به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیمبارزه طولانی و لزوماً خنجر برای آزادی نازنین زاغری – رتکلیف و انوشه عاشوری داستانی است که از نیویورک شروع شد و – از طریق کاخ سلطان در مسقط و سنگفرش سرد در خیابان شاه چارلز لندن – به پایان رسید. تاخیر ناخن جویدن در فرودگاه بین المللی تهران.
پس از آزادی سرانجام این دو ایرانی-بریتانیایی در روز چهارشنبه، لیز تراس، وزیر امور خارجه بریتانیا و تیمش در مجلس عوام به دلیل نقش و عزم آرام او در نظارت بر این تلاش خارقالعاده مورد تحسین قرار گرفتند.
دیگران خواهند گفت که هرگز نباید اینقدر طول می کشد، و در یک لحظه پیروزی او به یک سیاست واقعی وحشیانه متوسل شده است و سایر شهروندان بریتانیایی مانند مراد طاهباز را در ایران پشت سر گذاشته است – که ظاهراً با “مرخصی” از زندان آزاد شده اند، اما در واقعیت. هنوز تحت گارد مسلح
همچنین درست است که تراس به طور اتفاقی بر سر کار بود – پنجمین وزیر خارجه که پرونده را در اختیار داشت – زمانی که سرانجام لحظه توافق فرا رسید.
اما وزیر امور خارجه تلاش های شخصی قابل توجهی را در مذاکرات با ایران بدون هیچ تضمینی برای موفقیت انجام داد. او چند روز پس از آغاز به کار با ریچارد رتکلیف، همسر زاغری راتکلیف تلفنی صحبت کرد و در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر با وزیر امور خارجه جدید ایران، حسین امیرعبداللهیان، در نیویورک صحبت کرد. اولین دیدار شخص به فرد بین دو کشور پس از بازگشت جرمی هانت دست خالی از نشستی در تهران سه سال قبل است. بیشتر جلسه با بحث در مورد چگونگی پیشرفت موضوع بدهی 400 میلیون پوندی و بازداشت شدگان دوتابعیتی پس از دو شروع اشتباه در اوایل سال انجام شد.
اما تراس همچنین با اعتصاب غذای غیرمنتظره موفق 21 روزه توسط ریچارد رتکلیف در خارج از دفتر امور خارجه در خیابان کینگ چارلز در ماه نوامبر یخبندان شد. با چادر کوچک او که بسیار نزدیک به پارلمان برپا شده بود، آرمان رتکلیف به وست مینستر تبدیل شد، زیرا نمایندگان مجلس که تحت تأثیر صداقت شخصی او قرار گرفته بودند، احترام فراحزبی برای او ایجاد کردند. حرکت سیاسی باید وزارت امور خارجه را به لرزه درآورده باشد. یک جلسه در سالن وست مینستر مملو از نمایندگانی بود که برای دیدن رتکلیف در اعتصاب غذا رفته بودند و اکنون خواستار پرداخت بدهی بودند.
تا آن زمان برای تراس و وزرای خارجه قبلی مشخص شده بود که هیچ زندانی انگلیسی در زندان ایران تا پرداخت بدهی 400 میلیون پوندی به این کشور آزاد نخواهد بود. به نظر خودش، اولین مسئله – یکی از خطرات اخلاقی – قابل غلبه بود: این پرداخت بدهی بود، نه تسلیم شدن در برابر باج خواهی.
موضوع دوم به طور فزاینده ای نحوه پرداخت است که از سال 2018 که تحریم های آمریکا پس از فروپاشی توافق هسته ای ایران اعمال شد، بسیاری از راه ها مانند پرداخت به بانک مرکزی ایران را که ترجیح این کشور است، بسته بود، مانعی برای سال ها بود. روش. نگرش در حال تحول دولت بایدن در ایالات متحده بحرانی شد.
در آغاز سال، تراس به یک واسطه مورد اعتماد – وزیر امور خارجه عمان، سید بدر البوسعیدی، روی آورد که در نشست شورای همکاری خلیج فارس در 20 دسامبر در اقامتگاه فضل و لطف خود، Chevening، ملاقات کرد. عمان در طول دهه ها به عنوان خانه ای برای کانال های پشتیبان دیپلماتیک محتاط عمل کرده است. مقامات خود او، از جمله لورا هیکی، رئیس میز عراق، سپس به عمان سفر کردند تا جزئیات را در مسقط نهایی کنند.
بخش اعظم این کار با پیشبینی مذاکرات برای احیای توافق هستهای ایران انجام شد که به نتیجه موفقیتآمیز در وین میرسید – یک نقطه عطف بالقوه در روابط بریتانیا و ایران، و در واقع روابط بین غرب و ایران.
در عمان تبادلات مفصلی بین مقامات انگلیسی و ایرانی در مورد نحوه پرداخت بدهی صورت گرفت. ایران استدلال کرد که این پول ها به وزارت دفاع این کشور قابل پرداخت است. بریتانیا این موضوع را رد کرد و گفت که پرداخت آن به بانک مرکزی ایران یا به صورت نقدی، ایدهای که زمانی توسط بوریس جانسون مطرح شده بود، امکانپذیر نیست، زیرا «تعویضپذیر» است – به سایر بخشهای سیستم مالی ایران نفوذ میکند، و ممکن است مشمول تحریم شوند.
بنابراین در عوض توافق شد که این پول ابتدا به عنوان اعتبار بریتانیا به ایالات متحده پرداخت شود و سپس پول با استفاده از توافقنامه تجارت بشردوستانه سوئیس به بانک سامان منتقل شود، کانالی که در سال 2020 توسط دولت ترامپ راه اندازی شد تا به تجارت بشردوستانه اجازه دهد. به ایران سرازیر شود. بر اساس این قرارداد، سفارت سوئیس، نمایندگان دیپلماتیک ایالات متحده در ایران، موظف به نظارت برای اطمینان از صرف این پول برای اهداف بشردوستانه، مانند غذا و دارو، و نه موشکی شده اند.
