بریتانیا قبلاً کاهش خود را معکوس کرده است، اما ممکن است اوضاع قبل از اینکه بهتر شود بدتر شود | اندی بکت

به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،

Decline شبحی است که حداقل صد سال است که این کشور را شکار کرده است. از طریق عقب نشینی از امپراتوری، رکودهای پس از جنگ و وحشت رشد، و چرخش ما به داخل پس از برگزیت، نگرانی از اینکه بریتانیا در حال عقب ماندن از سایر کشورها – یا به صورت مطلق رو به وخامت است – بارها روزنامه نگاران، سیاستمداران و مردم را درگیر کرده است.

ما الان در یکی از آن دوره ها هستیم. هفت نفر از هر 10 نفر در نظرسنجی اخیر Ipsos Mori موافق بودند که کشور در حال افول است. مفسران در کشورهای دیگر با آمیزه‌ای از ترحم و فرومایگی نگاه می‌کنند.

ایده انحطاط ملی درام دارد: داستانی را ارائه می دهد، بزهای قربانی را پیشنهاد می کند و امکان نجات را ارائه می دهد. اما واقعاً به چه معناست، چگونه بر گروه‌های مختلف تأثیر می‌گذارد، و آیا در واقع اجتناب‌ناپذیر است، برای کشور کوچکی که زمانی بخش بسیار نامتناسبی از جهان را کنترل می‌کرد، این موضوعات پیچیده‌تر کمتر مورد بحث قرار می‌گیرند.

در عوض، انحطاط به عنوان یک ساده‌ساز سیاسی قدرتمند عمل می‌کند. این می تواند باعث شورش هایی علیه وضعیت موجود شود، مانند تاچریسم، یا نوعی فلج توده ای، همانطور که گاهی در دولت های در حال تغییر اما مسلط محافظه کار در دهه 1930 وجود داشت. این بار بریتانیا چه راهی را دنبال می کند نه تنها انتخابات بعدی، بلکه آینده بلندمدت ما را تعیین می کند.

یکی از دلایلی که زوال بسیاری از محافظه کاران از سال 2010 تاکنون مخالفت قاطعی را برانگیخته است، این است که این نزول ناهموار بوده است. برای اقتباس از سخنان معروف ویلیام گیبسون رمان نویس در مورد آینده، واقعیت جدید بریتانیا به عنوان یک کشور نسبتاً فقیر در حاشیه اروپا از قبل آمده است. فقط به طور مساوی توزیع نشده است. اگر وام مسکن خود را پرداخت کرده اید، در امور مالی یا یک نقش ارشد شرکتی کار کرده اید، از خدمات خصوصی به جای دولتی استفاده می کنید، و در بخش مرفه لندن یا مناطق اصلی زندگی می کنید – که هنوز هم یکی از ثروتمندترین مناطق اروپاست – پس افول بریتانیا ممکن است کمی بیشتر از یک داستان رسانه ای ملودراماتیک به نظر برسد. در سال جاری، دستمزد مدیران ارشد FTSE 100 به طور متوسط ​​23 درصد افزایش یافته است.

اما برای بقیه ما بریتانیا به طور غیرقابل انکاری به کشوری فقیرتر، سردتر و کمتر سالم تبدیل شده است. محرومیتی که امروزه رایج است، مانند افرادی که بدون گرما یا وعده های غذایی منظم زندگی می کنند، تنها چند سال پیش برای اکثر بریتانیایی ها دیستوپیک به نظر می رسید. با این حال، برای برخی از محروم‌ترین افراد، این کاهش در استانداردهای زندگی از دهه‌ها پیش، در زمان تاچر و سپس حزب کارگر جدید آغاز شد. یکی از راه‌های اندیشیدن به تاچریسم، و همه دولت‌های بریتانیایی که تحت تأثیر آن قرار گرفته است، نه به‌عنوان پروژه‌ای برای پایان دادن به انحطاط ملی – همانطور که او ادعا می‌کرد – بلکه به‌عنوان راهی برای محدود کردن این افول به گروه‌های اجتماعی است که سیاستمداران جریان اصلی و رای‌دهندگان متحرک از آن استفاده نمی‌کنند. خیلی بهش اهمیت میدن

