به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آدر بهترین حالت، جام جهانی بهترین های گونه ما را در بر می گیرد. از آنجایی که فوتبال یک بازی ساده و پویا است که احساسات پیچیده و اساسی را برمی انگیزد، مرزها و فرهنگ ها را بدون مجازات می گذراند و ضرورت فرامرزی و فرافرهنگی بیان جهانی آن را به بزرگترین نمایش روی زمین تبدیل می کند. همه انسانها به شادی، اجتماع و هویت میخواهند – ما فقط میتوانیم آن را عشق بنامیم – و فوتبال مطمئنترین مجرای بهترین امکانات بشر است.
اما جام جهانی کامل چیست؟ برای بسیاری از ما، پاسخ واضح است: اولین بازی ما. این بدان معناست که برای برخی، هیجان ساده فوتبال بی امان به این معنی است که قطر 2022 برای همیشه همان جایی خواهد بود که در آن قرار دارد – علیرغم همه چیز – در حالی که بقیه ما سعی می کنیم سازش های ویرانگری را که قرار است انجام دهیم، جذب کنیم.
به نوعی، ما به راحتی کنار آمدهایم: جام جهانی تماشاگران اسیر عظیمی را فراهم میکند و نیروی متحد کننده اصلی زمین است، بنابراین از نظر حقوقی باید غالباً توسط شیطان فرمانروایی میشد. اما از نسخه 1934 که توسط ایتالیای موسولینی میزبانی شد – و همچنین از آرژانتین 78 و روسیه 2018 – درمی یابیم که به همان اندازه که ما از نوار تیکت لذت می بریم، هیچ مقداری از آن نباید بر ما مبهم باشد که فوتبال به عنوان ابزار رژیم های توهین آمیز است. و اینکه چه کلماتی باید بنویسند – کلماتی که کسانی که از باشگاههای نفتی مختلف انتقاد کردهاند میتوانند تایید کنند بحثبرانگیزتر از آن چیزی است که ارزش اسمی نشان میدهد.
با توجه به همه فسادهای قدرت، قضاوت در مورد اینکه چقدر خشونت دولتی خشونت بیش از حد دولتی است، دشوار است، بنابراین بیایید خطی را بر روی زمین ترسیم کنیم: اگر کشور میزبان به طور سیستماتیک و سیستماتیک – علیه اقلیت ها، شهروندان خود یا آنهایی که در کشورهای دیگر هستند- اعمال خشونت می کند. این لزوماً باید بر احساسات ما نسبت به فوتبالی که امیدواریم از آن لذت ببریم تأثیر بگذارد. مرگ، رنج و آزار و شکنجه یک تورنمنت کامل را نمی سازد.
نسخه 1938 در فرانسه به طور کلی به عنوان اولین کلاسیک شناخته می شود که میزان احتمالات زمانی که توده های زمینی خودسرانه وارد زمین می شوند را نشان می دهد. اما بسیاری از دعوتشدگان در خانه ماندند در حالی که دیگران حذف شدند، بنابراین کیفیت و تنوع مورد نیاز برای یک تکرار ایدهآل وجود نداشت.
پس از آغاز جنگ، در سال 1950، جام جهانی از برزیل دیدن کرد، با همکاری بین المللی مورد نیاز برای شکست دادن قدرت های محور، تعصبات – تا حدودی – را کمرنگ کرد و ورودها را افزایش داد، اگرچه کشورهای آفریقایی غایب بودند. طبیعتاً رنگهای امپریالیستی باقی ماند – استانلی روس دبیر فدراسیون فوتبال، متوجه شد که امپراتوری رو به زوال به معنای کاهش نفوذ است، بنابراین مشارکت به حفظ ظاهری از کنترل کمک کرد – اما با این وجود، درس تجمع برای جشن گرفتن تثبیت شد.
