به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
مدولت های جدید به اعداد و ارقام تکیه می کنند. آنها رگ حیات بخش ها هستند که برای قضاوت درباره موفقیت یا شکست سیاست ها استفاده می شود. سیاستمداران از آنها برای مشروعیت بخشیدن به نظرات و ایده های خود و بررسی دقیق، افشاگری و حمله به طرف مقابل استفاده می کنند.
در حالی که در گذشته ممکن بود برای سیاست عمومی کافی باشد که بر اساس «چون من چنین میگویم» توجیه شود، دولتها دیگر نمیتوانند بر ایمان کور تکیه کنند. از آنها انتظار می رود، حتی از آنها خواسته می شود که از سیاست های خود با شواهد محکم حمایت کنند – ناراحتی ناشی از بودجه کوچک دولت لیز تراس نمونه ای از آن است – و ما تمایل داریم اعداد را به عنوان محکم ترین شکل شواهد موجود در نظر بگیریم.
مشکل اینجاست که همیشه نمی توان به اعداد و ارقام اعتماد کرد، حتی اگر از منابع رسمی آمده باشند. علیرغم قصد اقدام بر اساس شواهد خوب، دولتها از همه اقشار به دلیل مشکل آنچه من «دادههای بد» مینامم – آمارهای رسمی که تکه تکه و نادرست هستند، پیوسته به سمت فاجعه سوق داده شدهاند.
گاهی اوقات وضعیت بد داده های ما تقصیر کمبود منابع و عدم توجه به شمارش مواردی است که باید شمارش شود. برای چندین دهه، آمار مهاجرت صرفاً بر اساس نظرسنجی از افرادی بود که از بنادر هوایی، دریایی و ریلی بریتانیا وارد و خارج می شدند. سالانه میلیونها مسافر وارد بریتانیا میشوند و از آن خارج میشوند و جمعآوری مهاجران از این انبار عظیم کاه تا حدی یک شانس بوده است. برای مثال، در اوایل دهه 2010، به نظر میرسید که این ارقام وضعیت هشدار دهندهای را نشان میدهد که در آن نیمی از دانشجویان بینالمللی ویزای خود را بیش از حد باقی میماندند.
در دوران ترزا می، وزارت کشور یک کمپین چند جانبه برای شناسایی مهاجران غیرقانونی راه اندازی کرد که شامل بستن کالج های جعلی و معرفی چک های حق کار و حق اجاره بود. آمارهای جدید در سال 2017 به این نتیجه رسیدند که تخمین اولیه ماندن بیش از حد برای دانشآموزان اشتباه بوده است، نقص در شمارش صحیح افراد – و نشانهای از غیرقابل اعتماد بودن آمار مهاجرت در کل. اما برای گروهی که در سمت اشتباه سیاستهای محیطی به اصطلاح خصمانه قرار گرفتند، خیلی دیر بود: افرادی که به طور قانونی از کشورهای مشترک المنافع در دوران پس از جنگ آمده بودند اما نمیتوانستند مدرک کافی برای این موضوع ارائه کنند. این قربانیان رسوایی ویندراش، که توسط آبان نیوز فاش شد، به لطف یک دشمن خیالی در تعداد و عدم ثبت سوابق دولتی، از بی عدالتی های متعددی رنج بردند.
در اواسط دهه 2000، دولت کارگر مایل بود که در هنگام تغییر یارانه کشاورزی اتحادیه اروپا از یارانه کشاورزی بر اساس آنچه کشاورزان تولید میکنند به یارانهای بر اساس میزان زمینی که میتواند کشاورزی شود، پیش قدم باشد. همانطور که مشخص شد، وضعیت ناقص سوابق زمینی ما به این معنی بود که دولت اساساً نمیدانست که این موضوع برای چه مقدار زمین اعمال میشود. و هنگامی که سیستم جدید راه اندازی شد، خدمات ملکی توسط بهمنی از ادعاهای پیش بینی نشده به هم ریخت. بریتانیا به دلیل تاخیر در پرداخت های ناشی از این عقب ماندگی توسط اتحادیه اروپا جریمه شد، در حالی که کشاورزان خود با ورشکستگی مواجه شدند و در برخی موارد وحشتناک جان خود را گرفتند.
