به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
سیزمان رانچ به سرعت برای Liz Truss فرا خواهد رسید. پس از 10 روز عزای ملی به مناسبت درگذشت الیزابت دوم، مشکلات اقتصادی بریتانیا در این هفته به کانون باز خواهد گشت. روز پنجشنبه بانک مرکزی انگلیس آخرین تصمیم خود را در مورد نرخ بهره اعلام کرد. روز بعد اولین حضور کواسی کوارتنگ به عنوان صدراعظم آخرین مورد از یک رشته بودجه کوچک خواهد بود. هر دو مناسبت های مهمی خواهند بود.
به یک معنا، تراس از توجه به سلطنت به جای سیاست در دو هفته اول کارش سود برده است. او توانسته است در خیابان داونینگ مستقر شود و به این فکر کند که با قدرت تازه یافته اش چه کند. به زبان جیرجیرک، نخست وزیر وقت داشته تا خودش را در آن بازی کند.
اما، برای گسترش استعاره، تراس به زودی با بولینگ تند و زننده و کوتاه روبرو می شود. اگر همه چیز اشتباه پیش برود، زمان او در چین کوتاه خواهد بود.
اگرچه تورم 9.9 درصد است، اقتصاد احتمالاً در حال حاضر در رکود است و پوند تنها یک کاهش جدی دیگر از برابری در برابر دلار فاصله میگیرد، اما دولت همه چیز را در پیش گرفته است. پیروزی های نظامی اوکراین در هفته گذشته تأثیر قابل توجهی بر قیمت عمده فروشی گاز داشته است که در این ماه به شدت کاهش یافته است. پایان جنگ، اگرچه دور از یک توافق کامل است، اما از زمان تهاجم روسیه در فوریه تاکنون، عملیتر به نظر میرسد.
علاوه بر این، بازار کار برای اقتصادی که اساساً از ابتدای سال به سمت پایین حرکت کرده است، وضعیت بسیار خوبی دارد. نرخ بیکاری کمترین میزان از اوایل سال 1974 است.
اگر دولت بخواهد فوقالعاده خوشبین باشد، میتواند از این واقعیت راحت باشد که دورههای گذشته ضعف پوند همیشه برای اقتصاد بد نبوده است. کاهش ارزشی که 30 سال پیش به دنبال چهارشنبه سیاه رخ داد، کاتالیزور یک دوره رشد قوی صادراتی در اواسط دهه 1990 بود. آخرین باری که پوند با برابری در برابر دلار معاشقه کرد، اوایل سال 1985 بود، اما در سه سال بعد اقتصاد رونق گرفت.
هرچند نه چندان سریع. پس از چهارشنبه سیاه، تاثیر کاهش نرخ پوند با کاهش نرخ بهره تقویت شد. این هفته کمیته سیاست پولی بانک انگلستان (MPC) نرخ بهره را برای هفتمین بار متوالی افزایش خواهد داد. مقایسه با اواسط دهه 1980 نیز به طور کامل انجام نمی شود، زیرا در آن زمان بریتانیا یک صادر کننده خالص انرژی بود و کمتر از امروز به واردات مواد غذایی متکی بود. پوند کمتر انرژی و مواد غذایی وارداتی را گرانتر می کند.
اگرچه تحت الشعاع مرگ ملکه قرار گرفت، اولین تصمیم تراس به عنوان نخست وزیر تصمیم بزرگی بود: تعهد به محدود کردن میانگین سالانه صورتحساب انرژی خانوار به 2500 پوند برای دو زمستان آینده، قدرت مخارج مصرف کننده را افزایش می دهد و رکود را کوتاه تر و کم عمق تر می کند. دولت بودجه 150 میلیارد پوندی را برای این هزینه در نظر گرفته است که آن را به گران ترین مداخله دولت در زمان صلح تبدیل می کند.
جزئیات بیشتر طرح دولت در بودجه کوچک کوارتنگ توضیح داده خواهد شد، اصطلاحی که به سختی آن را برآورده میکند، زیرا صدراعظم در حال برنامهریزی برای اعلام افزایش گسترده در هزینهها، کاهش بزرگ مالیات، بسته بزرگ اصلاحات مقررات زدایی و موارد دیگر است. استقراض دولت حتی صحبت هایی وجود دارد که او تغییراتی را در دستور تورم بانک انگلستان اعلام خواهد کرد. بیانیه کوارتنگ با تجزیه و تحلیل مستقل دفتر مسئولیت بودجه در مورد تأثیر احتمالی همه این اقدامات بر رشد، تورم و امور مالی عمومی همراه نخواهد بود: فقدان تاسف بار بررسی زمانی که بازارهای مالی بسیار آشفته هستند.
تصور شرایطی که در آن بازارها به تصمیم بانک درباره نرخ بهره واکنش بدی نشان میدهند و استرلینگ را میفروشند کار سختی نیست – یا به این دلیل که آنها فکر میکنند MPC خیلی کم کار کرده است یا اینکه مقصر بیش از حد است. سپس صدراعظم باید توضیح دهد که چرا علاوه بر استقراض برای تأمین مالی بسته انرژی، برای تأمین بودجه کاهش مالیات نیز وام می گیرد.
تراس و کوارتنگ از فقدان رونق اقتصادی در 15 سال پس از وقوع بحران مالی جهانی در سال 2007 ناامید شده اند و آماده اند تا کسری بودجه را بالون کنند. تئوری این است که کاهش مالیات به علاوه مقررات زدایی منجر به رشد سریعتر می شود که در نهایت منجر به کسری کمتری خواهد شد. یک هدف رشد 2.5 درصدی تعیین خواهد شد که طبق استانداردهای تاریخی اندک است.
همانطور که اندیشکده بنیاد رزولوشن اشاره کرده است، درآمد سرانه در زمان الیزابت دوم سریعتر از هر پادشاه دیگری که به سال 1271 بازمی گردد (و قبل از آن نیز تقریباً مطمئنا) افزایش یافت. متوسط رشد درآمد سرانه در 70 سال گذشته 2 درصد در سال بوده است، یعنی دو برابر نرخ آن در زمانی که بریتانیا در زمان ملکه ویکتوریا اقتصاد پیشرو در جهان بود.
به گفته روث گرگوری از کاپیتال اکونومیکس، نرخ رشد کلی اقتصاد – به محض اینکه رشد نیروی کار محاسبه شود – حتی بالاتر است و از زمان شروع رکوردهای مدرن در اواسط دهه 1950 به 2.4 درصد می رسد. اما این میانگین به دلیل عملکرد ضعیف اقتصاد در سال های اخیر پایین آمده است. رشد بهره وری در دو دهه گذشته به طور متوسط زیر 1٪ در سال بوده است، و حتی با افزایش نیروی کار، نرخ رشد اقتصادی را بین 1٪ و 1.5٪ باقی می گذارد. افزایش آن به 2.5 درصد کار بسیار مهمی است که به چیزی بیش از کاهش مالیات و حمله به تشریفات اداری نیاز دارد.
مشکل بریتانیا این نیست که مالیات بیش از حد بر آن تعلق می گیرد و یا اینکه بیش از حد تحت فشار قوانین است (بازار کار یکی از انعطاف پذیرترین بازارهای OECD است) بلکه سرمایه گذاری بسیار پایین است. تعیین هدف رشد یک چیز است و دستیابی به آن چیز دیگری است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.