به گزارش دپارتمان اخبار پزشکی پایگاه خبری آبان نیوز ،
شرکت دیجیتال درمانی هاپیفای هلث در سال جاری چندین مشارکت را اعلام کرده است، از جمله همکاری با بیمهگر Elevance Health، سابقا Anthem، در مورد سلامت مادران و یک توافق با شرکت داروسازی Biogen با هدف بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس.
کریس واسدن، مدیر ارشد استراتژی هاپیفای، میگوید این مشارکتها نقاط دسترسی را برای بیمارانی که میتوانند از محصولاتشان استفاده کنند، اضافه میکنند. با او نشست MobiHealthNews برای بحث در مورد استراتژی شراکت شرکت، محیط کسب و کار برای درمان دیجیتال و چگونگی تشویق پزشکان.
موبی سلامت نیوز: هاپیفای اخیراً چندین همکاری از جمله همکاری با Biogen و دیگری با Anthem را اعلام کرده است. چرا این مشارکت ها برای شرکت شما منطقی است؟
کریس واسدن: برای ما، ما بر روی هر بیمار متمرکز هستیم. آن بیمار با انواع مختلفی از عناوین مختلف استفاده می کند. برخی آنها را عضو می نامند، اگر شما یک برنامه بهداشتی هستید. اگر شما یک پزشک یا یک شرکت داروسازی هستید، برخی بیماران را صدا می زدند. برخی اگر کارفرما هستید آنها را کارمند می نامند. اما همه آنها یک نفر هستند. آنها در مورد مسائل مربوط به مراقبت های بهداشتی مجموعه ای از چالش ها را دارند.
آنچه ما متوجه شدیم این است که تجربه ما در کمک به بیماران برای رسیدگی به مشکلات سلامت روانی و جسمی آنها به این معنی است که ما باید چندین کانال برای ارتباط با آن بیمار داشته باشیم تا خدمات و پیشنهادات خود را به آنها ارائه دهیم. به همین دلیل است که ما را با روابط دارویی، روابط طرح سلامت، روابط کارفرما می بینید. فکر میکنم بهطور فزایندهای ما را با روابط ارائهدهنده مراقبتهای بهداشتی نیز خواهید دید. زیرا همه آنها شرکای هستند که می توانند به ما در ارائه خدمات به بیماران کمک کنند.
MHN: چگونه شرکا را انتخاب می کنید؟ آیا این به شرایط یا نگرانی سلامتی که روی آن متمرکز هستید بستگی دارد؟
چه: ابتدا باید از منظر ما به این موضوع نگاه کنید که چگونه محصولات و خدمات خود را به هم متصل می کنیم، چیزی که ما آن را دنباله می نامیم. بنابراین یک توالی مجموعه ای سفارشی از محصولات و خدمات است – برخی از ما هستند، برخی دیگر شخص ثالث هستند – که ما پیرامون یک وضعیت پزشکی خاص گرد هم آورده ایم.
توالی برای ما با برنامه جامعه بیمار ما شروع می شود. ما به آن کوپا می گوییم. ما برای بارداری کوپا داریم. ما آن را برای ام اس داریم. ما آن را برای پسوریازیس داریم. در آن جامعه، ما بیمارانی داریم که به بیماران کمک میکنند، اما سپس پزشکان را نیز وارد میکنیم. بنابراین پزشکان می توانند به بیماران در چارچوب آن جامعه کمک کنند.
سپس میتوانیم افراد را تریاژ کنیم تا بفهمند چه مدت به این بیماری مبتلا بودهاند، از چه نوع درمانهایی استفاده میکنند، چه چیزی مؤثر است، چه چیزی مؤثر نیست. ما می توانیم آنها را در سفر صبورانه خود به سمت سایر محصولات و خدمات دیجیتال راهنمایی کنیم. این موارد می تواند شامل مواردی مانند راه حل سلامت روان ما باشد، یا می تواند شامل یک محصول خاص MS باشد که ما ایجاد کرده ایم که به بیماران کمک می کند تا با استرس و اضطراب، افسردگی و خستگی مقابله کنند.
پس این کاری است که ما انجام می دهیم. ما نگاه میکنیم و میبینیم که کجا میتوانیم سوزن را روی سلامت روان در یک وضعیت پزشکی مرتبط حرکت دهیم، و سپس یک توالی تنظیم میکنیم. و در این سکانس ها شریک خواهیم داشت. اکنون ما با شرکت های داروسازی یا با طرح های بهداشتی معامله انحصاری انجام نمی دهیم.