مشکل محافظه کاران اکنون این است که این فروپاشی دوباره در بسیاری از جامعه گسترش یافته است. آخرین باری که چنین احساس رکود و تاریکی فراگیر در بریتانیا وجود داشت نیز در اوایل دهه 90 تحت حاکمیت محافظه‌کاران بود. سپس یک روزنامه ملی تحسین شده بود که عمدتاً به این موضوع اختصاص داشت، ایندیپندنت روز یکشنبه، که توسط روزنامه نگار بزرگ مالیخولیایی، ایان جک، که ماه گذشته درگذشت، سردبیر شد. این اولین روزنامه ای بود که برای آن کار کردم و چشم انداز ضعیف آن قدرتمند و حتی اعتیادآور بود. ما احساس کردیم که آخرین روزهای بازار آزاد محافظه‌کاران بریتانیا را مستند می‌کنیم. هنگامی که روزنامه به Canary Wharf در شرق لندن منتقل شد، سپس توسط اسکله‌های متروکه و طرح‌های اداری متروک احاطه شده بود، ما یکی از مناظر برج دفتر خود را «خیابان شکست سرمایه‌داری» نامیدیم.

با این حال، برداشت روزنامه در مورد بریتانیا تنها نیمی از درستی بود. محافظه کاران در آستانه حذف از قدرت بودند، اما ایده های اقتصادی آنها چنین نبود. و ظاهراً لندن فرسوده، مانند برخی دیگر از شهرهای بریتانیا، در واقع در مراحل اولیه احیای بزرگ بود، با حضور بانکداران و هنرمندان جوان بریتانیایی، اختراع میخانه، فرهنگ موسیقی رقص پررونق و حمل و نقل عمومی جدید. تا حدی، افول قبلی این احیاء را ممکن کرد: با ایجاد نارضایتی و متروک شدن فضاهایی که می‌توانست طرح‌های جدید را آغاز کند.

آیا روند مشابهی ممکن است دوباره تکرار شود؟ شرایط برای معکوس کردن سقوط بریتانیا این بار سخت تر به نظر می رسد. هیچ یارانه اتحادیه اروپا در دسترس نیست. اقتصاد جهانی به جای افزایش ناگهانی در حال لغزش است. درگیری با روسیه وجود دارد تا سود صلح پس از جنگ سرد. احساس سرخوردگی سیاسی ممکن است حتی بیشتر از اوایل دهه 90 باشد، زمانی که بریتانیایی‌های راست‌گرا حداقل هنوز معتقد بودند که تاچر کشور را نجات داده است. امروزه حتی محافظه‌کاران از زمان برگزیت تلاش می‌کنند تا چیزهای مثبتی برای گفتن درباره دولت‌های خود بیابند.

در همین حال، کایر استارمر، اگرچه به عنوان یک مجری سیاسی در حال پیشرفت است، اما فاقد طراوت و جذابیت مورد نیاز برای شخصیت دادن به آینده ای بهتر است، همانطور که تونی بلر در دهه 90 به عنوان رهبر مخالفان انجام داد. این روزها، با به حاشیه راندن چپ‌های کارگر، لیبرال دموکرات‌ها و سبزها که توسط سیستم انتخاباتی رشد کرده‌اند، و دولت‌های اسکاتلندی و ولز واگذار شده در اختیارات خود محدود شده‌اند، رأی‌دهندگانی که می‌خواهند بریتانیا به‌عنوان یک کل مسیر کاملاً متفاوتی را در پیش بگیرد، فاقد گزینه‌هایی هستند.

این کشور به طور خودکار در جریان اصلی جوامع نسبتا راحت و لیبرال اروپایی جایگاهی ندارد. تنها چند دهه پیش، سه کشور دیگر در حاشیه این قاره – اسپانیا، یونان و پرتغال – دیکتاتوری بودند. در حالی که یکی دیگر – ایرلند – یک پستو خالی از جمعیت بود. بازدید از آن کشورها اکنون به معنای دیدن این است که گاهی اوقات به طرز الهام‌بخشی می‌توان این افول را معکوس کرد. اما باید یادآوری کرد که ممکن است ابتدا اوضاع در بریتانیا بدتر شود.

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

بازی های برگشت نیمه نهایی لیگ اروپا و لیگ کنفرانس اروپا – زنده | لیگ اروپا

به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ، اتفاقات کلیدی فقط رویدادهای کلیدی را …