به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
جیorge Valdano باید در Monumental می بود. در عوض او تنها در یک بار ایستاده بود. او هنوز می تواند نام آن را به خاطر بسپارد: Rincón de la Victoria. فقط او و گروهی از طرفداران هلندی که به صفحه نمایش نگاه می کنند، فکر می کنند که چه چیزی ممکن است بوده باشد. به آرژانتین و هلند اشاره کنید که جمعه شب مقابل هم قرار می گیرند و این لحظه ای است که به ذهنش می رسد. فینال 1978 تیکر نوار، ماریو کمپس و واضحتر از همه، راب رنسنبرینک که به تیرک دروازه برخورد میکنند. او اذعان میکند: «با «دندانهای دراز»، حسادت تماشا کردم.
او قهرمانی آرژانتین در اولین جام جهانی خود را از دست داد. آن موقع نمی توانست آن را بداند، اما دومی را از دست نمی داد. سی و شش سال بعد از مکزیک 86، والدانو یک نفر سوم را دوست دارد، دوباره یک تماشاگر اما در استادیوم، نه در یک بار. “من پرسیدم [the coach César Luis] منوتی. او گفت اگر جام جهانی آن روز شروع شود، من در ترکیب خواهم بود. او گفت: “چیزی که نمی توانم قول بدهم این است که با توجه به این هرج و مرج، فردا مربی خواهم بود.”
«اعتصابی صورت گرفت. ما با هم در هتل بودیم اما او اجازه نداشت مربی ما باشد. توی ماشین می نشست و از دور نگاه می کرد. کمی عبور و حرکت، سپس یک کیک آوت. انگار برگشته بودم به پادوک. او ادامه داد اما من در دسته اول بازی نکردم [until 1979]. منوتی فقط یک بازیکن «خارجی» گرفت: ماریو کمپس. بقیه در آرژانتین بازی می کردند. مردی به نام مارادونا بود که او هم کنار گذاشته شد.»
والدانو می خندد. “من در شرکت خوبی بودم.”
همیشه. والدانو داستان های بزرگی را تعریف می کند، البته به ندرت درباره خودش، به جای آن که دیگران را تجزیه و تحلیل و توصیف کند، کاری که او بهتر از هر کسی انجام می دهد و شما را با خود می برد. او 69 دقیقه قبل از گلش صحبت کرده است در فینال جام جهانی حتی ذکر می شود، و او کسی نیست که در نهایت آن را مطرح می کند. همانطور که او صحبت می کند، مضامین خاصی غالب است: شادی برگرفته از استعداد، الهام، نبوغ، مردانی که فراتر می روند، سیستم را می شکافند. پله یکی است، کرایف، دی استفانو که فوتبال را متحول کرد. هر 20 سال یا بیشتر ظاهر می شوند. مسی جدیدترین است. مارادونا قبلا.
لیونل اسکالونی چیزی می گوید این به توضیح اینکه مسی چه چیزی را نشان می دهد و چگونه بودن او را توضیح می دهد: وقتی او وارد اتاق غذاخوری می شود همه به او نگاه می کنند، بازیکنان، کارکنان، سرآشپزها، کیتمردان، بسیاری و این افرادی هستند که دانستن به او. آیا این اتفاق برای مارادونا افتاد؟ و چگونه آن را مدیریت می کنید؟
چطور به مارادونا نگاه نکردی؟ کار کردن مثل مارادونا راحت تر از مسی است. مسی خودکنترلی قابل توجهی دارد که او را نجات داده است. هیچ مخفیگاهی وجود ندارد او می تواند در یک کشور آفریقایی، یک کشور آسیایی زمین را لمس کند، او هنوز مسی است. بقیه باید بدانند چگونه با یک نابغه زندگی کنند. برای مدت طولانی، این تیم آرژانتین این کار را نکرد. حالا یاد گرفته اند این ایده که همه یکسان هستند، درست نیست. اگر مسی باشی، چطور میتوانی همانطور باشی؟ اگر مارادونا هستید؟ شما باید به فضای آنها، زیستگاه آنها احترام بگذارید – و حتی اگر علامت گذاری شده باشند، توپ را به آنها بدهید.
