به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
مناگر این هفته گذشته هر درسی را ارائه کرد، هزینه های اجتماعی طمع است. سرمایهداری مبتنی بر حرص و آز است، بلکه بر روی نردههای محافظ – قوانین و هنجارها – استوار است که مانع از آن میشود که حرص و طمع به حدی زیاد شود که کل سیستم را تهدید کند.
با این حال، هنگامی که بخل به ویژگی تعیین کننده یک دوره تبدیل می شود، مانند اکنون، نرده های محافظ نمی توانند تحمل کنند. اگر شما به اندازه کافی بی رحم و غیر اصولی باشید، قوانین و هنجارها با امکان جمع آوری میلیاردها دلار قابل مقایسه نیستند.
اظهارنامههای مالیاتی دونالد ترامپ که به تازگی علنی شده است، نشان میدهد که او برای کاهش بدهی مالیاتی خود در سال 2020، کسرهای جعلی انجام داده است. در مجموع، او 60 میلیون دلار زیان در دوران ریاستجمهوری خود گزارش کرده و در عین حال همچنان به کسب درآمدهای کلان ادامه داده است.
هر رئیس جمهور دیگری از زمان نیکسون اظهارنامه مالیاتی خود را منتشر کرده است. ترامپ به آمریکا گفت که نمیتواند این کار را انجام دهد، زیرا در جریان بازرسی IRS بود. اما اکنون درمی یابیم که IRS هرگز نتوانست ترامپ را در دو سال اول ریاست جمهوری اش حسابرسی کند، علیرغم اینکه طبق قانونی که به واترگیت بازمی گردد، این کار را ملزم به انجام این کار کرده بود، و بیان می کرد که «اظهارنامه مالیاتی فردی برای رئیس جمهور و معاون رئیس جمهور است. مشروط به بررسی اجباری».
البته ترامپ در حال حاضر مترادف با حرص و آز و نقض تهاجمی قوانین و هنجارها در جستجوی پول و قدرت است. بدتر از آن، زمانی که رئیس جمهور ایالات متحده این ویژگی ها را مثال می زند – حتی جشن می گیرد – مانند سم زیرزمینی در جامعه نفوذ می کند.
در همین حال، هفته گذشته SEC سم بانکمن-فرید را به استفاده غیرقانونی از پول مشتری از FTX متهم کرد. از آغاز برای تامین مالی امپراتوری رمزارز خود
«از ابتدا، برخلاف آنچه به سرمایهگذاران و مشتریان تجاری FTX گفته شد، Bankman-Fried، با حمایت فعال مدافعان، به طور مداوم وجوه مشتریان FTX را منحرف میکرد… و سپس از آن وجوه برای ادامه رشد امپراطوری خود استفاده کرد و از میلیاردها دلار برای افشای نامشخص استفاده کرد. سرمایه گذاری های سرمایه گذاری خصوصی، مشارکت های سیاسی و خرید املاک و مستغلات.
اگر این اتهام ثابت بماند، یکی از بزرگترین کلاهبرداری ها در تاریخ آمریکا است. تا همین اواخر، بانکمن-فرید یک قهرمان سرمایه داری به حساب می آمد که بشردوستی او الگویی برای میلیاردرهای مشتاق بود (او و شریک تجاری اش نیز سخاوتمندانه به سیاستمداران کمک مالی کردند).
اما مانند IRS و ترامپ، SEC احتمالاً نمیتواند هزینههای اجتماعی را که Bankman-Fried ایجاد کرده است جبران کند – نه فقط ضرر به مشتریان و سرمایهگذاران، بلکه یک بیاعتمادی و بدبینی عمیق نسبت به سیستم بهعنوان یک کل، این فرض ضمنی که چنین است. چه میلیاردرهایی انجام دادن، که راه ثروتمند شدن، نادیده گرفتن آشکار هنجارها و قوانین است، و این که فقط آدمها به نفع عمومی توجه دارند.
این موضوع ما را به ایلان ماسک میرساند که مانورهای بریده بریدهاش در توییتر ممکن است باعث شود حتی خشنترین سرمایهدار هم خشمگین شود. آنها همچنین سوالاتی را در مورد تلاش دیگر ماسک، تسلا، مطرح می کنند. سهام این سازنده خودروهای برقی در روز پنجشنبه تقریباً 9 درصد کاهش یافت زیرا تحلیلگران به شدت نگران سرنوشت آن بودند. ماسک نه تنها این خودروساز را نادیده می گیرد، بلکه از استعدادهای اجرایی تسلا برای کمک به او در توییتر استفاده می کند. (سهام تسلا نسبت به سال گذشته بیش از 64 درصد کاهش یافته است.)
ماسک هرگز بیش از حد نگران قوانین و هنجارها نبوده است (به یاد دارید که او کارخانه تسلا را در فریمونت، کالیفرنیا، در طول همه گیری همه گیر نگه داشت، حتی زمانی که مقامات بهداشت عمومی اجازه انجام این کار را به او ندادند و منجر به افزایش آلودگی به کووید در بین کارگران شد. ). برای او، همه چیز در مورد تحمیل اراده عظیم خود به دیگران است.
ترامپ، بنکمن-فرید و ماسک هیولاهای سرمایه داری آمریکایی هستند – به همان اندازه که محصولات این دوران لعنتی عمومی هستند، به همان اندازه که در آن مشارکت دارند. برای آنها و برای همه کسانی که هنوز آنها را قهرمان می دانند، هیچ اخلاقی در تجارت یا اقتصاد وجود ندارد. برنده ها به بی رحم ترین ها می رسد. اصول برای دختر خانم ها هستند.
اما در غیاب هر کد اخلاقی، طمع یک خطر عمومی است. سم آن را نمی توان توسط قوانین یا هنجارهای پذیرفته شده مهار کرد. همه مجبورند در برابر کلاهبرداری بعدی محافظت کنند (وگرنه یک کلاهبرداری حتی بزرگتر بکشند). قوانین هر زمان که منافع ناشی از شکستن آنها از مجازات ها بیشتر شود (ضرب در احتمال گرفتار شدن) شکسته می شوند. اعتماد اجتماعی از بین می رود.
آدام اسمیت، به اصطلاح پدر سرمایه داری مدرن، هرگز خود را اقتصاددان نمی خواند. او خود را «فیلسوف اخلاق» نامید که درگیر کشف ویژگیهای یک جامعه خوب است. او فکر میکرد که بهترین کتاب او ثروت ملل، کتاب مقدس مدافعان سرمایهداری مدرن نیست، بلکه نظریه احساسات اخلاقی است، جایی که او استدلال میکرد که اساس اخلاقی جامعه در شفقت نسبت به انسانهای دیگر نهفته است.
احتمالاً آدام اسمیت از نابرابریهای فزاینده، فساد و بدبینی ناشی از سرمایهداری مدرن و سه نمونه اصلی آن – ترامپ، بنکمن-فرید و ماسک- ابراز تاسف میکرد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.