بنابراین این مواردی که با Anthem یا با Biogen اعلام کردیم، کارهایی هستند که میتوانیم با شرکتهای دیگر در همین فضا نیز انجام دهیم. بسیاری از اینها با رویکرد بیمار محور ما هدایت می شود. بنابراین اگر بیمار مبتلا به ام اس هستید، برای مثال، ممکن است یک روز داروی بیوژن مصرف کنید، ممکن است یک سال بعد از داروی Novartis استفاده کنید. در این صورت ممکن است سه سال دیگر از داروی سانوفی استفاده کنید.
بنابراین ممکن است مجبور شوید داروی خود را در طول سفر بیمار خود تغییر دهید. ما باید بتوانیم شریکی داشته باشیم که همه انتخاب های شما را نمایندگی کند تا بتوانیم شما را در مورد گزینه های درمانی بهتر آموزش دهیم.
MHN: با نگاهی به فضای کلیتر دیجیتال درمانی، فکر میکنید محیط در حال حاضر چگونه است؟ بودجه سلامت دیجیتال امسال تا کنون کاهش یافته است. آیا فکر می کنید علاقه به این روش های جدید به نوعی کاهش یافته است؟
چه: ما یک دیدگاه اساسی داریم که یک فناوری مخرب – و من درمان دیجیتال و آنچه را که در این فضا انجام میدهیم به عنوان مخرب طبقهبندی میکنم – نمیتواند بر همان اساس و با همان الگوی فناوریهای موجود موفق شود. زیرا اگر این کار را می کرد، بنا به تعریف، مخل نبود.
من فکر می کنم آنچه در حال حاضر در این فضا می بینید، جستجوی مدل کسب و کار مناسب است. من باور نمی کنم که ما فقط می خواهیم مدل کسب و کار داروسازی را کپی کنیم و بگوییم، “خوب، درمان های دیجیتال دقیقاً مانند یک دارو هستند، بنابراین همان دستمزد دریافت می کنند، آنها به همان اندازه توزیع می شوند، آنها نیز خواهند بود. به همین صورت استفاده شود.»
ما در واقع بسیار متفاوت هستیم. روش های ما متفاوت است. مکانیسم عمل ما متفاوت است. فرکانس استفاده از آنها متفاوت است. دادههایی که ما جمعآوری میکنیم بسیار برتر از آنچه هر دارویی میتواند جمعآوری کند است – آو این واقعیت که ما می توانیم چیزهای زیادی را تکمیل کنیم.
ما می توانیم تمرین پزشکی را تکمیل کنیم. ما می توانیم استفاده از یک دارو را تکمیل کنیم. ما می توانیم نحوه تغییر رفتار و سبک زندگی خود را در مورد رژیم غذایی، ورزش، خواب و مواردی از این قبیل تکمیل کنیم.
بنابراین من فکر می کنم که شما اکنون این مدل در حال تکامل را خواهید دید. ما این استراتژی را مراقبت دقیق می نامیم. این ادغام پزشکی دقیق را خواهید دید – که شامل درمان دیجیتال می شود – با مراقبت مرحله ای، که از یک راه حل دیجیتال به یک راه حل دیجیتال هوش مصنوعی به یک خدمات مربی/درمانگر/پزشک ارتقا می یابد.
ما شخصاً معتقدیم که مراقبت دقیق به مدل غالب برای درمان دیجیتال نسخهای و خدمات مرتبط در آینده تبدیل خواهد شد. اگر به ادغام بین Headspace و Ginger، این یک ادغام استراتژی مراقبت دقیق است. شما به ادغام Teladoc و Livongo نگاه می کنید. این یک ادغام استراتژی مراقبت دقیق است. شما به ادغام Amwell و SilverCloud نگاه می کنید. این یک ادغام استراتژی مراقبت دقیق است.
اگر این مدل جدید را دارید، چگونه می خواهید برای آن هزینه کنید؟ چون قطعات مختلف زیادی وجود دارد، درست است؟ مربیگری وجود دارد، درمانگران وجود دارد، پزشکان، درمان دیجیتال وجود دارد، یک درب ورودی دیجیتال و بخش مصرف کننده گرا وجود دارد. شما می توانید چندین نوع شریک مختلف داشته باشید، از ارائه دهندگان، پرداخت کنندگان، کارفرمایان و شرکت های داروسازی. بنابراین من فکر میکنم که استراتژیهای کسب درآمد خلاقانه زیادی را پیدا خواهید کرد که شرکتها به دنبال مراقبت دقیق نیز هستند.
