به گزارش دپارتمان اخبار جهان پایگاه خبری آبان نیوز ،
امانوئل ماکرون قبل از به دست گرفتن زمام امور به عنوان رئیس دولت، پیشنهاد کرد که فرانسه به یک رئیسجمهور «مشتری» نیاز دارد و گفت که یک فرد «عادی» بیثباتکننده خواهد بود.
مقایسه موقعیت منتخب دموکراتیک با پادشاه همه خدایان در اساطیر یونان ممکن است در کشوری که قرن ها پیش با خشونت سلطنت خود را زیر پا گذاشته بود، ریاکارانه به نظر برسد.
با این حال، در 50 سال گذشته، قانون اساسی فرانسه تکامل یافته است و قدرت بیشتری در رئیس جمهور تثبیت شده است.
ما در فرانسه رئیس جمهوری داریم که ریاست جمهوری را بر عهده دارد، دولت را کنترل می کند، پارلمان را کنترل می کند، دادگاه قانون اساسی را کنترل می کند. کریستف شابروت، مدرس ارشد حقوق عمومی در دانشگاه لومیر لیون 2، گفت: این یک ابر رئیس جمهور، مانند مشتری، که ما مکرون می نامیم، می سازد.
شابروت افزود: «کمی گویی به سال 1830 برگشتیم، زمانی که در سلطنتهای اروپایی، پادشاه شروع به از دست دادن قدرت خود به نخستوزیر کرد، اما همچنان قدرت زیادی را حفظ کرد».
منتقدان می گویند که پارلمان فرانسه در حال تبدیل شدن به مهر لاستیکی است که پیشنهاد رئیس جمهور را تایید می کند و برخی از سیاستمداران خواستار قانون اساسی جدیدی هستند که تعادل بیشتری را برای نهادها به ارمغان می آورد.
دلفین دولونگ، استاد علوم سیاسی در دانشگاه پاریس اول، پانتئون سوربن، می گوید: «رئیس جمهور فرانسه طبق قانون، قدرت بسیار بیشتری از هر رئیس جمهور دیگری در اروپا دارد.
و در عمل، روسای جمهور متوالی نیز از حقوق قانونی خود استفاده بسیار گسترده و بسیار گسترده ای کرده اند.»
آغاز جمهوری پنجم فرانسه
قانون اساسی کنونی فرانسه به سال 1958 باز می گردد، زمانی که ژنرال سرشناس شارل دوگل به دنبال قیام در الجزایر، جمهوری جدیدی را تشکیل داد.
رئیس جمهور رنه کوتی گفت که فرانسه در میان شورش ها در آستانه جنگ داخلی قرار دارد و او “مشهورترین فرانسوی را … که در تاریک ترین سال های تاریخ ما رهبر ما بود” را برای رهبری دولت تعیین خواهد کرد.
در اواخر همان سال، دوگل توسط سیاستمداران به عنوان اولین رئیس جمهور جدید جمهوری پنجم انتخاب شد.
به گفته کارشناسان، جمهوری قبلی به پایان جنگ جهانی دوم بازمیگردد و قدرت بیشتری به پارلمان داد و بیثباتی و رقابت بین احزاب سیاسی ایجاد کرد.
چشم انداز دوگل برای جمهوری جدید عمدتاً تقویت اختیارات قوه مجریه بود.
دولونگ گفت: «دوگل رئیسجمهوری میخواست که محدود نباشد. در ذهن دوگل، رئیس جمهور بالاتر از احزاب سیاسی بود و باید از نظر سیاسی بی طرف بود.
این تغییراتی است که به دنبال آن چشم انداز اصلی را تقویت می کند و از آن دور می شود و رژیم ریاست جمهوری را امروز برپا می کند.
حق رای همگانی
یکی از تغییرات عمده ای که به ریاست جمهوری کنونی فرانسه کمک کرد، همه پرسی قانون اساسی در سال 1962 بود.
در تلاش برای تقویت مشروعیت خود به عنوان رئیس جمهور، دوگل یک همه پرسی در مورد نحوه انتخاب رئیس جمهور برگزار کرد.
مردم از همه پرسی حمایت کردند و 62 درصد به انتخاب خود رئیس جمهور و نه سیاستمداران رای مثبت دادند.
کارشناسان می گویند که این اقدام هم قدرت و مشروعیت رئیس جمهور را تقویت می کند و هم نقش را سیاسی می کند.
«(رئیس جمهور می شود) لزوماً رهبر یا قهرمان یک اردوگاه سیاسی. بنابراین، نقش ریاست جمهوری سیاسی شده است.