پس از سرنگونی موسولینی، اوتورینو باراسی، کمیسر فدراسیون فوتبال ایتالیا، نگران بود که نازیها برای کمک به تلاشهای جنگی، جام را ذوب کنند. بنابراین او آن را از بانک به خانهاش منتقل کرد و وقتی به موقع از او بازدید شد، جعبه کفش زیر تختش به نوعی گم شد، ژول ریمه تا زمان آتشبس در آنجا ماند – نخ خوبی است، اما همچنین میآموزد که جام جهانی عالی ما نیاز دارد. فولکلور و اساطیر خارج از زمین.
فوتبال عرضه مشابه. ابتدا انگلیس در معجزه گراس به آمریکا باخت، سپس اروگوئه با شکست برزیل قهرمان شد. ماراکانازو، عذاب ماراکانا – وحشت ملی میزبان که اهمیت مکان و فرهنگ فوتبال آن را تثبیت می کند. رویدادهایی مانند اینها نه تنها به این دلیل که نفس گیر بودند بلکه به این دلیل که بخشی از یک ساختار قدرتمند و فراگیر را تشکیل می دهند ضروری هستند. یک تاریخ مشترک با یک زبان مشترک که فراتر از تفاوت است.
آنچه 1950 نیز به ما نشان داد این بود که قالب مهم است. از آنجایی که برزیل بسیار وسیع است، تیم ها به گروه هایی تقسیم شدند که برندگان آن گروه دیگری را تشکیل دادند که برنده آن برنده بود. درسی که دیگر هرگز این کار را انجام ندهید آموخته شد، اما نه به طور کامل – اشتباهات مشابهی در سال های 1974، 1978 و 1982 انجام شد – اما از آن زمان توافق شد که رقابت ایده آل مستلزم خطر فوری فوتبال حذفی است.
چهار سال بعد، در سال 1954، جهان در سوئیس تشکیل جلسه داد و آلمان غربی – که قبلا ممنوع بود – اکنون در آن شرکت دارد. و اولین مسابقه تلویزیونی جامعه جهانی را که به ایجاد آن کمک کرد ناامید نکرد، مجموعه ای از بازی های مهیج که رکوردهایی را ثبت کردند که هنوز پابرجاست. اما مهمتر از همه، مراحل بعدی شامل برخوردهای حماسی با درام شگفتانگیز و کیفیتی بینظیر بود.
مرحله یک چهارم نهایی با نبرد برن تجلیل شد که در آن مجارستان – که انقلابی در نحوه بازی و بحث فوتبال ایجاد کرد – برزیل را در یک تریلر شرورانه قبل از اینکه تیم ها دوباره در رختکن جمع شوند برای یک بازی خوب، صادقانه و قدیمی، حذف کردند. سپس، در مرحله نیمه، آنها اروگوئه را با ضربه کمری شکست دادند و در فینال، فرنس پوشکاش – بهترین بازیکن جهان – از مصدومیت بازگشت و پس از شش دقیقه به گل رسید و مجارستان در هشت دقیقه 2-0 پیش رفت. اما آلمان غربی برای وارد کردن یک شوک دورانی و تراژدی یک طرف تاریخی که لحظه خود را از دست داد، در حالی که ملتی آشفته که در خلسه جمعی متحد شده بودند، فوراً در تاریخ بشریت ثبت شد، بازگشت. اگرچه کامل نبود، اما نزدیک بود.
اگر سال 1954 تا حدودی درباره نمادی بود که آنچه را که قرار بود انجام نداد، سال 1958 درباره تولد کسی بود که همه این کارها و بیشتر را انجام داد. پله بر مسابقات تسلط داشت و به ما یاد داد که جام جهانی عالی نیاز به یک نماد دارد – در حالت ایدهآل یک جاودانه غیرقابل استدلال – و اگر اتفاقاً جوانی را برای همیشه تجسم بخشد، خیلی بهتر است.
برد برزیل همچنین به ما نشان داد که در حالی که شگفتیها خوب هستند زیرا ما عاشق داستان هستیم، اما به دنبال پاسخی قطعی برای این سوال هستیم که کدام تیم بهترین تیم جهان است. در نهایت، 1954 آن را در هوا رها کرد، و در حالی که سال 1958 برعکس عمل کرد، شواهد نباید به اندازه یک انفجار نهایی 5-2 باشد.