آیا این یک ریسک است؟
این یک واقعیت است. یک روز، منوتی جلسه تیم را فرا می خواند. وقتی به آنجا رسیدیم، او به مارادونا می گوید که اجازه ندارد وارد شود. او نمی خواهد او بشنود که در مورد او چه می گوید. مارادونا می رود. ما را می نشیند و می گوید: «درسته، باید از شما چیزی بپرسم. فکر میکنی چند بار باید در طول بازی توپ را به او بدهی؟» مکثی می شود و منوتی می گوید: «همه. درست است، به مارادونا بگو که برگردد.” این برای او خوب نیست که بفهمد، اما خوب است که از یک نابغه “بیش از حد” استفاده کند. او برنده بازی شماست
آیا ادغام یک ستاره سخت است؟ آیا می توانیم مسی و مارادونا را از این نظر مقایسه کنیم؟
هر زمانی ویژگی های خاص خود را دارد. [Daniel] پاسارلا مجبور شد با مارادونا زندگی کند. همه می دانستیم که این رابطه به هم خورده است. طبق شانس، پاسارلا بیمار شد و از آنجا دیگو سلطنت کرد. عناصر زیادی از جمله شانس در ساختن یک تیم وجود دارد. کریم بنزما اکنون نمونه است. این بازی هرگز از غافلگیری ما دست بر نمی دارد. سه روز پیش درباره مسی صحبت می کردیم، روز بعد کیلیان امباپه بود، فردای نیمار. سه ستاره جام جهانی همگی برای پاری سن ژرمن بازی می کنند و راهی برای قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا پیدا نمی کنند. تیم همیشگی خود را به من بدهید. چگونه می توانم کرایف، پله، مارادونا… را وارد نکنم اما شما آن را یادداشت کنید و فکر کنید: “آیا آنها واقعاً کسی را شکست خواهند داد؟”
و آرژانتین؟
من احساس می کنم آرژانتین اکوسیستم مناسبی را پیدا کرده است. من عکسی را دیدم که شبیه یازده اوشن بود: بازیکنان در حال پیاده شدن از اتوبوس، مسی در سر، بقیه پشت سر او، او را به شکل مثلث در کنار او قرار داده بودند. این یک ارزش نمادین دارد که بدون اظهار نظر انجام شد، اما توضیح می دهد که آرژانتین چیست. شما شادی لئو را می بینید: او آزاد شده است. توسط گروه و توسط کوپا آمه ریکا در برزیل در سال 2019. قبل و بعد برای آنها و بالاتر از همه برای لئو وجود دارد. او در مورد این صحبت می کند که چگونه با وجود از دست دادن، یک وحدت وجود داشت. چیزی که مرا شگفت زده کرد این بود که او گفت که بسیار متأسف است که از دوران گواردیولا بیشتر لذت نبرده است، گویی که آرزو دارد از چیزی که اکنون می داند خاص است لذت می برد.
یک بار گفتی که مسی هر روز مارادونا است و حتی مارادونا هر روز مارادونا نبود …
و در موقعیت های مختلف. او یک نقش را رها کرد و در همان روزی که آن را به عهده گرفت با نقش جدید سازگار شد. من یک وینگر هستم و گواردیولا می گوید 9 نادرست بازی کن: ما 6-2 پیروز می شویم و من به آن الهام می دهم. اکنون او را به عنوان یک استراتژیست، یک هافبک می بینیم. انگار نابغه بودن کافی نبود، زمان او را عاقل کرد. در مقابل استرالیا، این بازی مانند جوهر 1000 بازی او بود، عطر همه چیزهایی که او بوده است. حتی به عنوان یک مادریدیستا، همیشه فکر می کردم هرکسی که مسی را دوست ندارد، عاشق فوتبال نیست. من به کسی اجازه نمی دهم که بگوید او از هر کسی کمتر است.
