به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
هفت مرد در یک دوش عمومی عرق بدنشان را می شویند. مگر اینکه نگاه کنید و یک صابون محکم را با چیز دیگری اشتباه بگیرید، اندامهای آنها در نزدیکی وسوسهانگیز آویزان هستند، اما هرگز کاملا لمس نمیشوند.
چاپ لینوکت 1963 هنرمند آلمانی یورگن ویتدورف، از مجموعهای با عنوان «جوانان و ورزش»، ممکن است شبیه چیزی از یک رمان گرافیکی قفسهی بالا یا نقاشیهای بدجنس نماد آزادی همجنسگرایان تام فنلاند به نظر برسد.
با این حال، صحنه حمام احساسی هرگز قصد رسوایی نداشت، حتی در حالی که اشتیاق مردان در معرض دید عموم پنهان شده بود: به سفارش ایالت آلمان شرقی، یک چاپ قاب دار برای سال ها در راه پله های آکادمی ورزشی لایپزیگ آویزان بود و بعداً در روزنامه ای تکثیر شد. جنبش جوانان سوسیالیستی که توسط رژیم اداره می شود.
شصت سال بعد، تنش قابل مشاهده بین همنوایی ظاهری و میل پنهان است که باعث احیای ویتدورف می شود، که پس از فروپاشی جمهوری دموکراتیک آلمان در ابهام فرو رفت و چهار سال پیش در فقر در برلین مرد. در سالی که نودمین سال او میشد، اولین نگاه به گذشتهنگر در گالری کاخ بیسدورف با موفقیت غافلگیرکنندهای همراه بود و ۱۳۴۰۰ بازدیدکننده را از زمان افتتاح آن در ابتدای سپتامبر به منطقه Marzahn برلین جذب کرد.
کارین شیل، که سرپرستی نمایش را با استفان کوآل، گالریست، میگوید: «آنچه کار ویتدورف را بسیار جذاب میکند، نه تنها هنر استادانهاش است، بلکه زندگیای است که میتوانیم از این تصاویر ببینیم، جنسیتی که سرکوب شده و بعداً سرکوب شده است. در آغوش گرفت.»
در حالی که جمهوری دموکراتیک آلمان در سال 1968، یک سال قبل از آلمان غربی، اعمال جنسی بین مردان را جرم زدایی کرد، اما مکان های عمومی کمی وجود داشت که سبک زندگی همجنس گرایان و همجنس گرایان در آن ها قابل کنترل نباشد. در اوایل دهه 60 کمپین های سیاسی علیه “میله های وابسته به عشق شهوانی” صورت گرفت و طبیعت گرایی تا دهه 70 به یک جنبش اصلی تبدیل نشد.
آندریاس استرنویلر، یکی از دوستان ویتدورف که اولین نمایشگاه انفرادی او را در موزه شوولز برلین در سال 2012 بر عهده داشت، میگوید: «وقتی نوبت به همجنسگرایی میرسید، شرق به اندازه غرب بورژوا بود.
با این حال، هنر مکانی بود که در آن مردان اجازه داشتند بدن مردانه را جشن بگیرند، به ویژه در سبک رئالیستی سوسیالیستی که بدنی سالم را فتیش می کرد. ویتدورف اولین تجربه جنسی خود را با مردان دیگر در سال 1963 داشت، در حالی که روی چرخه ورزش و جوانان کار می کرد، در نهایت در همان سال برای برخی از دوستان نزدیک و هنرمندان همکارش منتشر شد. شیفتگی او به فرم مردانه، بیننده را به گروهی از دوچرخه سواران، شناگران المپیک یا سازندگان در یک استراحت ناهار می برد. زنان او بیتفاوتتر هستند و دستها روی سینهها ضربدری شدهاند.