یا باید؟ پس از رقابتهای فشرده در سالهای 1962 و 1966، شکست 4-1 برزیل از ایتالیا در سال 1970، فوتبال را چنان درخشان به ارمغان آورد که حاشیه پیروزی اهمیتی نداشت، ذوق و استعدادی سرشار از یک موفقیت اولیه و عاشقانه نفسانی بود. این به ما یادآوری می کند که رقابت اساسی ما فقط در مورد زمان حال نیست، بلکه پیوستار است. این اطمینان متحرک که ما اوج توانایی های انسانی را می بینیم، نه فقط در ورزش، بلکه در هنر. احساس غیرقابل مقایسه و تقریبا غیرقابل تحمل نزدیکی به عظمت. از شرکت در عظمت
مشابه آن در سال 1974، رینوس میشل و یوهان کرایف بازی را به سطح فکری متفاوتی ارتقا دادند. اگرچه سال 1970 نشان داد که بازیکنان شگفتانگیز خود را در کنسرت بیان میکنند، اما بر مجموعهای منحصربفرد از افراد استوار بود. از سوی دیگر، توتال فوتبال هلند، شیوه جدیدی از بازی را به نمایش گذاشت که الهامبخش آن بازی را به جلو برد و در طول نسلها ادامه داد – یکی دیگر از ویژگیهای جام جهانی بینقص.
مسابقات دهه 80 این کار را انجام ندادند، اما این درس را تقویت کردند که جنبه اساسی هر رقابت، مسابقات مرگ ناگهانی است که برای همیشه پابرجا هستند. ایتالیا 3-2 برزیل و آلمان غربی 3-3 فرانسه از 1982، همراه با برزیل 1-1 فرانسه و آرژانتین 2-1 انگلیس از 1986 درگیری هایی هستند که نه تنها از هیجان انگیزترین بلکه بحث برانگیزترین درگیری ها هستند و ما را با بحث های اخلاقی دچار مشکل می کند. از سبک v جوهر، به پایان می رسد v معنی، ورزش v سیاست، جهان مستهلک و شیفته افراطی از احساسات و افکار.
و این قبل از آن است که دیگو مارادونا را در نظر بگیریم، که نبوغ و کاریزمای شگفتانگیز او به ما آموخت که چه حسی را تماشا میکنیم که بهترین بازیکن جهان بر جهان مسلط میشود تا پادشاه جهان شود. اما مکزیک 86 نیز قابل توجه بود زیرا آنجا بود که مراکش به اولین کشور آفریقایی تبدیل شد که واجد شرایط ناک اوت شد. در نهایت، جام جهانی واقعاً La Coupe de Monde بود، جام جهان، با جو وحشی ایتالیا نیز – به ویژه در مقایسه با ایالات متحده آمریکا 94 – که رقابت عالی ما باید در کشوری برگزار شود که برای فوتبال عالی باشد.
که ما را به قطر 2022 بازمی گرداند: یک رژیم سرکوبگر اما نه یک کشور فوتبالی، میزبان هیچ تیمی که احتمالاً کار جدیدی انجام نمی دهد، هیچ تیم بزرگی در تمام دوران ها و هیچ بازیکن بزرگی در اوج خود وجود ندارد. اگرچه هنوز میتوانیم به مسابقات حذفی افسانهای، درگیری یا 73 و وسایل جانبی فولکلور امیدوار باشیم، اما اینکه این رقابت چه کمکی به گفتگوی ما میکند به ما بستگی دارد. جام جهانی بینقص یک توهم است، همینطور دنیای بینقص، اما این بدان معنا نیست که ما باید تلاش خود را برای آنها رها کنیم. در عوض، اگر از هر دو لذت می بریم، باید مسئولیت هر دو را به عهده بگیریم، و شکوه یکی را به دیگری القا کنیم – آن همه شادی، آن همه جامعه، همه آن هویت و آن همه عشق – زیرا در غیر این صورت، ما در دنیا چیست؟
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.