سنگین میگرفتند، اکنون بار بدهی خود را غیرقابل کنترل میبینند. دو حباب بزرگ دارایی دوران پس از همهگیری – ارزهای دیجیتال و سهام فناوری – هر دو در سال 2022 سقوط کردند.
بانکهای مرکزی نرخهای بهره را افزایش میدهند و آسیبپذیری شرکتهای «زامبی» را که تنها به لطف یک دوره طولانی مدت نرخهای بهره پایین زنده ماندهاند، آشکار میکنند. در ایالات متحده وام گرفتن برای 10 سال بسیار ارزان تر از وام گرفتن برای یک سال است. در گذشته این پدیده غیرمعمول، که به عنوان منحنی بازده معکوس شناخته میشود، نشانهای از یک رکود در آینده بوده است.
چین اقتصاد جهانی را از آخرین رکود جدی خود خارج کرد، اما این بار نمیتواند چنین کند. قیمت خانه ها در سه دهه گذشته با نرخ های دو رقمی افزایش یافته است، اما اکنون در بسیاری از شهرها کاهش یافته است زیرا رونق منجر به ساخت خانه های بیشتر و بیشتری شده است. از نظر سیاسی، رئیس جمهور شی جین پینگ نمی تواند سقوط قیمت مسکن را تحمل کند، بنابراین تنها با محدود کردن ساخت و ساز ملک می تواند تقاضا و عرضه را به تعادل برساند. این، همراه با افزایش موارد کرونا از زمان پایان رویکرد تحمل صفر به کووید-19، به این معنی است که چین کشوری است که در سال 2023 باید تماشا کرد. صندوق بینالمللی پول میگوید که برای اولین بار از اوایل دهه 1990، چین با سرعت کمتری رشد خواهد کرد. نسبت به کل اقتصاد جهانی ممکن است بدتر از آن چیزی باشد که صندوق بین المللی پول تصور می کند.
بنابراین، سوال بزرگ این نیست که آیا اقتصاد جهانی در 12 ماه آینده در سال سختی قرار خواهد گرفت، زیرا به وضوح چنین است. ممکن است یک یا دو کشور وجود داشته باشند که این روند را کاهش دهند، اما بریتانیا یکی از آنها نخواهد بود. یک سال دیگر عملکرد ضعیف، بحث در مورد برگزیت را زنده نگه میدارد، حتی اگر تطبیق با زندگی خارج از اتحادیه اروپا تنها – چه برسد به دلیل اصلی – برای مخمصه فعلی بریتانیا نیست. این یک مشکل جهانی است و نه خاص بریتانیا، و قبل از برگزیت است.
همچنین این سؤال مطرح نیست که چرا بازگشت از همه گیری کووید-19 کوتاه شده است، زیرا این نیز واضح است. بهبودی پس از قرنطینه بر روی لرزان ترین پایه ها بنا شد. کمبودها منجر به افزایش تورم شد که با حمله روسیه به اوکراین تشدید شد. بانکهای مرکزی در غرب خود را برای مقابله با بحران هزینههای زندگی غیر از افزایش نرخ بهره ناتوان دیدند. رکود اقتصادی یا نزدیک به رکودی که امسال در ایالات متحده، اتحادیه اروپا و بریتانیا مشاهده خواهد شد تصادفی نیست. آنها یک اقدام عمدی از سیاست هستند که بانک مرکزی آن را با گفتن اینکه انتخاب بین درد اکنون یا درد بیشتر بعداً توجیه می شود، توجیه می کنند.
نه، مسئله اصلی این است که آیا 20 های خروشان به تعویق افتاده اند یا هرگز نمی رسند. به بیان دیگر: آیا اقتصاد جهانی با یک دوره رکود تورمی موقت و البته بد (ترکیبی از رشد ضعیف و تورم بالا) مواجه است یا چیزی عمیق تر: بحران سرمایه داری؟ و اگر دومی باشد چه کاری می توان انجام داد؟
ممکن است تاریخ به خوبی تکرار شود. دهه 1920 با یک بیماری همه گیر، یک رونق تورمی و یک رکود عمیق آغاز شد. مدتی طول کشید تا زمانهای بهتر از راه برسد، و زمانی که آنها این کار را انجام دادند، نیروی محرکه موجی از اختراعات جدید بود که برای اولین بار در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم توسعه یافتند، اما برای آشکار کردن پتانسیل کامل آنها زمان برد.
خوش بینان فنی می گویند هوش مصنوعی و بیوتکنولوژی در دهه 2020 همان چیزی است که رادیو و موتور خودرو در دهه 1920 بودند: کاتالیزور دوره ای با رشد سریع تر. آنها معتقدند دورهای از نرخهای بهره بهطور غیرعادی پایینتر، انقلاب صنعتی چهارم را با اجازه دادن به شرکتهای غیرقانونی برای تلو تلو خوردن، مهار کرده است. دوره ای از تخریب خلاقانه شاهد پایان این تخصیص نادرست سرمایه خواهد بود که منجر به سرمایه گذاری بیشتر در صنایع آینده خواهد شد.
اما اکنون 15 سال است که اقتصاد جهانی در رکود به سر می برد. از زمانی که بانک ها در طول بحران مالی جهانی تقریباً سقوط کردند، پول ارزان و فراوان بوده است. شواهد زیادی وجود ندارد که نشان دهد انقلاب صنعتی چهارم به دلیل کمبود سرمایه متوقف شده است.
در عوض، دولت ها و بخش خصوصی تمایلی به سرمایه گذاری ندارند. دولتها میتوانستند از هزینههای وامگیری کم سابقه برای بازسازی زیرساختهای کف زده استفاده کنند، اما موفق نشدند. بخش خصوصی ترجیح میدهد از سود برای بازخرید سهام استفاده کند تا این که محصولات جدید را زیر پا بگذارد. مهندسی مالی برای نخبگان سودآور بود، که – کاملاً اشتباه – فرض کردند که چون سیستم برای آنها کار می کند، برای همه کار می کند. از یک نظر، 20 های خروشان قبلاً بازگشته اند. در حالی که استانداردهای زندگی برای بسیاری تحت فشار قرار می گیرد، برای افراد فوق ثروتمند این عصر طلایی جدید است.
سه عامل پشت جهش عظیم بهرهوری در دهههای میانی قرن بیستم بود: ایدهها، سرمایهگذاری و مبارزه با نابرابری. اقتصادها زمانی واقعاً شروع به حرکت کردند که محصولات جدید از طریق سیاست هایی که اشتغال کامل، چانه زنی جمعی و افزایش دستمزدها را تشویق می کرد در دسترس توده ها قرار گرفت. در حال حاضر، ایده های زیادی وجود دارد، اما دو عامل دیگر وجود ندارد. تا زمانی که این تغییر نکند، اقتصاد جهانی در رکود کم رشد خود گیر خواهد کرد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.