به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آاین عجیب ترین و سورئال ترین لحظات ملی آشکار شده است، صداهای قدرت و نفوذ دائماً از وحدت ملی و احساس مشترک صحبت می کنند. رسانه ها ناگهان غرق «ما» و «ما» می شوند. همه آن گلها، پرچمها و بنرها حاوی یک پیام هستند: هر چه تنشها و رنجشهای این کشور باشد، بریتانیا دقیقاً همان است. اما، با یک تصادف وحشتناک زمان بندی، وقتی سیاست از سرگرفته می شود این هفته، بزرگترین داستان درباره چیزی است که دقیقاً برعکس آن را نشان می دهد: دولتی که آنقدر نگران شکاف های بزرگی نیست که مردم و مکان ها را از هم جدا می کند که قرار است آنها را حتی بیشتر کند.
روز جمعه شاهد یک «رویداد مالی» پرمخاطب خواهیم بود که در آن، کواسی کوارتنگ، صدراعظم جدید، جزئیات توقف جایزه انرژی دولت و کاهش مالیات وعده داده شده توسط لیز تراس در مبارزات انتخاباتی خود برای رهبری محافظهکاران را تشریح خواهد کرد. بنیاد رزولوشن تخمین میزند که بهطور متوسط، یک دهم ثروتمند خانوارها سالانه حدود 4700 پوند از این اقدامات سود میبرند، در حالی که فقیرترین دهمین خانواده 2200 پوند دریافت خواهند کرد. با اضافه کردن توهین به آسیب، در اواخر هفته گذشته اخباری مبنی بر تلاش کوارتنگ برای حذف سقف موجود در پاداش های بانکدار منتشر شد، که میراث عضویت ما در اتحادیه اروپا است. همانند خصومت تراس با مالیات بادآوردهای طولانی بر شرکتهای بزرگ انرژی، در اینجا شاهد بیشتری بر هدف اصلی دولت او بود: «بهسوی رشد» از طریق امتیاز دادن به افراد و منافع ثروتمند و قدرتمند، به این امید که انجام این کار ممکن است باعث تقویت بریتانیا شود. خروجی
بدیهی است که این رویکرد فضای کمی برای درهم آمیختگی سیاست ها، لفاظی ها و نیات نیمه شکل موسوم به افزایش سطح باقی می گذارد. آن دستور کار از قبل مشکل داشت: حتی در حالی که بوریس جانسون به صحبت درباره ایجاد تعادل مجدد در بریتانیا به عنوان ماموریت بزرگ خود ادامه می داد، برنامه های حمل و نقل با محوریت شمال انگلیس لغو و قطع شد، طرح های وایت هال که جایگزین بودجه اتحادیه اروپا برای مناطق بریتانیا شد. معلوم شد که سایهای از آنچه قبل از آنها بوده است، و با امتناع ریشی سوناک از حمایت از آن با هر گونه پول عمومی جدید، وایت پیپر که مدتها منتظر آن بودیم، به یک رویداد غیرواقعی تبدیل شد. اما در پی سقوط جانسون، افزایش سطح حتی به عنوان یک ایده مبهم کنار گذاشته شد.
در کمال تعجب هیچ کس، اولین سخنرانی تراس در خارج از خیابان داونینگ هیچ اشاره ای به این واژه نکرد. وزارت تسطیح، مسکن و جوامع اکنون بر عهده وزیر کم مصرف محافظه کار سایمون کلارک است. در دنیای واقعی، پروژههای نسبتاً کوچکی که با 4.8 میلیارد پوند پول اختصاصی برای همسطح کردن بودجه تأمین میشوند، اکنون با افزایش تورم تهدید میشوند – و اواخر هفته گذشته، فایننشال تایمز گزارش داد که هم در میان شوراهای محلی و هم در میان اعضای خودی وایت هال، «وجود داشت. هیچ انتظاری برای پول نقد اضافی از دولت مرکزی وجود ندارد. تا کنون، یکی از معدود بارقههای تفکر درباره نابرابری منطقهای میان تراس و متحدانش، پیشنهاد مبهم مبنی بر اینکه «مناطق خاص» به مناطق تجاری کممالیات و مقرراتزدایی تبدیل خواهند شد – نسخهای دوباره گرم شده از یک ایده قدیمی و شکست خورده، بوده است. و فاصله زیادی با وعده های قبلی در مورد زیرساخت ها، بهبود آموزش و سایر موارد.
در دوران جانسون، تراز کردن شکست را میتوان ناشی از فقدان انسجام و شایستگی دانست. اما در مورد تروس، حس برخورد ایده به دیوار نتیجه اعتقادات ایدئولوژیکی است که در اولین مصاحبه تلویزیونی بزرگ او برجسته شده است. چهار روز قبل از مرگ ملکه، او در برنامه جدید بیبیسی یکشنبه به همراه لورا کوئنسبرگ ظاهر شد، جایی که مجری برنامه از او پرسید که چرا کاهش مالیات را در اولویت قرار میدهد که به نفع مردم بالا باشد. تراس با کمال میل این نکته را پذیرفت. او ادامه داد: «اما نگاه کردن به همه چیز از دریچه بازتوزیع، به اعتقاد من اشتباه است. “زیرا هدف من رشد اقتصاد است و رشد اقتصاد به نفع همه است.”
