به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
منزمان بدی برای طرفداران اقتصاد قطره چکانی است. پیوستن به Liz Truss و Kwasi Kwarteng در زبالهدان ایدههای بد، این باور است که ثروت خوب، یا کمکهای مالی، برای افراد بالادست به سود اکثریت تبدیل میشود.
اما در عین حال، به نظر میرسد که ما از مفهوم مشابه «تنوع کاهشیافته» راضی هستیم. این عقیده است که قرار دادن افراد رنگین پوست در راس یک سازمان به طور خودکار به نفع رنگین پوستان پایین تر از مقیاس است، فرهنگ سازمان را تغییر می دهد، اشتغال افراد با پیشینه های مختلف را در هر سطح افزایش می دهد و سیاست های بهتری برای جامعه چند فرهنگی ایجاد می کند. عالی به نظر می رسد، اینطور نیست؟ اما متاسفم، این هم احمقانه است.
ما قبلاً محدودیتهای این ایده را دیدهایم که رنگین پوستان همیشه به معنای تغییر مثبت است. به سوئلا براورمن – دختر مهاجرانی از کنیا و موریس – فکر کنید که “رویای” خود را برای دیدن یک هواپیمای مملو از پناهندگان در حال پرواز به رواندا به اشتراک می گذارد. به ریشی سوناک فکر کنید که اکنون مورد علاقه نخستوزیری است و میبالد که فرمول بودجهای را تغییر داده است که پول عمومی بیشتری به «مناطق شهری محروم» میدهد.
برخی به طرز مذمومی استدلال میکنند که توضیح وقتی سیاستمداران راستگرای مانند براورمن و کوارتنگ میگویند چیزهایی که مترقیها به آن اعتراض دارند این است که آنها «نوع اشتباه» زنان یا سیاهپوستان هستند. یا حتی این که آنها فقط “سطحی” سیاه هستند.
اما مشکل این نیست: مشکل خود مفهوم است. این ایده که صرفاً با افزایش تنوع در رأس یک سازمان، چه نخست وزیر یا یک مدیر عامل، منجر به تنوع در سراسر سازمان شود، توسط ادبیات دانشگاهی پشتیبانی نمی شود. در واقع، شواهد زیادی وجود دارد که برعکس آن اتفاق می افتد.
دو سال پیش، زمانی که من به تأسیس مرکز تنوع رسانهای سر لنی هنری کمک کردم، یکی از اهداف اصلی ما کمک به سازمانهای رسانهای بود که با استفاده از بهترین تحقیقات دانشگاهی برای اطلاعرسانی به سیاستهای استخدامی، تنوع و شمول خود را افزایش دهند. من از آن زمان در پانل های متعددی با سازمان های رسانه ای بزرگ – بسیاری از آنها لیبرال – نشسته ام که همه واقعاً گیج شده اند که چرا افزایش تنوع در پست های ارشد فرهنگ محل کار آنها را به طور اساسی تغییر نداده است. تنها چیزی که من همیشه به آن توصیه میکنم این است که صرفاً تغییر دادن افراد بالادست به نتایجی که آنها به دنبال آن هستند نمیرسند.
همه ما زنان و افراد رنگین پوست را در پست های ارشد می شناسیم که بدون ترس برای کمک به بهبود تنوع و شمول کار می کنند. اما ما همچنین باید بدانیم که اغلب این تمرکز هزینه دارد: مطالعه پشت سر هم نشان داده است که زنان و افراد رنگین پوست بهای شخصی سنگینی را می پردازند. در یک مقاله مهم، محققان هاروارد دریافتند که وقتی مردان تنوع را ترویج میکنند، رتبهبندی عملکرد کمی بالاتری دریافت میکنند. آنها به عنوان “آدمهای خوب” تلقی می شدند که محل کار بهتری ایجاد می کنند. با این حال، زمانی که مدیران زن تنوع را ترویج میکردند، آنها را مغرضانه تلقی میکردند و عملکرد خود آنها نیز بر این اساس منفی تلقی میشد.
مطالعه دیگری پیامدهای بدتری دارد. این نشان میدهد که افرادی از اقلیتهای قومی که قبلاً تمایل به حمایت از تنوع نشان دادهاند، کمتر احتمال دارد که ارتقا یابند یا شغل جدیدی پیدا کنند. کسانی که تجارب مربوط به قومیت خود را در رزومه خود گنجانده بودند، به احتمال زیاد برای شغل از دست میرفتند – حتی در شرکتهایی که آشکارا برای تنوع ارزش قائل بودند.
عواقب آن این است که اغلب کارگران «متنوع» مجبورند بین جاه طلبی شخصی یا کمک به افراد با پیشینه خودشان برای پیشرفت یکی را انتخاب کنند. من می دانم که این درست است. همین روز پیش، با یکی از مدیران سیاهپوست تازه ارتقاء یافته صحبت کردم که واکنشش به ارتقای مقامش این بود که میگفت: «میخواهم برای ترفیع سیاهپوستان بیشتر بجنگم، حتی اگر به قیمت کارم تمام شود.» او فقط گزینه های باینری را می دید.
بنابراین، در ماه تاریخ سیاه، چه چیزی می توانیم از همه اینها بگیریم؟ اولاً، تردیدی وجود ندارد که شرکت ها و مؤسسات انگلیسی باید تعداد زنان و رنگین پوستان را در مناصب ارشد افزایش دهند. اما حتی اگر پیشرفتی در این زمینه مهم حاصل شود، تأثیر حداقلی خواهد بود مگر اینکه به طور فعال از این افراد حمایت شود تا بتوانند بدون نگرانی از جریمه شدن برای تلاشهایشان کمک کنند. تا آن زمان، افرادی که به احتمال زیاد برمی خیزند، کسانی خواهند بود که به تنوع اعتقادی ندارند، یا دیگرانی که با آگاهی از تأثیر وحشتناک دیده شدن برای مبارزه برای آن، تصمیم می گیرند از خود دوری کنند.
برای بازگرداندن این موضوع به سیاست: بررسی واقعیت ممکن است کمک کند. ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که رنگین پوستان یا زنان در هر حزبی قیام کنند، اگر باورها و ارزش هایشان با حزبی که در آن به دنبال موفقیت هستند متفاوت باشد. افراد رنگین پوست و زنان در پستهای ارشد به سادگی ارزشهای سازمانی را که در آن حضور دارند منعکس میکنند – تحقیقات نشان میدهد غیرواقعی است که انتظار داشته باشیم آنها راه خود را به بالاترین سطح صعود کنند و سپس عوامل تغییر باشند و فرهنگی را به چالش بکشند که آنها را قادر به موفقیت کرده است. کسانی که این کار را انجام دهند مستثنی از قاعده خواهند بود. این واقعیت است.
من زنان شجاع و مدیران سیاهپوست و آسیایی را که با آگاهی از خطرات شغلی خود تنوع را ترویج می کنند، تحسین می کنم. اما اگر در مورد پیشرفت جدی هستیم، آنها نباید این انتخاب را انجام دهند و بار آن نباید بر دوش آنها باشد. تا زمانی که این اقدامات نیاز به شجاعت فوقالعاده نداشته باشند، هرگز پیشرفت واقعی حاصل نخواهد شد.
مارکوس رایدر مجری پادکست Black British Lives Matter است
-
آیا نظری در مورد موضوعات مطرح شده در این مقاله دارید؟ اگر مایلید تا حداکثر 300 کلمه پاسخی را از طریق ایمیل ارسال کنید تا برای انتشار در بخش نامه های ما در نظر گرفته شود، لطفا اینجا را کلیک کنید.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.