مواقع دیگر، اعداد می توانند گمراه شوند، زیرا لزوماً روش درست یا غلطی برای شمارش چیزی وجود ندارد، بنابراین ما بر اساس آنچه فکر می کنیم در یک مقطع زمانی مهم است، به یک دیدگاه محدود می رسیم. بحث در مورد اینکه آیا زندان «کار میکند»، آیا مدارس راهنمایی ایده خوبی هستند یا خیر، و حتی اینکه آیا جرم و جنایت و فقر در حال افزایش یا کاهش هستند، دههها است که ادامه دارد – و تا چندین دهه ادامه خواهد داشت، مگر اینکه راههای توافقشده و بهتری پیدا کنیم. اندازه گیری این پدیده ها دادهها بر اساس آنچه که تصمیم گرفتیم در وهله اول به اندازه کافی برای شمارش و اندازهگیری مهم است، به ما راهحلهایی ارائه دهند.
مردم Ilfracombe، Devon، این را می دانند. در دهه 1960 ایستگاه راه آهن آنها بسته شد و به معنای پایان صنعت گردشگری شهر بندری بود. این به لطف برنامه گسترده کاهش خطوط راه آهن به توصیه رئیس ریل بریتانیا، ریچارد بیچینگ بود، که معیار اصلی برای تصمیم گیری مفید بودن خط راه آهن، میانگین هزینه هر مسافر، در هر مایل، در طول یک سال بود. مشکل این بود که میانگین سالانه بازتاب وحشتناکی از اهمیت راه آهن به مقاصد تعطیلات تابستانی مانند Ilfracombe بود که تنها برای چند ماه از سال ترافیک راه آهن قابل توجهی داشت.
سیاستمداران معمولاً در مدلسازی آماری متخصص نیستند و این امر آنها را تا حدودی تحت سلطه دانشگاهیان و اقتصاددانان قرار میدهد که خودشان میتوانند ایدههای خود را با اطمینانی بسیار بیشتر از آنچه لازم است تبلیغ کنند. در یک مورد به خصوص فاحش، یک استدلال اقتصادی کلیدی در دستور کار ریاضت اقتصادی دولت ائتلاف Con-Lib در سال 2010 مشخص شد که از اشتباه در صفحه گسترده Excel سرچشمه گرفته است. اقتصاددانان کارمن راینهارت و کنت روگاف با مطالعه ای که در آن ادعا می کردند دریافتند بدهی 90 درصد تولید ناخالص داخلی برای رشد بد است، کاهش نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی را توصیه کرده بودند. سالها بعد، یک دانشجوی دکترا متوجه شد که این نتیجهگیری تنها به این دلیل است که نویسندگان در گنجاندن پنج ردیف آخر دادههای خود ناکام بودهاند. نویسندگان به اشتباه خود اعتراف کردند – اما نه قبل از اینکه ریاضت به سنگ بنای سیاست اقتصادی بریتانیا تبدیل شود.
دادههای بد چیزی خاص یا فنی نیستند. صرف نظر از اینکه کدام حزب در قدرت است، هزینه های واقعی دارد که می تواند در واقع بسیار جدی باشد. مسائلی که برای مردم مهمتر است، مواردی هستند که بدترین دادهها را در اختیار داریم: جرم، مهاجرت، درآمد، مزایا، بیکاری، فقر و برابری.
برخی از معماری ما برای جمعآوری دادهها کاملاً فاقد منابع هستند و نیاز به بازنگری دارند، اما دولتها تمایل دارند که رفع این مشکل را به عنوان یک فروش سخت به مالیات دهندگان ببینند. تغییر در فرهنگ سیاسی ما تا حد زیادی به سمت عدم اطمینان به عنوان یک کلمه کثیف تلقی خواهد شد. تا آن زمان، ما مردم میتوانیم با پرسیدن سؤال، امتناع از قانع شدن به ارزش اسمی و درخواست توضیحات، فشار را ادامه دهیم. اعداد قدرت عظیمی دارند، اما در نهایت، باید به یاد داشته باشیم که ما بر آنها حکومت می کنیم – نه برعکس.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.