به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیبه نظر می رسد هدایت آینده UK plc در حال حاضر بیشتر از مدیریت اسفناک فعلی استارمر و ریوز باشد. دولت. در آشوب سال 2022، محافظهکاران ادعای خود مبنی بر اینکه مدیران طبیعی اقتصاد بریتانیا هستند را از دست دادند. فرصت برای اپوزیسیون می زند تا این شکاف را پر کند.
حمله به رکورد دولت در اینجا ساده است: اقتصاد در بیشتر 12 سال قدرت خود رشد اندکی داشته است (بر اساس هر نفر، اقتصاد از زمان سقوط مالی 2007-2008 تنها 7 درصد رشد کرده است). شاید بیشتر نگران کننده برای هر جایگزینی بالقوه، بهره وری از رقبا عقب مانده است. رای دهندگان نتیجه را در درآمد واقعی خانوار خود احساس می کنند، و افراد کم درآمد اکنون اصول اولیه را پیدا می کنند، چه رسد به درمان، ارزان تر. بنابراین «توریها اقتصاد را مخدوش کردند» خطی است که حقیقت زیادی در آن وجود دارد. برنامه ریزی برای سرپا نگه داشتن دوباره اقتصاد کار دلهره آورتری است. این باید در سال 2023 تغییر کند زیرا رای دهندگان می خواهند درباره مسیر مورد نظر حزب کارگر بیشتر بدانند.
بررسی واقعیت بزرگ این است که اقتصاد سیاسی دیگر «کشش طبیعی» ندارد، که باعث میشود همه چیز به وضعیت بدخیم بازگردد. محافظه کاران پس از انتخاب ریاضت اقتصادی به امید ثبات سریع پس از آن، این را به سختی کشف کردند. این هرگز واقعاً جواب نداد، و به نظر میرسد چیزی مشابه در پی همهگیری، جایی که حملات بهبود ظاهری با کندی همراه است.
ترفندهای سیستمی ممکن است تا حدی کمک کننده باشد. بهعنوان یک اقتصاددان سابق بانک انگلستان، باید به راشل ریوز توجه کرده باشد که کارفرمای قدیمیاش برای هدفگیری تورم بسیار محدودکننده است. این روزها، بانکهای مرکزی انعطافپذیرتر، مختصر بیشتری برای بررسی تورم و اشتغال دارند که آنها را بیشتر به تصویر بزرگ مرتبط میکند. نسخه 1997 گوردون براون از خودمختاری بانک مرکزی نباید حرف آخر در مورد نقش بانک باشد، بنابراین این بحث نباید قبل از شروع به کار توسط صدراعظم سایه قطع شود.
اتصال مجدد نیروی کار با قدرت بیشتر به تجارت، مهم ترین اولویت کلی است، در کنار درک واضح تر از آنچه برای کمک به شرکت های متوسط برای توسعه و تبدیل شدن به قهرمان صادرات لازم است. این به معنای محاسبه مالیات شرکتی ظریف برای نیروی کار است. “به اشتراک گذاشتن درد” در چنین مواقعی پیام شایسته ای است. اما حصول اطمینان از وجود انگیزههایی برای شرکتها برای رشد، باید به طور محکم در ترکیب، همراه با تعهدات به جبران برای تحقیق و توسعه، و ارتقای ماشینآلات با کیفیت بهتر و ظرفیت دیجیتال باشد. اینها موضوعات «سکسی» نیستند، به نحوی که مالیات و استقراض به نمایندگان مجلس و رأی دهندگان انگیزه می دهد. اما مشوقهای مالیاتی که به نفع غولهای دارای تسهیلات حسابداری فراساحلی نسبت به تازه واردان است، یکی از دلایل مشکلات بهرهوری است.
من جمعآوری میکنم که کیر استارمر، بیسر و صدا زمان زیادی را صرف صحبت با غولهای صنعتی مانند JCB میکند (علیرغم حمایت سرسختانه از بوریس جانسون توسط رئیس آن، لرد بامفورد). درک اینکه کجا و چگونه تعهد به “شغل های سبز” به تفکر اقتصادی گسترده تر متصل می شود، بسیار مهم خواهد بود. مطمئناً تنش بین تعهد به هیدروژن “آبی” تولید شده از متان و هیدروژن “سبز” ساخته شده با انرژی تجدیدپذیر وجود خواهد داشت که از نظر محیطی جامدتر است اما در مقیاس سخت تر است. این سؤالات پیچیده ای را در مورد اینکه منظور از شغل سبز چیست، ایجاد می کند. خیلی چیزهای دیگر، از نظر عرضه انرژی، هزینه و تأثیر آن بر اقتصاد، به نحوه انتخاب حزب کارگر بستگی دارد – و کسانی که از یکی یا دیگری دفاع می کنند، ناامید خواهند شد.
