به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
افیا بهترین بخش از سه قرن، در مورد هدف سیاست اقتصادی اتفاق نظر وجود داشته است. از آغاز عصر صنعتی در قرن 18، هدف دستیابی به رشد هر چه سریعتر بوده است.
سخت نیست که بفهمیم چرا این تمرکز وجود داشته است. رشد استانداردهای زندگی را افزایش داده، امید به زندگی را افزایش داده، مراقبت های پزشکی را بهبود بخشیده و منجر به جمعیت تحصیلکرده بهتر و تغذیه بهتر شده است.
در واقع، این نشانه ای از موفقیت کشورهای ثروتمند غربی در رهایی مردم از فقر است که کشورهای در حال توسعه مشتاق به داشتن آن چیزی هستند که ما داشته ایم. اگر رشد سریعتر به معنای آب آشامیدنی پاکتر، کودکان بیشتر در مدرسه و مرگ مادران کمتر در هنگام زایمان باشد، کشورهای فقیر جهان بیشتر از این آب میخواهند.
اما یک مشکل آشکار وجود دارد. اگر کشورهای در حال توسعه بخواهند استانداردهای زندگی یکسان – یا حتی از راه دور – مشابه کشورهای توسعه یافته را داشته باشند، این به معنای استفاده بسیار بیشتر از منابع و فشار اضافی بر روی کره زمین است. این به معنای افزایش مصرف انرژی و خطر یک بحران آب و هوایی غیرقابل برگشت جهانی است.
با توجه به تهدید وجودی ناشی از گرمایش جهانی، این مفهوم که رشد خوب است به طور جدی توسط کسانی که میگویند سیاستگذاران باید به دنبال رشد صفر یا حتی اقتصادهایی که در حال کاهش هستند، به چالش کشیده شود. اشتباه نکنید، چه خوب است که حکمت پذیرفته شده زیر سوال می رود. این ایده که رشد سریعتر راه حل هر مشکلی است، دیگر قابل قبول نیست.
هیچ چیز جدیدی در مورد بحث فعلی وجود ندارد. توماس مالتوس قحطی نهایی را زمانی که رشد جمعیت از منابع غذایی فراتر رفت، پیش بینی کرد. اظهار نظر جان استوارت میل، مبنی بر اینکه «افزایش ثروت بی حد و حصر نیست»، راه را برای آنچه به عنوان اقتصاد پایدار شناخته شد، هموار کرد. هرمان دالی، که ماه گذشته درگذشت، مدتها از این ایده دفاع میکرد که محدودیتهای دنیای طبیعی محدودیتهایی را برای رشد ایجاد میکند. رابرت کندی به قول معروفی گفته است که تولید ناخالص داخلی همه چیز را اندازه گیری می کند به جز آن چیزی که زندگی را ارزشمند می کند، و سخنان او اکنون حتی قوی تر از زمانی که آنها را در سال 1968 بیان کرد، طنین انداز شده است.
با این اوصاف، دستیابی به یک اقتصاد با وضعیت ثابت یا رشد مجدد آسان نخواهد بود. دور از آن، به طرز جهنمی دشوار خواهد بود.
برای شروع، این به معنای تغییر طرز تفکر ما در مورد موفقیت اقتصادی خواهد بود. بحثهای سیاسی توسط احزابی انجام میشود که با یکدیگر رقابت میکنند تا بهترین استراتژی رشد را به رای دهندگان وعده دهند. زبان مهم است، بنابراین وقتی تولید ناخالص داخلی در حال افزایش است، این خبر خوبی است و وقتی کاهش می یابد، خبر بدی است. کشورها بر اساس جایگاهی که در جدول رشد لیگ بین المللی قرار دارند، مورد قضاوت قرار می گیرند. تلاش برای متقاعد کردن رأی دهندگان بریتانیایی که باید از رکود اقتصادی که اکنون در مراحل اولیه است، استقبال کنند، برای هر سیاستمداری سخت ترین کار خواهد بود.