مبلغ دقیق و موضوع سود، قبلاً در پروندههای دادگاهی قبلی حل شده بود که طبق حکم دادگاه عالی بریتانیا به دلیل تحریمها، هیچ سودی بابت بدهی که از فروش فروپاشی تانکهای چیفتن معوقه بود، به ایران پرداخت نمیشد. به ایران در دهه 1970.
موضوع سوم «مرد سوم» بود: طاهباز، حافظ محیط زیست با تابعیت بریتانیایی، آمریکایی و ایرانی، متهم به جاسوسی پس از ردیابی گونه های در حال انقراض با دوربین.
تلاش قبلی بریتانیا برای تسویه بدهی تا حدی بر سر طاهباز شکست خورده بود. در فاصله زمانی بین انتخاب بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا و کناره گیری دونالد ترامپ در ژانویه 2021، دومینیک راب، وزیر امور خارجه وقت، به طاهباز در زندان پیشنهاد داد که به موجب آن او در ایران با مرخصی – در خارج از زندان اما نه آزاد – رها شود. زاغری-رتکلیف و انوشه به خانه می آمدند. ایرانیها طاهباز را آمریکایی میدانند و از این رو او را بخشی مشروع از تجارت دوجانبه بریتانیا نمیدانستند.
طاهباز، به گفته خانواده اش، معامله راب را از زندان خود رد کرد و آمریکا نیز چنین کرد. در آن زمان، دولت مستعفی ترامپ مشتاق دیدن سیل 400 میلیون پوندی به خزانه ایران نبود. در نتیجه بریتانیا عقب نشینی کرد و انوشه و زاغری-رتکلیف را در بازداشت گذاشت.
اما با بررسی این موضوع در ماه گذشته، وزارت خارجه ظاهرا تصمیم به تغییر تاکتیک گرفت. در آن زمان، ارس امیری، کارمند سابق شورای بریتانیا، آزاد شده بود. دلیل این بود: اگر بریتانیا بتواند دو زندانی سرشناس خود را به خانه بازگرداند، آنها باید این پیشنهاد را بپذیرند، حتی اگر برای طاهباز و همسرش که او نیز در ایران گرفتار شده است سخت باشد. خانواده طاهباز تنها روز سهشنبه از طریق مطبوعات بریتانیا خبر آزادی قریبالوقوع زاغری-رتکلیف را شنیدند و برای یافتن کسی در وزارت خارجه تلاش کردند تا به آنها اعتراف کند که او این بار مصرفکننده شده است. تأخیر میخ گزنده قبل از خروج زاغری-رتکلیف از دستان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چانه زنی در آخرین لحظه بر سر شرایط مرخصی طاهباز بی نتیجه بود.
حتی اگر او دیگر در زندان نباشد، این یک خیانت وحشتناک برای محافظان محیط زیست است. او تنها فرد متولد بریتانیا در میان سه گروگان سرشناس است و خانوادهاش در ایالات متحده و بریتانیا متعجب شدهاند که آیا مسیر درستی را اتخاذ کردهاند که به اندازه سایر خانوادهها در انظار عمومی کمپین نکنند. شناسنامه او که نشان می دهد او در بیمارستان هامرسمیت لندن به دنیا آمده است، برای متقاعد کردن بریتانیایی ها برای ایستادن در کنارش فایده ای نداشت.
وقتی نوبت به معامله ای می رسد که این هفته منعقد شد، نقاط تفاوت واقعی باقی می ماند. ایران می گوید روز دوشنبه این پول را – نزدیک به 394 میلیون پوند – از انگلیس دریافت کرده است. بریتانیا می گوید تا زمانی که زاغری-رتکلیف و آشوری به سلامت در خارج از خاک ایران نبودند، این پول به دست ایرانی ها نرسید. ایران به داستان خود مبنی بر جاسوس بودن آن دو پایبند است. انگلیس می گوید آنها بی گناه هستند. ایران مدعی است که یک زندانی ایرانی توسط انگلیسی ها به عنوان بخشی از این معامله آزاد شده است. بریتانیا می گوید که این واقعیت ندارد.
اما حقیقت بزرگتر پس از بازگشت به خانه و در آغوش گرفتن جشن این است که وزارت خارجه باید به این موضوع فکر کند که آیا این آزادی باید اینقدر طول بکشد یا اینقدر دردناک بوده است. به همین ترتیب، خانوادههای کسانی که مدتها منتظر بازگشت عزیزانشان بودهاند، روزی مستحق پاسخهای صریح دیپلماتها و چهرههای پنهان صنعت دفاعی خواهند بود.
به سختی می توان جشن گرفت که اتباع بریتانیایی برای مدت طولانی در زندان نگهداری می شدند، زمانی که راه حل – پرداخت بدهی معوق و مدت ها به رسمیت شناخته شده – به وضوح در دسترس بود. پاسخ وزارت امور خارجه تا به امروز باقی مانده است که دو موضوع – بدهی و بازداشت – از هم جدا هستند، اما این تقسیم یک تخیل دیپلماتیک است که با این واقعیت نشان می دهد که بازداشت شدگان تنها یک بار در یک هواپیمای کوچک به عمان منتقل شدند. وارد حساب بانکی ایران شد.
نباید شهامت شخصی و اصرار کورکورانه دو شهروند عادی، ریچارد رتکلیف و شری ایزدی، همسر آشوری، لازم بود تا سرانجام دولت بریتانیا را به انجام کار درست وادار کنند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.