دوگل این اقدام را با انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات جدید دنبال کرد و دوباره اکثریت را به دست آورد.
دوره ریاست جمهوری
مشکلی به نام همزیستی به وجود آمد که زمانی بود که رئیس جمهور و مجلس از طرف احزاب سیاسی مخالف آمده بودند.
از آغاز جمهوری پنجم، زندگی مشترک سه بار در سال های 1986، 1993 و 1997 رخ داده است.
آخرین بار، ژاک شیراک، رئیس جمهور دست راستی، مجبور شد پس از اعلام انتخابات زودهنگام، لیونل ژوسپن سوسیالیست را به عنوان نخست وزیر خود معرفی کند.
شیراک سپس قانونی را برای تغییر قانون اساسی در سال 2000 ارائه کرد که دوره ریاست جمهوری را به جای هفت سال به پنج سال محدود کرد. این سوال در یک همه پرسی با رای مثبت 73 درصد از مردم مطرح شد.
رئیس جمهور تجسم منافع عمومی و تداوم جمهوری است. شما آنها را بیشتر انتخاب خواهید کرد. صدای شما، تصمیم شما اهمیت بیشتری خواهد داشت. شیراک گفت وظیفه دموکراتیک شما تقویت خواهد شد.
این همه پرسی به این معنی بود که انتخابات ریاست جمهوری همزمان با انتخابات پارلمانی برگزار می شود که به فاصله حدود یک ماه، تضمین می کرد هرکسی که ریاست جمهوری را به دست آورد، اکثریت پارلمان را به دست خواهد آورد.
شما در یک ماه نظر سیاسی خود را تغییر نمی دهید. بنابراین انتخابات مجلس قانونگذاری اغلب همان اکثریت رئیس جمهور را به دست می آورد.
از آن زمان برای هر رئیسجمهوری صادق است، از جمله مکرون که یک ماه پس از انتخابش با یک حزب سیاسی کاملاً جدید و با نمایندگانی که قبلاً برای رأیدهندگان ناشناخته بودند، اکثریت پارلمان را به دست آورد.
آیا سیستم ممکن است تغییر کند؟
منتقدان می گویند که سیستم باید تغییر کند تا دوباره توازن بین نهادها ایجاد شود، بنابراین این یک نفر نیست که همه تصمیمات بزرگ را بدون پاسخگویی در قبال آنها اتخاذ کند.
دولونگ گفت: «ما اخیراً در فرانسه دیدیم که عمدتاً رئیس جمهور با حمایت شورایی بود که تصمیمات را در طول همه گیری اتخاذ کرد.
اما از آنجایی که نمی توان به رئیس جمهور حمله کرد، این نخست وزیر ادوارد فیلیپ است که توسط برخی به دادگاه آورده می شود.
ژان لوک ملانشون، نامزد چپ افراطی ریاست جمهوری، از جمله کسانی است که خواستار تشکیل جمهوری ششم برای «الغای سلطنت ریاست جمهوری» در قانون اساسی جدید است.
اما شابروت در دانشگاه لیون میگوید که حذف ماده 9 قانون اساسی که رئیسجمهور را به عنوان رئیس شورای وزیران یا کابینه تعیین میکند نیز میتواند به تعادل سیستم بیفزاید.
تغییر دیگر می تواند لغو انتخابات ریاست جمهوری باشد تا رئیس جمهور توسط نمایندگان مجلس، سناتورها و شوراهای محلی انتخاب شود، همانطور که در اصل در قانون اساسی 1958 نوشته شده بود.
«همه میگویند فرانسویها به انتخابات ریاستجمهوری دلبسته هستند، که این یک حق دموکراتیک است که نمیتوان به آن بازگشت. دولونگ گفت که باید دید.
وی افزود: “وقتی به میزان ممتنع و آرای سفید از دهه 1980 نگاه می کنیم، می بینیم که انتخابات ریاست جمهوری، انتخاباتی است که در بحران قرار دارد.”
بسیاری از تغییراتی که منجر به نظام کنونی شد، با حمایت مردم از سوی دوگل، قدرت خود را از طریق همه پرسی تثبیت کرد.
هر بار که رئیس جمهور دکمه ای را فشار می داد، برنده می شد. مثلاً دوگل در سال 1962 دکمه رفراندوم را فشار داد و پیروز شد. دکمه انحلال مجلس را زد و پیروز شد. بنابراین، هر بار، رئیس جمهور فرانسه قدرت خود را تقویت می کرد.
در حال حاضر، رای دهندگان در ماه آوریل برای انتخاب رئیس جمهور بعدی خود به پای صندوق های رای می روند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.