شما به این سه نفر از پاری سن ژرمن اشاره کردید. این جام جهانی است که بازیکنان بزرگی در آن بازی می کنند. به جز رونالدو
مردم در مورد نفس صحبت می کنند، اما این سودآورترین ایگو در تاریخ است – برای هم تیمی های او نیز. مورد او به من از سرعت فراموشی مردم می گوید. عملکرد بازیکنان بزرگ مهم است زیرا جام جهانی از طریق آنها تعریف می شود. 1970 پله و گروهش بود. 1986 مارادونا و او بود. به همین دلیل حیف است که سادیو مانه اینجا نیست، ارلینگ هالند نیست. دیدن امباپه که به نظر می رسد برای همه چیز وقت دارد، فوق العاده است: او می تواند همه کارها را انجام دهد، و سپس گل بزن در حالی که در مورد لئو، مغز او فرصتی را برای نشان دادن استعداد خود، حتی بدون شرایط فیزیکی، شناسایی می کند. او کمتر دارد اما بیشتر می دهد. ما افراد را در برابر سیستم ها می بینیم که ما را به فوتبالی که از آن آمده ایم باز می گرداند. فوتبال از جای خودش آمد: برزیل هویت داشت، آلمان هویت داشت. حالا متعلق به زمان خودش است. و این زمان یکنواختی است، تیم های ملی شبیه هم هستند. فوتبال، مثل همیشه، درباره جهان به ما می گوید.
داشتن فوتبال در اینجا چه چیزی در مورد جهان به ما می گوید؟ به نظر می رسد این تورنمنت سیاسی ترین تورنمنت بوده است.
تا حدودی به این دلیل که ما این کار را انجام دادیم. روسیه مواد فراوانی را برای یک بحث سیاسی فراهم کرد که با آنچه پس از آن ثبت شد، حق انحصاریتر شد. و این قبل از اینکه به جام جهانی آرژانتین اشاره کنیم. همدستی فیفا و به خصوص [former Fifa president [João] هاولانژ و دولت خوب است که روی عناصر جامعه شناسی تمرکز کنیم زیرا ما در مورد نماینده ترین بازی جهان صحبت می کنیم. فوتبال خیلی چیزها را توضیح می دهد. آرژانتین وقفه ای در روند دموکراتیک توسط قصاب ترین دولت تاریخ این کشور بود.
آرسن ونگر ادعا کرد تیم هایی که روی سیاست تمرکز کردند، تیم هایی بودند که شکست خوردند.
من فکر نمی کنم یک فوتبالیست به دلیل داشتن موقعیت سیاسی حواسش پرت شود. من شک ندارم که به انحرافاتی که در ایالات متحده رخ می دهد نیز توجه خواهد شد که بیشتر جامعه شناختی هستند تا سیاسی. در مورد محبوب ترین ورزش که رقابت تعیین کننده خود را در یکی از گران ترین کشورها برگزار می کند، چیز زیادی گفته نشده است. فوتبال به سمت ثروتمندان رفته است. ارتباط آرژانتین با مردم به قدری قدرتمند است که دلیل دیگری برای پیروزی آنها می شود – برای این که آن پیروز شود، نه ساختگی بازاریابی و مالی. با این حال، من به اندازه بازاریابی از روش می ترسم: یکی چیزی را از اطراف بازی حذف می کند، دیگری روح را از خود بازی حذف می کند. و تکنولوژی نیز مرا نگران می کند. [The Spanish author] خاویر ماریاس فوتبال را وحشیانه و احساساتی توصیف کرد. تکنولوژی این وحشی گری را از بین می برد. به نظر می رسد ما مصمم هستیم که آن را به سرگرمی تبدیل کنیم، زمانی که احساس است، طولانی شدن عمر.