تراس اهمیت آنچه را که می خواست توضیح دهد می دانست، حتی اگر کوئنسبرگ به نظر نمی رسید. او اصرار کرد: «این یک نکته واقعاً مهم است. وی گفت: «بحث اقتصادی در 20 سال گذشته تحت سلطه بحث در مورد توزیع مجدد بوده است. و اتفاقی که افتاده این است که ما رشد نسبتاً پایینی داشتهایم… و این کشور ما را عقب نگه داشته است.»
ظاهراً، این یک دیدگاه بسیار عجیب از دو دهه گذشته است: آیا واقعاً آن دوره چنان تحت سلطه بحث در مورد انصاف و نابرابری بود که اقتصاد را خفه کرد؟ حتی در دوره کارگری جدید، سیاستمداران ارشد تمایل داشتند در مورد چنین چیزهایی سکوت کنند: سیاست های توزیع مجدد گوردون براون، فراموش نکنیم، عمدتاً مخفیانه اتفاق افتاد. علاوه بر این، زمانی که دیوید کامرون و جورج آزبورن به قدرت رسیدند، ریاضت اقتصادی تضمین کرد که نابرابری – به ویژه در تظاهرات منطقه ای آن – بسیار بسیار بدتر شود. پس هدف تراس چه کسی یا چه بود؟
به نظر من، آنچه او واقعاً ناله می کرد، چرخشی بود که سیاست محافظه کار پس از همه پرسی برگزیت گرفت. ترزا می و جانسون ممکن است صحبت های خود در مورد نابرابری های بریتانیا را با اصرار بر اینکه قصد ندارند از مناطقی که در صدر رتبه بندی ثروت و درآمد قرار دارند، پول بگیرند، توجیه کرده باشند. اما با این وجود آنها تمرکز خود را بر افراد و مکانهای محروم بیان کردند و ادعا کردند که میتوانند از دولت برای شروع به کار استفاده کنند. تغییر شکل اقتصاد بریتانیا در فوریه سال جاری، مایکل گوو، وزیر سطح بالا، در مقابل تراز کردن با «اقتصاد قطرهای» قرار گرفت و گفت که اگر بازار آزاد به حال خود رها شود، «آنچه میبینید نابرابری در حال افزایش است».
این همان چیزی است که تراس و متحدانش ظاهراً برای انتقام گرفتن از آن آمده اند: آنها به عنوان مؤمنان واقعی تاچری، فکر می کنند که حتی بی عاطفه ترین مداخله گرایانه ممکن است به تباهی منجر شود (از این رو رد اولیه او از «دستورالعمل» برای کاهش بحران انرژی)، و در نهایت، نابرابری فقط کلمه دیگری است برای آنچه که سرمایه داری را بسیار پویا می کند. هموطنان محافظهکار او این محور اعتقادات او را به وضوح میبینند. آزبورن می گوید: «او دستور کار دارد، کاملا ایدئولوژیک است، و بسیار محافظه کار است. ما نه با بوریس جانسون و نه با ترزا می چنین چیزی را دریافت نکردیم.
نکته آخر درست است. این واقعیت که دو سلف تروس گفتند از توریسم پس از تاچر دور خواهند شد، در واقع بخش بزرگی از دلایلی بود که وفاداری های سیاسی قلب های سابق کارگر در سال 2017 شروع به لرزیدن کرد و به سقوط به اصطلاح منجر شد. دیوار قرمز دو سال بعد هرچند ممکن است اکنون توهم به نظر برسد، بسیاری از مردم در چنین مکانهایی با روحیه امید به خروج از اتحادیه اروپا رأی داده بودند، و می و جانسون در آن زمان تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا آنها را متقاعد کنند که خوشبینیشان بیجا نیست.
اکنون ما ناگهان در یک فضای سیاسی بسیار متفاوت هستیم. فقط میتوانید تعجب کنید که پیام تراس به رایدهندگانی که در مناطقی زندگی میکنند که هنوز بهطور معمول «جا مانده» نامیده میشود چیست؟ اینکه آنها باید امیدهای خود را کم کنند، تمام تلاش خود را برای پشت سر گذاشتن روزهای سخت انجام دهند، و اگر رونق شدید خدمات مالی درآمد ملی را چند درصد افزایش دهد، خوشحال شوند؟ اگر این رویکرد دولت او باقی بماند، میلیونها نفر دقیقاً میدانند که با چه چیزی سر و کار دارند: پایان هر گونه امیدواری طولانیمدت مبنی بر اینکه ارتقاء سطح به معنایی است، و بازگشت باوری که در وهله اول عقب ماندن آنها را تضمین میکرد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.