به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیاو برف از یک طرف در حال وزیدن بود در حالی که کولاک قله Rosebud را فرا گرفت. آپایاک ریتان 21 ساله به تنهایی با تیم سگش در ارتفاع بیش از 3500 فوتی در کوههای سفید ممنوعه آلاسکا، در تلاش برای یافتن مسیر در طول یوکان کوئست 2019 بود.
ریتان گفت: «تنها راه برای من برای تشخیص اینکه کجاست راه رفتن جلوی تیم و فرو رفتن در برف تا باسنم بود.
در این ماه، در حالی که او به دنیای مسافت های طولانی باز می گردد، ریتان آماده است تا به عنوان اولین زن ترنس که در Iditarod رقابت می کند، تاریخ را ثبت کند. اما وقتی سه سال پیش با Rosebud Summit روبرو شد، شرایط بسیار متفاوت بود.
قله کوه در معرض یکی از سخت ترین بخش های کوئست، مسابقه سگ سورتمه 1000 مایلی از طریق بیابان آلاسکا و کانادا است. کولاک، کاهش دما، برخورد خطرناک حیوانات و شبهای بیخوابی تنها تعدادی از موانعی هستند که رقبا میتوانند در یکی از سختترین مسابقات مسافت طولانی دنیا با آن روبرو شوند.
او با استفاده از نام مرده و جنسیت تعیین شده در بدو تولد مسابقه می داد. اگرچه او قبلاً پیش چند دوست صمیمی آمده بود، اما هنوز به خانواده اش نگفته بود. او در سفر بین نارجوردت، نروژ، و دهکده کوچک ساحلی قطب شمال، کاکتوویک، آلاسکا، که محل زندگی حدود 250 نفر است، بزرگ شد و نگران بود که اعضای جامعه، موشارها و دیگران چه واکنشی نشان خواهند داد. اما او در دلش متوجه شد که زمان آن فرا رسیده است.
او گفت: “من می دانستم که نمی توانم در کمد زندگی کنم.” “من باید زندگی را به عنوان خود واقعی خود آغاز می کردم.”
در بازگشت به کوه، مسیر در فضای سفید ناپدید شده بود. بسیاری از نشانگرهای انعکاسی که در مسیر قرار داشتند، با وزش باد به سرعت 60 مایل در ساعت منفجر شده بودند.
ریتان گفت: «من واقعاً از برف و از عرق تمام تلاش و تلاش برای یافتن مسیر خیس شده بودم. “من کمک خواهم کرد [the dogs] سورتمه را بکشید تا آن را به حرکت درآورید، اما آنها سریعتر از من میدویدند و من درهم میرفتم و در صف میافتم.»
مادر او، آنگویاک، ردیاب مسابقه آنلاین را زیر نظر داشت که حرکات تیمها را بهطور واقعی ضبط میکند.
آنگویاک گفت: «میدانستم که او در آنجا روزهای بسیار سختی را سپری میکند، زیرا آن تیم سگ کوچک و کوچک را دیده بودم که این طرف و آن طرف حرکت میکرد و برای مدت طولانی در یک نقطه ماند.
ریتن خسته شده بود. سگ ها خسته بودند. او می دانست که باید تصمیمی بگیرد: کنار بگذارد یا ادامه دهد.
او گفت: “من واقعاً در فکر فشار دادن دکمه ای بودم که با خدمات اورژانس تماس می گیرد.” از نظر ایمنی باید با ترک سیگار مشکلی نداشته باشید. اما من به این فکر می کردم که “من این همه راه را آمده ام.”
با پشت سر گذاشتن بیشتر مسیر، او فقط 70 مایل تا رسیدن به خط پایان فاصله داشت، اگر فقط می توانست از قله عبور کند.
او تیمش را از مسیر بیرون کشید و جایگاهی از درختان بید پیدا کرد که امیدوار بود بتواند محافظت کند. اما شرایط آنقدر سخت بود که تنههای دوکی نتوانند سد زیادی را ایجاد کنند. سگها در برف عمیق لانه کردند و ریتان در سورتمه او جمع شد و باد در اطراف او زوزه میکشید. خستگی پیروز شد و او به تنهایی روی کوه به خواب رفت.
پدرش، کتیل، گفت: «وقتی بیرون هستید، باید به خودتان تکیه کنید.
این کاری بود که ریتان سالها قبل از انتشار در داخل انجام میداد. درست مانند مسیر پوشیده از برف، مسیر او به آن نقطه از زمان همیشه هموار نبوده است.
او در نوجوانی سختی میکشید. او خجالتی بود و اغلب اوقات خود را حفظ می کرد و زمان زیادی را در اتاقش تنها می گذراند.
کتیل گفت: «او واقعاً مناسب نبود و در پایان مدرسه مشکلاتی داشت. “احساس کردم چیزی اشتباه است و نگران او بودم.”
با نگاهی به گذشته، ریتان به یاد آورد که در مهدکودک به مردم گفته بود که وقتی بزرگ شد، قرار است دختر شود.