ما در مورد یک ستاره صحبت می کنیم که هر تیم را تعریف می کند اما برزیل بیش از یک تیم دارد.
بله، اما کنجکاو است. بهترین بازیکن زمین کازمیرو بود. یا آلیسون اما جایزه مرد مسابقه را به نیمار دادند. تبعیت از نام های بزرگ وجود دارد. و نیمار یک ستاره پاپ، یک شخصیت است. در حالی که مسی این شخصیت را پنهان می کند، نیمار نقش را بازی می کند. در ابتدا احساس کردم وینیسیوس کمی مهار شده است اما دیگر نه. انگلیس و برزیل به اندازه زمین استعداد روی نیمکت دارند. هیچ کس دیگری آن را ندارد.
بعد از آن انگلیس با فرانسه بازی خواهد کرد.
یک روز قرار است در مورد گواردیولا صحبت کنیم، نمی گویید؟ در آفریقای جنوبی، اسپانیا با 6 برد از بارسلونا پیروز شد. در برزیل، آلمان با 6 برد از بایرن پیروز شد. تعداد زیادی از سیتی وجود ندارد، اما او یک جنبش فرهنگی را تحت فشار قرار داده است. به هری کین نگاه می کنم: او می تواند یک پاس بازی کند، ترکیب کند، چیزها را ببیند، تمام کند. او یک ترک. و جود بلینگهام است خیلی خوب، خیلی خوب او همه چیز را به طور طبیعی انجام می دهد، از جمله دویدن. مثل غزال می دود. فوق العاده است. او دیفرانسیل است
آرژانتین به مصاف هلند می رود. در مورد لوئیس فن خال زیاد صحبت نمی شود.
و آنچه هلندی ها می گویند منفی است! یکی از من پرسید که نظر من در مورد فن خال چیست پیچ. گفتم: گوش کن، نداشتن مالکیت قدیمی یک چیز است، متهم کردن او به آن چیز دیگر. می توان گفت آنها بیشتر هلند هستند تا هلند. مزیت آرژانتین این است که اولین باخت آسیب زا یک دور باطل ایجاد کرد، اما یک چرخه فضیلتانگیز ایجاد کرد: تغییر را ملزم میکند، شما را مجبور میکند بر آن غلبه کنید، شما را قویتر میکند. این ترس من از برزیل است: آنها روزهای خوشی را سپری میکنند، برای فوتبال بسیار شاد، که تمایل دارد در گوشه و کنار پنهان شود و در زمانی که انتظارش را ندارید به شما خنجر بزند. خیلی خوشحال است حتی مربی هم می رقصد.
آیا این بی احترامی بود؟
اگر من رقص، عدم احترام است. اما آنها برزیلی هستند. آنها رونالدینیو، روماریو، رونالدو را داشتند که زندگی برایشان تمرین شادی و فوتبال امتداد زندگی است.
در تمام این مدت و حتی یک بار اشاره ای به هدف شما در سال 1986 نکرده اید…
بدون شک شادترین لحظه زندگی من. آن چیز کلاسیک: این اتفاق برای من نمی افتد. برای شادی محدودیتی وجود دارد و ناگهان شما از آن فراتر می روید. من در سال 1978 بازی را از دست داده بودم، اما جام جهانی که واقعاً دردناک بود، سال 1982 بود. در اوایل شروع کارم، زمانی که در حال پرواز بودم، مصدوم شدم. در سال 1986 در نیمه نهایی یک گل باز را از دست داده بودم و در آرژانتین به هر زبانی از من سوء استفاده کردند. اگر از دست ندهی، تو را نشانه می گیرد، می کشد. در فینال داشتم می دویدم و برای توپ دعا می کردم: برو داخل لطفا حالا افرادی که حتی به دنیا نیامده اند از من می پرسند که چطور گل زدم. این لحظه ای است که شما را تا پایان عمر خوشحال می کند. فوتبال.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.