ویتدورف دو سال پیش اولین تحسینکنندگان خود را با مجموعهای از چاپهای روی چوب به نام چرخه برای جوانان به دست آورده بود. بهویژه جوانان میتوانستند خود را در تصاویر او از نوجوانان در حال بوسیدن در کوچهها، زوجهای جوان موتور سوار، یا پدران تازهرو در حال شعبدهبازی فرزندان و کیفهای خرید بشناسند.
یان لینکرزدورف، شاگرد سابق ویتدورف گفت: «او به اشتیاق جوانان برای بیان فردی بسیار علاقه مند بود.
Scheel of Cycle for Youth که هزاران نسخه از آن به فروش رفت، گفت: «افراد در این تصاویر به خود اعتماد دارند، نه به خاطر پرچمهای قرمزی که حمل میکنند یا نمادهای سیاسی که به اهتزاز در میآورند.
بهویژه بزرگترهای آلمان شرقی بدبین بودند: منتقدان جوانهای مجموعه «چرخه برای جوانان» را بیش از حد غربی میدانستند. خوانندگان روزنامه نامه هایی نوشتند و از تصویری شکایت کردند که در آن مرد جوانی هنگام بوسه ای رویایی با زنی لباس پوشیده دستانش را در جیب خود نگه داشته بود. استرنویلر گفت که این تصویر عمدتاً زندگینامهای بود: بیان اولیهای از سرد بودن او توسط جنس دیگر.
در حالی که ویتدورف از هنجارهای اجتماعی آلمان شرقی احساس ناراحتی می کرد، هرگز آشکارا علیه این سیستم شورش نکرد. او که از سال 1957 یکی از اعضای حزب حاکم اتحاد سوسیالیست بود، امرار معاش می کرد و در کلاس های طراحی دویدن برای مرزبانان و افسران پلیس، که به او دستور دادند یک نقاشی دیواری برای غذاخوری مقرشان در برلین بسازد، درآمد کسب می کرد. اختلاط هنرمندان و کارگران در «حلقههای» خلاق بخشی از یک برنامه دولتی برای پر کردن شکاف بین روشنفکران و پرولتاریا بود.
کاخ بیسدورف که تا فوریه 2023 ادامه دارد، پرترههایی از پانکها با موهای سبز در کنار مردان یونیفرم پوش دارد که با چیدمان تصویر وحشی «پترزبورگ» از کف تا سقف آویزان شدهاند که خود ویتدورف در خانه تمرین میکرد. پرتره لطیف لنین، کمی ناجور، جدا از بقیه، بالای درب آسانسور گیر کرده است.
با فروپاشی جمهوری دموکراتیک آلمان، درآمد ویتدورف از طریق کار تدریس به پایان رسید. او در دهه 60 خود به برگزاری کلاس های طراحی برای دوستانش در آپارتمانش ادامه می داد، اما در نهایت مجبور شد مجموعه خصوصی اش از عتیقه جات و آثار هنرمندان دیگر را بفروشد تا بتواند مخارج زندگی خود را تامین کند.
پس از مرگ او، آثار باقی مانده که در آپارتمانش در برلین انباشته شده بود، در یک حراجی برای تسویه بدهی های معوقه اش فروخته شد و شاگرد سابقش لینکرزدورف برنده مناقصه شد.
با این حال، زندگی خارج از دولت سوسیالیستی تنظیم شده تنها با ناامیدی همراه نبود. استرنویلر که نمایش سال 2012 او به این معنا بود که ویتدورف طعم احیای خود را در سال های آخر زندگی اش چشیده بود، گفت: «او از ابهام هنری خود تلخ بود، اما از آزادی که به دست آورده بود نیز لذت می برد. صحنه همجنسبازیها در برلین غربی متنوعتر بود، و این چیزی است که او دوست داشت.»
آثار مربوط به دوره بعدی ویتدورف به ترکیب مردانه مورد علاقه او باز می گردد، با مردانی که اکنون با بند و بند چرمی پوشیده شده اند و هیچ هنرمند یا سوژه ای هیچ تلاشی برای پنهان کردن هیجان خود نمی کند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.