اما بعد، یک روز در آینه نگاه کردم و فکر کردم، هیچ کس به من نمی گوید که این می تواند یک چیز باشد. من نمیتونم دختر باشم بنابراین، من فقط این فکر را برای سالها سرکوب کردم. “شاید زندگی من بسیار متفاوت می شد – شاید اگر در دوران کودکی به من می گفتند که می توانم جنسیت خود را تغییر دهم، از دردهای زیادی در سال های نوجوانی ام جلوگیری می کردم.”
زمان در بالای قله Rosebud Summit سپری شد. وقتی از خواب بیدار شد، تا حد استخوان سرد شد.
او گفت: «برف در سورتمه دمیده بود و من به این فکر میکردم که اگر الان حرکت نکنم، یخ میزنم».
او بلند شد و تیم را برانگیخت. شرایط کمی بهتر شده بود و سگ های سربی او می توانستند مسیر را بو کنند. به زودی، آنها در حال پایین آمدن از کوه بودند و انتهای آن در چشم بود.
کتیل گفت: «مثل این است که به بالای قله اورست رفته باشید. “شما بعد از انجام چنین کاری به عنوان همان شخص برنمی گردید.”
او مسابقه را در جایگاه چهاردهم به پایان رساند. پشتکار او جایزه سال 2019 تازه کار را برای او به ارمغان آورد که به اولین تازه کاری که از خط پایان عبور کرد داده شد. تنها چند هفته بعد، او و تیم سگش برای رقابت در Iditarod 1000 مایلی به کشور بازگشتند که با وجود سورتمه شکسته و آب و هوای بد، با موفقیت به پایان رساندند.
با رسیدن به هدفش، او می دانست که وقت آن رسیده است که به خانواده اش بگوید.
کتیل گفت: “به نظر می رسد او بسیار راضی تر است.” “این باعث خوشحالی من می شود که می بینم او خوشحال است.”
او نام انگلیسی خود را کنار گذاشت و به طور انحصاری از نام Iñupiaq خود استفاده کرد که جنسیت خنثی است و با مادربزرگش به اشتراک گذاشته بود. او را نیز گرفت آووکادو، خالکوبی چانه زنانه Iñupiaq.
او از انجام هیچ کاری نمی ترسد. هنگامی که او ذهن خود را به انجام کاری جلب کرد، آن را انجام می دهد. او یک فرد بسیار قوی است. من به او افتخار می کنم که از گفتن اینکه واقعاً منظورش چیست یا اینکه بگوید او کیست نمی ترسد. فکر میکنم بهتر است آن را بیرون بگذاریم تا اینکه داخلش نگه داریم، و بسیار افتخار میکنم.»
در طول همهگیری، او در مدرسه عکاسی در تروندهایم، نروژ شرکت کرد، بنابراین ارتباط اصلی او با آلاسکا آنلاین بود. در 8 مارس 2021 – روز جهانی زن – او به طور عمومی در رسانه های اجتماعی منتشر شد. واکنشها بهشدت حمایتکننده بود، از جمله از سوی همکارهایی که تماس گرفتند، اگرچه او متوجه تغییر در نحوه تعامل برخی از اعضای جامعه با او شد. او گفت که می داند فقط زمان می برد.
او گفت: «زن ترنس بودن به نوعی مانند زندگی در حالت سخت است.
اما او با آن غریبه نیست. پس از Iditarod، او قصد دارد برای کار به Kaktovik برگردد و در نظر دارد در آینده مدرکی را در زمینه مطالعات بومی آلاسکا دنبال کند.
این مسابقه قرار است از 5 مارس آغاز شود. این بدان معناست که او در یک سالگرد ورودش به جهان، در مناطق خلوت آلاسکا میچرخد و با تمام مسیرهایی که برای او در نظر گرفته است، سازگار میشود.
او گفت: “بخشی از دلیلی که تصمیم گرفتم دوباره Iditarod را انجام دهم این است که فرصتی برای نشان دادن اینکه شما می توانید ترنس باشید و هر کاری انجام دهید.” من میخواهم افراد ترنس که در کمد هستند ببینند که افراد بهطور شگفتانگیزی متفاوت میتوانند تغییر کنند و خوب باشند.»
او شبی را به یاد می آورد که قبل از اینکه هر دو مسابقه را در همان سال تمام کند، قبل از کولاک در Rosebud Summit و قبل از اینکه بیرون بیاید، با تیم سگش بیرون بود. یک شب ماه کامل بود که هزاران ستاره در آسمان بالا می درخشیدند. تنها صداها صدای هق هق سورتمه در امتداد مسیر ساکت و نواختن پنجه سگ ها در برف بود.
او به آسمان نگاه کرد و احساس آرامش کرد.
او گفت: “من یک شخص هستم و با سگ هایم هستم، و همه ما با هم به این روش بسیار خاص در این سیاره، در این منظومه شمسی، و همه این ستاره ها سفر می کنیم.” “و بسیار شگفت انگیز است که موجودی باشید که از مواد ستاره ای ساخته شده باشد.”
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.