به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دیپول روسیه دموکراسی بریتانیا را آلوده کرده است. محافظه کاران بدون پرسیدن سؤالات کافی در مورد اینکه پول نقد از کجا می آید، کمک های مالی را از ولادیمیر پوتین دریافت کرده اند. زمان پاکسازی لندنگراد و همچنین خداحافظی با فهرست رو به رشدی از الیگارش های تحریم شده است که اکنون مالک چلسی، رومن آبراموویچ را نیز در بر می گیرد.
همه اینها کاملاً درست است، اما همچنین کل داستان را بیان نمی کند، یعنی پول روسیه فقط بخشی از جریان سالانه مالی خارجی است که ما را به عنوان یک کشور قادر می سازد کسری های تجاری دائمی و گسترده داشته باشیم، جایی که واردات کالا و خدمات بالاتر از صادرات است. به زبان ساده، ما از گرفتن پول الیگارشی خوشحال شده ایم تا بتوانیم بیش از توان خود زندگی کنیم. فقط آنها نیستند، ما هستیم.
زمانی وجود داشت – چندین دهه پیش – که کسری تجاری یک معامله بزرگ بود. سیاستمداران از آنها ناراحت بودند. آنها اخبار صفحه اول بودند. معروف است، مجموعه ای بد از ارقام تجاری قرار بود برای حزب کارگر برای انتخابات عمومی 1970 هزینه داشته باشد (اگرچه احتمالاً اینطور نبود). اما از اوایل دهه 1980، کسری تجاری بریتانیا بزرگتر شده است و ما کمتر نگران آن بوده ایم. در عوض، ما نگران این هستیم که چرا بسیاری از باشگاههای فوتبال برجسته ما صاحبان خارجی دارند، یا چرا بسیاری از شرکتهای خدماتی دیگر در دست بریتانیا نیستند.
انتشار کمی شناخته شده – اما ارزشمند – به نام کتاب صورتی به توضیح اینکه چرا این دو چیز به هم مرتبط هستند کمک می کند. کتاب صورتی گزارشی عمیق از تراز پرداختهای بریتانیا ارائه میکند که همه چیز را به یک حساب جاری تقسیم میکند – که شامل واردات و صادرات کالاهایی مانند ماشین و رایانه و تجارت خدماتی مانند بانکداری یا مشاوره مدیریت است. حساب مالی که به سادگی جریان پول خود را در داخل و خارج از کشور اندازه گیری می کند.
نکته ای که در مورد تراز پرداخت ها وجود دارد این است که باید تعادل داشته باشد. کشورهایی مانند بریتانیا که کسری تجاری دائمی دارند، مجبورند داراییهای خود را به خریداران خارجی بفروشند تا نقدینگی خود را برای متعادل کردن دفاتر افزایش دهند. با گذشت زمان، بریتانیا یک کسری تجاری تجمعی در کالاها و خدمات 1.3 تریلیون پوندی داشته است. اما در کتاب صورتی، این جریان خروجی با مازاد مالی – وجه نقد – به همان میزان مطابقت دارد. پولی که از فروش دارایی های بریتانیا به خریداران خارجی گرفتیم.
نیاز به واردات پول خارجی از دهه 1980 بیشتر شد. بریتانیا از سال 1982 مازاد کالاهای تولیدی نداشته است، اما برای مدتی این کسری ها بیشتر از مازاد خدمات بود. اما با گذشت زمان، کسری کالاها بزرگتر شد و تا سال 1990 به 20 میلیارد پوند، در سال 2000 به 40 میلیارد پوند و تا سال 2010 به 98 میلیارد پوند رسید. در سال 2019، آخرین سال قبل از شیوع بیماری همه گیر کووید-19، به تقریباً 140 میلیارد پوند افزایش یافت.
برای جبران این کسری ها به مقدار فزاینده ای سرمایه خارجی نیاز بود. در برخی موارد، این به شکل سرمایهگذاری مستقیم در کارخانههای جدید بریتانیایی مانند کارخانههای خودروسازی نیسان، تویوتا و هوندا بود. در برخی موارد، به شکل سرمایهگذاران بینالمللی بود که سهام بیشتری از شرکتهای عرضهشده در بورس لندن را در اختیار داشتند، که از زیر 4 درصد در آغاز دهه 1980 به 56 درصد در حال حاضر افزایش یافته است.
اما پول الیگارشی نیز بخشی از این روند بود. روسهایی که از خصوصیسازی داراییهای دولتی در دهه 1990 ثروتمند شده بودند، خانهای برای پول خود در بازار املاک لندن پیدا کردند. از نظر مالی، این یک حرکت هوشمندانه برای آنها بود، زیرا تعداد محدود عمارت در بلگراویا و میفر به این معنی است که قیمت ها فقط در یک جهت حرکت می کنند: افزایش. اقتصاد ما به پول نقد نیاز داشت، بنابراین ما خوشحال بودیم که آن را دریافت کنیم.
پول روسیه – مانند پول نفت خاورمیانه – به لیگ برتر نیز راه پیدا کرده است. برای آن دسته از هواداران فوتبال که نمیدانند چرا باشگاه آنها در دهه 1970 متعلق به بازرگانان محلی بود اما اکنون در دست مالکان خارجی است، کتاب صورتی پاسخ دارد.
مارک کارنی، زمانی که رئیس بانک انگلستان بود، گفت که بریتانیا برای تامین کسری تجاری خود به مهربانی بیگانگان متکی است و او کاملاً درست میگفت. چیزی که او ممکن بود اضافه کند این بود که برخی از این غریبه ها شخصیت های بسیار بدی بودند.
ساختار اقتصاد ما ساده است. برای چندین دهه، بریتانیایی ها بیش از آنچه تولید کرده اند، مصرف کرده اند. و در طول 40 سال گذشته مرکز ثقل اقتصاد از تولید به خدمات مالی و تجاری با محوریت شهر تغییر کرده است. نقش لندن به عنوان یکی از قطب های مالی جهان، جذب سرمایه خارجی را آسان کرده است.
بنابراین، در حالی که با توجه به آنچه در اوکراین اتفاق میافتد، ممکن است زندگی تا حد امکان ناخوشایند برای دوستان پوتین یک ضرورت اخلاقی باشد، دو موضوع باید مورد توجه قرار گیرد. اولین مورد این است که آیا بریتانیا باید دارایی های توقیف شده را به مردم روسیه که از آنها دزدیده شده است، بازگرداند. دوم این که حتی اگر لندن مقصد رؤسای مافیا و فروشندگان مواد مخدر نباشد، باید وسیلهای برای متعادل کردن کتابها یافت.
به طور منطقی، این کار فقط به چند روش قابل انجام است. بریتانیا می تواند بخش تولید خود را تقویت کند تا صادرات کالا افزایش یابد. حتی میتواند در بخشهایی از بخش خدمات که قبلاً عملکرد خوبی دارد، مانند مشاوره مدیریت و معماری، بهتر عمل کند. اگر هیچ یک از این موارد را انجام ندهد، با مصرف کمتر می توان قبض واردات را کاهش داد. یا میتوانیم مانند گذشته ادامه دهیم و بپذیریم که بخشهای بزرگی از املاک و مستغلات برتر لندن برای همیشه در مالکیت خارجی باقی خواهند ماند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.