MHN: چگونه ارائه دهندگان را در هیئت مدیره جذب می کنید؟ چگونه می توانید آنها را به تجویز داروهای دیجیتالی با نسخه علاقه مند کنید، یا اگر آنها یک محصول نسخه ای نیستند، آنها را توصیه کنید؟
چه: من چند سال پیش با پزشکانی در فضای دیابت که داروهای دیجیتالی را تجویز می کردند مصاحبه کردم و به آنها گفتم: “چگونه تصمیم می گیرید که چه زمانی برای بیمار یک درمان دیجیتال تجویز کنید؟”
و گفتند: پنج سؤال داریم.
اینها سؤالات است: شماره یک، آیا این بیمار به طور کلی کاری را که از او خواسته ام انجام می دهد؟ آنها گفتند حدود 20 درصد از بیماران من هرگز کاری را که از آنها خواسته ام انجام نمی دهند. بنابراین من هم از آنها درخواست این کار را نمی کنم.
سپس آنها می گویند حدود 20 درصد از بیماران من هر کاری را که من از آنها خواسته ام انجام می دهند. بنابراین آیا آنها واقعاً به درمان دیجیتال نیاز دارند؟ اگر آنها همه کارهای دیگری را که از آنها خواسته بودم انجام می دهند، شاید نه.
و سپس آنها می گویند 20٪ از بیماران من هستند که گوشی هوشمند ندارند، یا برنامه داده مورد نیاز خود را ندارند، یا پیچیدگی های فنی لازم برای انجام این کار را ندارند. من قصد ندارم آن را برای کسی تجویز کنم که به نظر نمی رسد به اندازه کافی از فن آوری استفاده کند. سپس 20 درصد از بیماران من فقط یک برنامه بهداشتی که چیزی شبیه به آن را پوشش دهد، ندارند.
بعد از اینکه آنها از آن عبور کردند، 20 درصد از بیمارانشان بر اساس قضاوتشان کاندیدای خوبی هستند. من نمی گویم این پزشکان در ارزیابی و تریاژ خود درست می گویند. اما تقریباً اهمیتی ندارد که آنها درست می گویند، اگر این گونه است که آنها جهان را می بینند، و این گونه رفتار خواهند کرد.
به همین دلیل است که وقتی به این حوزههای درمانی نگاه میکنیم، باید فکر کنیم و از خود بپرسیم: “آیا این محصولی است که برای هر بیمار مبتلا به دیابت تجویز میشود؟ یا فقط برای 20 درصد بیماران دیابتی تجویز میشود، زیرا این غربالگری، این تریاژی که پزشکان از آن عبور می کنند؟”
من فکر می کنم ما باید به پزشکان در مورد آنچه در دسترس است آموزش دهیم، باید به آنها آموزش دهیم که چه بیمارانی از آنها و چگونه استفاده می کنند.
این نگرانی نیز وجود دارد که پزشکان دارند، که واقعاً زمانی که EMR در 15 یا چند سال پیش مورد استفاده قرار می گرفت، آشکار شد، و آن این بود که پزشکان اطلاعات بیشتری نمی خواهند. خستگی هوشیار دارند. آنها خستگی داده اند. بنابراین، اگر این درمان دیجیتال داده های بیشتری ایجاد کند، عالی است، اما نمی خواهم تحت فشار آن باشم، مگر اینکه در شرایط اضطراری باشد.
پس چه کسی قرار است تعیین کند که کدام داده یک وضعیت اضطراری را در مقابل داده های اضافی که من می توانم نادیده بگیرم را نشان می دهد؟ خطر دریافت داده ها و نادیده گرفتن آن چیست؟
در حال حاضر، من فناوری های مخرب را در گذشته به بازار آورده ام. یکی از چیزهایی که من یاد گرفتم این است که شما نباید هیچ زمانی را در بخش های اولیه چرخه عمر نوآوری صرف کنید تا مردم را برخلاف میلشان متقاعد کنید تا فناوری را بپذیرند.
شما این اولین پذیرندگان یک فناوری را دارید، و چالش شرکتی مانند شرکت ما و سایرین در این فضا، یافتن آن پذیرندگان اولیه است. چون اینها افرادی هستند که وقت خود را با آنها می گذرانید. اگر آنها را متقاعد کنید، قبول می کنند.
در حال حاضر، تنها 20 درصد از بازار است. اما اشکالی ندارد. اینگونه است که تمام فناوری های جدید مخرب پذیرفته می شوند. آنها توسط این گروه هایی پذیرفته شده اند که مایل به آزمایش هستند، چیزهای جدید را امتحان می کنند. آنها با آن راحت می شوند و شروع به استفاده از آن می کنند. سپس شما آن گروه بعدی و سپس گروه بعدی را دارید. در طول یک دهه، پس از آن فرزندخواندگی انبوه را دریافت خواهید کرد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت خبری آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.