به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
راندن ریک مایال برای هر کسی سرگرم کننده خواهد بود، اما برای رد ریچاردسون جوان، شغلی که در 20 سالگی داشت، ادامه پیوند دوران کودکی بود.
مایال که در سال 2014 به طور ناگهانی در سن 56 سالگی درگذشت، همسایه ای نزدیک در جنوب دوون بود، اما او همچنین دوست صمیمی پدر ریچاردسون بود.
ریچاردسون، کمدین تازه کار، در مورد روابط شخصی و حرفه ای خود با این بازیگر فقید کمدی برای اولین بار گفت: «وقتی بچه بودم، باور نمی کردم که ریک واقعی باشد، زیرا او خیلی بامزه و بی وقفه بود. زمان. او مانند بابا نوئل بد بود، این فرد مسنتر که قسم میخورد و مخفیانه به ما تنر میداد تا برویم و چیزهایی بگیریم. وقتی پنج ساله بودم با او بودن خندهدار بود – و در 20 سالگی به همان اندازه خندهدار بود.» پدر مایال و رد، کارگردان و فیلمنامه نویس پیتر ریچاردسون، روی یک رشته طولانی از فیلم های تلویزیونی آنارشیک ساخته شده با هم کار کرده بودند. کمیک استریپ ارائه می کند، لحن کمدی تلویزیونی بریتانیا را در سال 1982 با تقلید اولیه آنها تغییر اساسی داد Five Go Mad در دورستو با ویژگی تاثیرگذار سینما Supergrassدر سال 1985. فیلمنامهنویسی مشترک فیلمها و همچنین کارگردانی فزایندهای توسط پیتر ریچاردسون انجام شد که در کنار یک تیم اصلی بازیگری متشکل از نایجل پلنر، آدریان ادموندسون، داون فرنچ و جنیفر ساندرز روی پرده بازی کرد.
ریچاردسون جونیور، 33 ساله، در ادینبورگ است و دومین استندآپ نمایش کامل خود، Shots Fired، را در جشنواره حاشیه ای ارائه می کند و اکنون ارتباط قوی دیگری با دوست بزرگ پدرش دارد: سال گذشته با دختر مایال، رزی ازدواج کرد.
ما مجبور شدیم چهار بار عروسی را به دلیل همهگیری لغو کنیم. ما سفری به تایلند رزرو کردیم و مدام به تعویق افتادیم.» وقتی بالاخره رفتیم، 20 روز باران بارید، اما به ما خوش گذشت.»
استندآپ از صحبت در مورد خانوادهاش اجتناب کرده است، در صورتی که مردم تصور میکردند که او را به سمت کمدی سوق داده است: «من آن را مخفی نگه داشتم و از اینکه هیچکس متوجه نشد، ناامید بودم. مدتی طول کشید تا متوجه شدم که در یک مقطع زمانی ظاهر میشود، بنابراین باید با آن کنار بیای.
پدرم هیچکس را در دنیای استندآپ نمی شناسد و هرگز در ادینبورگ اجرا نداشته است. به هر حال او اغلب پشت دوربین بود، بنابراین زیاد شناخته نمی شود. وقتی بعد از فینال یک مسابقه استندآپ توسط یک مامور قرارداد امضا کردم، یک بازی دیگر مطرح شد و گفت که این اتفاق فقط به این دلیل رخ داده است که پدرم «پل» ریچاردسون است. این واقعاً خلاصه می شود. ممکن است مردم همچنان عاشق باشند کمیک استریپ، اما هرگز یک چیز اصلی نبود.»
در کودکی زمانی که چندین فیلم پدرش ساخته می شد آنجا بود. او به عنوان یک صحنه مورد علاقه از سال 1998 تماشا کرد چهار مرد در ماشین شلیک شده بود. این یک سکانس سریع شگفتانگیز است که در آن ریک بازویش را له میکند، پدر بیمار است و سپس او را در چکمه میاندازند و سپس آدریان توسط یک راننده کامیون ضربه سرش را میزند.»
اما برای رد، دنیای فیلمنامه کمدی جذابیتی نداشت. در حالی که برای Mayall رانندگی می کرد، به کلوپ کمدی استور لندن نامه نوشت، برنده یک مسابقه آزمایشی شد و در سن 25 سالگی عاشق کنسرت های زنده شد: «این بهترین احساس همیشه بود. این چیزی است که آنی است، آدرنالین. این یک راه حل کاملاً است.»
پدرش که اکنون 70 ساله است، از روند کندتر نویسندگی و کارگردانی لذت می برد، اما ریچاردسون به جای مسیری به تلویزیون، استندآپ را مقصد خود می داند. برای بسیاری از کنشها، این سکوی پرشی برای چیز دیگری است. من برای برخی از برنامه های پنل تلویزیونی می نویسم و پادکست می نویسم، اما این فقط برای ایجاد مخاطب زنده ام است.
روال جدید استندآپ بر یک تجربه آسیب زا متمرکز است که در نوامبر 2017 خبرساز شد. ریچاردسون همراه با بسیاری دیگر در یک حمله تروریستی آشکار در خیابان آکسفورد گرفتار شد. لندن در حالت آماده باش کامل بود تا اینکه مشخص شد زنگ خطر اشتباهی است: «من در داخل بوتز پنهان شده بودم، سپس به بالای یک ساختمان دویدم و زیر یک میز مخفی شدم. از زمان تماشا جان سخت فکر می کردم چگونه با چنین موقعیتی کنار بیایم، و در واقع مثل بقیه فقط دویدم و جیغ زدم. در کسری از ثانیه همه چیز تغییر کرد. همه وارد حالت بقا شدند. هوشیاری حسی افزایش یافته بود، بنابراین هر صدا واضح بود. من مادران را دیدم که بچه هایشان را بلند می کنند و مانند دوندگان المپیک می دوند. من فقط خودم را احمق کردم و این خنده دار است.»
در مقایسه، خطرات اجرای زنده – نور صحنه و میکروفون هر دو در اولین شب نمایش او در ادینبورگ دو هفته پیش از کار افتاد – ناچیز است: “هر بار نمایش متفاوتی است، اما آن شب احساس می کردم که در یک برنامه هستم. سالن فرودگاه و به تازگی گروهی از مردم را گوشه داده بود تا برای آنها نمایشی برگزار کنند. این یک شغل سخت است، بدون امنیت، بدون حقوق بازنشستگی و سفرهای زیاد. اما وقتی خوب است، ارزشش را دارد.»
همسر ریچاردسون، رزی، 35 ساله، به او می گوید که او نیز خوشحال است که او مانند پدرش سرگرمی را انتخاب کرده است. او کاملاً از اجرا متنفر است و به عنوان مدیر در رستوران سوهو کار می کند. و من فکر می کنم هر دوی ما می دانیم که ریک یک بار بود. شما نمی توانید یاد بگیرید که او چه داشت. او استعداد کمدی داشت: یک پدیده.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.