به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
Lهفته گذشته، لیگ برتر یک قرارداد 6 ساله تلویزیونی آمریکایی با Comcast NBC به ارزش 2.7 میلیارد دلار (2.3 میلیارد پوند) اعلام کرد، مبلغی که گردش مالی سالانه لیگ را به بالای 6 میلیارد پوند خواهد رساند و لحظه ای را نشان می دهد که درآمد حاصل از حقوق رسانه های خارجی درآمد حاصل می شود. از درآمد داخلی فراتر می رود. این یک نشانه مناسب برای سی امین فصل لیگ و سه دهه جهانی شدن بیش از حد آن است. اول، تماشاگران تلویزیونی لیگ برتر از بینندگان داخلی پیشی گرفتند. سپس تیم کاملاً خارجی که توسط چلسی در سال 1999 وارد میدان شد، جهانی شدن بازار کار لیگ را اعلام کرد. بازیکنان خارجی اکنون حدود سه چهارم تیم های باشگاه را تشکیل می دهند. مربیان خارجی که زمانی کاملاً غایب بودند، اکنون در اکثریت هستند، و همچنین مالکان خارجی که اکثریت سهام 16 باشگاه از 20 باشگاه را در اختیار دارند.
لیگ از یک مدل تقسیم درآمد در میان باشگاهها سود برده است که اگر نگوییم رقابت گسترده برای کسب رتبههای برتر، لیگ رقابتی شدید را بر اساس بازی به بازی تضمین میکند، همانطور که از بازاریابی زیرکانه، پخش در سطح جهانی و ارزش برخوردار است. انگلیسی به عنوان یک زبان جهانی اما این خود جهانی شدن اقتصادی است که محرک اصلی بوده و مارپیچ رو به رشدی را ایجاد کرده است. در طول 30 سال گذشته، به ظاهر غیرقابل نفوذ در برابر بحران مالی جهانی، ریاضت اقتصادی و برگزیت، گردش مالی سالانه لیگ به میزان نجومی 2900 درصد افزایش یافته است.
با این حال، اگر جهانیسازی منبع اصلی رشد لیگ بوده است، همیشه به روایتها و هویتهای محلی باشگاههای انگلیسی برای چارچوببندی آن و انرژی و فرهنگ تماشاگران انگلیسی برای متحرک کردن آن متکی بوده است. به نظر می رسد بخش بزرگی از جذابیت تلویزیونی لیگ به شدت هواداران و فوتبال هجومی بی امان است که باعث تشویق می شود و این امر علیرغم افزایش شدید قیمت بلیت ها، پیر شدن سریع تماشاگران و تأثیر مرگبار استادیوم های شرکتی بیشتر است.
اینها همه داستان های انگلیسی هستند. همانطور که در 30 سال گذشته شاهد فروش گسترده دارایی های مشترک به کشورهای خارجی بوده ایم، در فوتبال نیز همینطور است. تورم وحشیانه بازار مسکن توسط ابرثروتمندان جهانی با قیمت های فزاینده و غیرقابل قبولی که برای باشگاه های فوتبال پرداخت می شود، مطابقت دارد. با رشد غیرقابل توقف بخش مالی جهانی شده که به تعداد کمی از مردم حقوق های هنگفت می پردازد و در عین حال به طور فزاینده ای از بقیه اقتصاد داخلی جدا می شود، لیگ برتر تشبیه حتی واضح تر از اقتصاد بریتانیا است. لیگهای پایینتر خود را بیشتر و بیشتر عقبتر میبینند و مالکان باشگاهها در قمار برای پیوستن به حلقه جذاب، بدهیهای بیشتری را به خطر میاندازند.
نه اینکه آنها واقعاً از لیگ برتر درآمدی کسب کنند، جایی که اکثر باشگاه ها همچنان به ضررهای خود ادامه می دهند. اما سود در واقع هدف تمرین نیست. محمد الفاید فولام و هارودز را به دلیل نرخ بازدهی آنها نخرید، بلکه به عنوان ابزاری در نبرد طولانی خود برای به دست آوردن شهروندی بریتانیا و ورود به نخبگان آن استفاده کرد. رومن آبراموویچ 1.5 میلیارد پوند را با شستن شهرت خود و مدیریت فرارش از روسیه پوتین از دست داد. تاکسین شیناواترا، نخست وزیر تبعیدی تایلند، منچستر سیتی را به عنوان راهی برای ارسال پیام های سیاسی به خانه خرید. خانههای حاکم امارات و عربستان سعودی مطمئناً روی منچسترسیتی و نیوکاسل یونایتد برای بازنشستگی خود حساب نمیکنند، اما مشغول استفاده از آنها برای بالا بردن اعتبار جهانی خود هستند.