دلیل آن این است که طی چندین دهه، مردم – به ویژه آسیب پذیرترین افراد – دریافته اند که رشد مجدد برای آنها خوب نبوده است. رکودها نوعی رشد زدایی هستند و منجر به بیکاری، ورشکستگی، بی خانمانی و سختی می شوند. رکود همچنین به این معنی است که سیاستمداران تمایل دارند رشد خود را دو برابر کنند و در صورت کاهش استانداردهای زندگی از واکنش منفی رأی دهندگان می ترسند. دولتها در مواجهه با انتخاب بین استفاده بیشتر از سوختهای فسیلی یا خاموش کردن چراغها، اولی را انتخاب کردهاند.
تنها راه برای دستیابی به یک اقتصاد با وضعیت پایدار، استفاده از یک استراتژی ضد فقر و یک استراتژی طرفدار سیاره است. تقریباً می توان جوامع غربی را تصور کرد که در آن – پس از بازتوزیع شدید – همه درآمد، ثروت و زمان برای داشتن یک زندگی خوب دارند. اما حتی این هم کافی نیست. آنچه مورد نیاز است، یک استراتژی جهانی است که کشورهای فقیرتر را تشویق کند تا به اهداف مشروع ضد فقر خود دست یابند به روشی که کمترین آسیب را برای محیط زیست داشته باشد.
بریتانیا 1 درصد از انتشار سالانه CO2 را به خود اختصاص می دهد، در حالی که چین و هند بین آنها 36 درصد را تشکیل می دهند. کشورهای آفریقایی ردپای کربن بسیار کمتری دارند، اما با افزایش جمعیت و افزایش تقاضا برای انرژی، احتمالاً رشد خواهند کرد. بریتانیا می تواند پیشرفت خود را به سمت یک اقتصاد خالص صفر سرعت بخشد، اما اگر با کاهش عمیق استفاده از سوخت فسیلی توسط انتشار دهندگان بسیار بزرگتر گازهای گلخانه ای همراه نباشد، هیچ تاثیر قابل ملاحظه ای بر افزایش دمای جهانی نخواهد داشت. کشورهای غربی میتوانند – و باید – الگوی انتقال سریعتر به انرژی پاکتر باشند، اما سادهلوحانه است که تصور کنیم کشورهای فقیرتر به زودی به سمت رشد مجدد بروند.
این بدان معنا نیست که ایده یک سیاره با حالت ثابت یک رویا است. با این حال، نشان می دهد که اولویت فوری باید تمیز کردن رشد کشور در حال توسعه تا حد امکان باشد. و این به چیزی بیش از کلمات گرم نیاز دارد. بر اساس یک تخمین، این کار به پول کلانی نیاز دارد: 2 تریلیون دلار در سال از هم اکنون تا سال 2030.
هدف باید نسخه جدیدی از طرح مارشال پس از جنگ باشد که در آن منابع مالی ارائه شده توسط دولت ها و موسسات مالی بین المللی به عنوان کاتالیزور سرمایه گذاری خصوصی عمل می کند. آویناش پرساود، فرستاده ویژه آب و هوا به میا موتلی، نخست وزیر باربادوس، به درستی می گوید که صندوق بین المللی پول و بانک جهانی می توانند اقدامات بیشتری را برای ارائه کشورهای در حال توسعه انجام دهند – که بسیاری از آنها با بدهی های بالا و هزینه های استقراض تنبیهی مواجه هستند. دسترسی به منابع مالی ارزانتر برای تأمین مالی پروژههای کاهش آب و هوا و سازگاری.
عدم تجهیز منابع لازم فاجعه بار خواهد بود، اما، به طرز غم انگیز، بسیار محتمل است. دولتهای غربی تصور میکنند که تمام وقت در دنیا برای اصلاح مدلهای معمول در تجارت خود دارند. حقیقت بی رحمانه این است که آنها این کار را نمی کنند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.