همچنین فراخوان هایی برای “تعادل مجدد” اقتصاد در شمال، جایی که سرمایه گذاری به طرز تکان دهنده ای ضعیف بوده است، وجود خواهد داشت. با این حال، نباید به عنوان یک بازی با مجموع صفر تلقی شود که در آن حزب به قدرت خوشه های فناوری و صنعت جدید در جنوب پشت می کند. نیروی کار باید آینده بهتر و نوآورانهتری را برای اقتصاد در آغوش بگیرد، نه اینکه صرفاً منابع را به هم بزند.
بازسازی روابط با قدرت های بزرگ اقتصادی در اروپا باید اولویت بیشتری داشته باشد. استارمریسم تا حدی برای جلوگیری از مشاجره در مورد اینکه آیا میخواهد دوباره به بازار واحد بپیوندد یا نه، و تا حدودی به این دلیل که به صراحت بگوییم، ردههای بالای حزب کارگر امروزی در برلین، پاریس یا بروکسل ارتباط خوبی با هم ندارند، از این امر خودداری کرده است. اما وقتی نوبت به حل تنشهای تجاری و التیام آسیبهای پس از برگزیت میرسد، دولت کارگر به عنوان شروعی جدید تلقی میشود و اشتراکاتی با ائتلاف به رهبری SPD در برلین و دولت سوسیالیسم فرانسوی دارد. این می تواند شروع به نشان دادن تعهد بیشتری به وظیفه گفتگو با اروپا برای تجارت و منافع متقابل کند.
اپوزیسیون به برنامهها، پروژهها و اشتیاق نیاز دارد، اما آنها همچنین باید به این نکته توجه کنند که چرا برخی از ایدههای ظاهرا خوب جواب ندادهاند – و پاسخ همیشه این نیست که محافظهکاران احمق یا بدبینهای حریص هستند. تعهد حزب کارگر مبنی بر “ارائه زمین بازی مساوی برای شرکت های کوچک برای برنده شدن قراردادها، کاهش تشریفات اداری، ساده کردن روند مناقصه” یکی از مواردی است که با نوستالژی خوانده ام و در مورد تلاش برای تحقق این امر در سال 2011 در دوران دیوید کامرون نوشته ام. کار نکرد زیرا پیچیدگی قانونی و کارآیی بسیار زیاد بود و چالش های تدارکات اغلب به نفع بازیکنان بزرگ است. این یک یقین مرده است که حزب کارگر نیز با این مشکل مبارزه خواهد کرد. باید برای یادگیری از شکستهای با نیت بهتر، حتی شکستهای محافظهکار، باز باشد.
اقتصاد کارگری نیاز به حمایت از منافع کسانی دارد که در داستان شکوفایی ملی عقب مانده اند. اما حزب همچنین باید فراتر از ایدههای صرفاً توزیعکننده، به ایدههایی که سوزن رشد را حرکت میدهند، فکر کند. تمرکز کنونی حول محور کردن و تقویت مجدد مشاغل، بدون برنامهای برای تقویت مهاجرت برای کارگران ماهر یا احساس ارتباط بهتر با دنیای خارج، بهخطر انحرافگرایی میرود.
استارمر هر چند وسوسه انگیز است که بهترین آلبوم موفق بلر-براون را به نمایش بگذارد، اما استارمر نمی تواند به بازگشت به پیش فرض های دهه 2000 تکیه کند، یا بر این فرض که سرنگونی یک دولت نامحبوب چاره ای باشد. سال آینده، بسیاری از رای دهندگانی که در سال 2019 محافظه کاران را انتخاب کردند، آسیب ها را بررسی می کنند و می پرسند که اگر رأی خود را به سمت چپ تغییر دهند، چه چیزی در انتظار آنها خواهد بود. ما شروع یک پاسخ را داریم – سال 2023 باید به ما درک بیشتری از اینکه قطب نمای کارگری به کجا نشان می دهد، بدهد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.