در این مورد نیز لیگ برتر یک داستان بسیار انگلیسی است، زیرا بدیهی است که قدرت، صدا و نفوذ همه توسط افراد و شرکت های خارجی قابل خریداری است. میلیاردرهای آمریکایی، سلب دارایی ها، صندوق های تامینی و الیگارش های مختلف چک، چینی و یونانی را که سهام باشگاه ها را خریداری کرده اند، بیاندازید و ما یک بخش معقول از نخبگان جهانی داریم که لندن را به خانه خود تبدیل کرده است. به روشی نگاه کنید که منچسترسیتی شورای شهر را مورد آزار و اذیت قرار داده است و مالکان آمریکایی منچستریونایتد و لیورپول تلاش کردند تا لیگ برتر را به نفع باشگاههای بزرگ اصلاح کنند.
با این حال، علیرغم همه اینها، لیگ برتر و به طور کلی فوتبال انگلیس، همچنان اجمالی از یک انگلستان دیگر را به نمایش میگذارد. پیروزی در یورو زنان با نسخه ای از ملت انگلیس همراه بود که نه تنها زنانه بود، بلکه به طرز طراعی از اشاره به جنگ جهانی دوم بی بهره بود. اعتراض گسترده هواداران به ایجاد سوپرلیگ اروپا در سال گذشته مقاومت عمیقی را در برابر تجاری سازی بیسابقه لیگهای بسته نشان داد و دولت را مجبور به بازنگری در سیاستهای حاکمیت فوتبال کرد. حمایت لیگ برتر از زندگی سیاهپوستان مهم است و بازیکنانی که زانو را انتخاب کردهاند، یکی از علنیترین و قدرتمندترین بیانیههای ضد نژادپرستی در زندگی مدنی انگلیس بوده است. شاید مهمتر از همه، مارکوس راشفورد دولت را مجبور کرد تا سیاستهای غذایی بدقلقانه خود را در مدارس تغییر دهد، در حالی که طرفداران از بانکهای غذا حمایت میکنند، که در روزهای مسابقه کمکهای مالی را در زمین جمعآوری میکند، به یکی از بزرگترین طرحهای مردمی این بخش تبدیل شده است.
لیگ برتر امسال چه داستانی برای ما خواهد گفت؟ نیازهای جام جهانی که از فصل تابستانی معمول خود به زمستانی آرام تر در قطر تغییر کرده است، لیگ را به مدت شش هفته در ماه های نوامبر و دسامبر متوقف خواهد کرد و نوید می دهد که بهترین برنامه های هر تیم را مختل کند. اما من فکر میکنم گویاتر این است که چگونه یک لیگ ثروتمندتر در کنار تورم شدید، کاهش شدید دستمزدهای واقعی، فقر سوخت و مواد غذایی گسترده و بدون شک آب و هوای شدیدتر به نظر میرسد.
با توجه به چنین ثروت خارقالعادهای، لیگ میتواند سرمایهگذاری جدی برای انتقال صفر کربن انجام دهد، همانطور که برخی از باشگاههایی که به محیطزیستتر فکر میکنند شروع به انجام این کار کردهاند. این میتواند سختی اجتنابناپذیری را که باشگاهها از نردبان پایینتر با آن روبهرو میشوند، کاهش دهد که با افزایش قیمت انرژی از بین میرود. می تواند از نمایش های باشکوه دلسوزی و همبستگی برخی از طرفداران و بازیکنان خود حمایت کرده و از آنها حمایت مالی کند. یا ممکن است با توجه به انزوا از جامعه انگلیسی و بدبختی های اقتصادی آن، مانند دولت فعلی، تصمیم بگیرد که اصلاً هیچ کاری انجام ندهد. این انگلیسی ترین داستان از همه خواهد بود.
دیوید گلدبلات نویسنده توپ گرد است: تاریخچه جهانی فوتبال و بازی زندگی ما است.
آیا نظری در مورد موضوعات مطرح شده در این مقاله دارید؟ اگر می خواهید نامه ای تا 250 کلمه ارسال کنید تا برای انتشار در نظر گرفته شود، آن را برای ما به آدرس Observer.letters@observer.co.uk ایمیل کنید.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.