به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
“Wبا موفقیت بسته شما را تحویل دادهام»، شرکت تحویل گفت و برای اثبات آن، عکس پای یک زن را برای من ارسال کردند. پا را نشناختم یا درب. اما آنها اصرار داشتند که در ONE JOB خود موفق بوده باشند.
اگر آنها میگفتند: «ما آنقدر حقوق بدی میگیریم که در مورد بسته احمقانهات حرفی نمیزنیم» یا حتی «بستهات را برای سرگرمی از صخرهای بلند کردهایم»، من راحتتر میتوانستم ببخشم. اما این واقعیت که به نظر می رسید واقعا از خدماتی که ارائه کرده بودند راضی به نظر می رسیدند مرا آزار می داد.
آیا تا به حال یکی از آن کارتهای «متاسفم که بیرون بودید» را در زمانی که خیلی وارد بودید تحویل دادهاید؟ من دارم. چندین بار. به این مناسبت نه تنها داخل بودم، بلکه پشت صندوق نامه خمیده بودم و مثل دروازه بان غمگین گریه می کردم.
به هر حال، خوشبختانه در ایمیل (زیر پا) یک پین وجود داشت که من را به محل دقیق تحویل آن برد. بیست دقیقه فاصله دارد. وسط یک جاده شلوغ. همچنین ممکن است به خاطر تمام خوبی هایی که برای من انجام داد، در ته اقیانوس قرار داشته باشد. من در خیابان ها پرسه زدم و سعی کردم در را از روی آجرکاری و چهارچوب در تشخیص دهم، مثل شرلوک هلمز مزخرفی.
من هرگز در را پیدا نکردم، بنابراین در توییتر رفتم زیرا این تنها راه برای تخلیه خشم من از شرکتی بود که به نظر می رسید شماره خدمات مشتری نداشت، فقط یک “چت زنده” با یک ربات داشت. ربات اصرار داشت که آنها نیز موفق بوده اند. نیمی از من معتقد بودند که اگر عکس را در توییتر پست کنم، یک توییت از یک زن دریافت می کنم که می گوید: «بله، این پای من است. و من بسته شما را دارم!» مانند یک داستان نشاط آور مدرن سیندرلا. اما چنین شانسی وجود ندارد.
بعد از مدتی، مجبور شدم خوب فکر کنم، این روش پیش می رود، گاهی کاپشن 300 پوندی شما تحویل می شود و گاهی اوقات ژاکت 300 پوندی شما در هوا ناپدید می شود.
چند روزی بود که از شرکت تحویل ایمیل میگرفتم که میگفت: چطور کار کردیم؟ من از پنج تا یک به آنها دادم. اگر میتوانستم به آنها صفر بدهم، میتوانستم، اما این یک گزینه نبود. آنها گفتند: “ما از شنیدن آن متاسفیم.” «راننده شما خیلی زود بود؟ آیا او برای میل شما خیلی شاد بود؟ کلاهش را دوست نداشتی؟» هیچ گزینه ای برای: من هرگز بسته ام را دریافت نکردم، حرامزاده های بی مصرف.
من همچنان به دریافت پیام ادامه دادم. “آیا چیز دیگری وجود دارد که بتوانیم به شما کمک کنیم؟” به این معنی که آنها همه چیزهای دیگر زندگی من را مرتب کرده بودند.
بهروزرسانیهای مداوم در زمانی که بسته شما در راه است، در ابتدا اطمینانبخش هستند، اما آنها فقط برای ایجاد احساس امنیت کاذب در شما وجود دارند. “ما آن را دریافت کرده ایم. در راه است برای تحویل است. ما بین ساعت 2:30 تا 5:30 تحویل می دهیم… [long, ominous silence] متاسفم که تو نبودی.» من داخل بودم! من حتما داخل بودم
سپس پیامهای بیشتری از ربات… «جایی برای ترک بستهات وجود نداشت، بنابراین آن را آتش زدیم. آیا آن خوب است؟ در آینده، اگر وارد نشدید، آیا آن را به اولین نفری که می بینیم تحویل می دهیم؟ یا ترجیح میدهید که آن را در زهکشی بریزیم؟»
تعجب نخواهم کرد اگر بفهمم این شرکت تحویل در کل کشور را اداره می کند – توضیح زیادی می دهد.
اما نکته اینجاست: چهار روز بعد، کاملاً غیرممکن، بسته من تحویل داده شد. بدون هیچ توضیحی. آنقدر متشکر و متحیر بودم که بالاخره آنجا بود که حتا حوصله نکردم بپرسم کجا بوده است. انگار لرد لوکان زنگ در را زده بود و به طور اتفاقی از کنار من رد شد و پرسید: “شام چی؟”
سپس من احساس گناه کردم که آنها را از کار انداختم. تقصیر آنها نیست. آنها بیش از حد بارگذاری شده اند. کل سیستم فاسد است. همه در تلاشند تا گوشه و کنارشان را کوتاه کنند. فقط امیدوارم پدر کریسمس امسال خودش زایمان کند و از یکی از این شرکت ها استفاده نکند، در غیر این صورت بچه های ناامید زیادی با عکس پاها وجود خواهند داشت.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.