به گزارش دپارتمان اخبار جهان پایگاه خبری آبان نیوز ،
تهاجم روسیه به اوکراین، هم اوکراین و هم گرجستان را وادار کرده است که درخواست پیوستن سریع به اتحادیه اروپا را داشته باشند.
Eneko Landaburo مذاکره کننده اصلی اتحادیه اروپا در موج اول گسترش در سال 2004 بود، زمانی که قبرس، مالت، جمهوری چک، استونی، مجارستان، لتونی، لیتوانی، لهستان، اسلواکی و اسلوونی به این اتحادیه پیوستند.
او به یورونیوز توضیح داد که اگرچه ممکن است به دلیل تهاجم مستمر روسیه به این کشور، حمایت خوبی از پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا وجود داشته باشد، اما توسعه یک فرآیند ساده نیست.
او توضیح داد که معیارهای کپنهاگ مستلزم آن است که اعضای جدید معیارهای دقیقی را رعایت کنند و بتوانند به عنوان یک دموکراسی مستحکم و قابل دوام عمل کنند. او گفت: «این فقط به اراده و منابع سیاسی مربوط نمی شود.
در زیر، Landaburo به سوالات یورونیوز در مورد گسترش و اینکه اتحادیه اروپا در حال حاضر در آن قرار دارد، پاسخ می دهد.
معیارهای کپنهاگ چیست؟
کشورهای کاندیدا باید دارای اقتصادهای قابل دوام، پایدار و رقابتی باشند. آنها باید قادر به ادغام به اصطلاح acquis communautaire به قوانین آنها، که قوانین مشترکی هستند که به ما اجازه می دهند یک بلوک همگن داشته باشیم که هدف آن تبدیل به یک فضای سیاسی و اقتصادی قوی است. جایی برای بداهه نیست. این فقط در مورد اراده نیست.
آیا توسعه سال 2004 موفقیت آمیز بود؟
خوب، اوضاع کمی بدتر شد. کشورهایی مانند لهستان و مجارستان در اتحادیه وجود دارند که پذیرفتند این معیارها را رعایت کنند. من با آن کشورها مذاکره کردم.
چه چیزی اشتباه پیش رفت؟
من به خوبی به خاطر دارم که آن کشورها در جریان مذاکرات طولانی، حاکمیت قانون و استقلال قوه قضاییه را پذیرفتند. پس از ورود به اتحادیه، تعهدات خود را سست کردند.
از آنجایی که ما اکنون با آنها مشکل داریم، کشورهایی مانند فرانسه به این نتیجه رسیده اند که نمی توانیم مذاکرات جدیدی را آغاز کنیم و کشوری می تواند بدون تضمین قوی تری در آینده نامزد شود.
آیا فکر می کنید اورسوالا فون در لاین و پارلمان اتحادیه اروپا در حمایت از پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا شتابزده بوده اند؟
جنگ یک وضعیت اضطراری است. بیانیه اورسولا فون در لاین و طرحی که تا حد زیادی توسط پارلمان اتحادیه اروپا (سهشنبه) پس از سخنرانی رئیسجمهور اوکراین تصویب شد، پاسخهای سیاسی به نیاز مطلق به عجله برای انجام همه چیز برای اطمینان از ادامه حضور اوکراین است. کشور آزاد، البته با محدودیت هایی که می دانیم.
شیوه کار سیاست هم همین است، خودش بد نیست.
نمی دانم تغییر قوانین کار خوبی است یا خیر. تغییر قوانین بازی برای ارسال پیام ملموس تر به اوکراین می تواند ما را به دردسر بیاندازد. اولاً، تغییر قوانین مستلزم توافق همه کشورهاست. نمی تواند موضوع یکی دو روز باشد. درست است که آن (رویه گسترش سریع) به ما اجازه می دهد تا منابع مالی عظیم را همانطور که توسط قوانین پیش از الحاق تعیین شده است بسیج کنیم. قرار است این بودجه های هنگفت بازسازی اقتصادی کشور کاندید را اجرا کرده و توسعه آن را تقویت کند.
آیا راه حل دیگری وجود دارد؟
من معتقدم که می توان همان اقدامات را بدون در نظر گرفتن آن کشور یک نامزد رسمی انجام داد. اگر میخواهیم در اوکراین مشارکت داشته باشیم، میتوانیم این کار را حتی فردا در چارچوب یک سیاست همسایگی با تخصیص همان منابعی که میتواند در مرحله پیش از الحاق اختصاص داده شود، انجام دهیم.
اگر اوکراین به یک کشور نامزد تبدیل شود، چه ضررهایی برای او به همراه خواهد داشت؟
نشان دهنده دو مشکل است. اول، این به معنای ارسال پیامی است که حفظ آن در کوتاه مدت بسیار دشوار است. ما میتوانیم ناامیدیهای زیادی در آن کشور ایجاد کنیم، زیرا به هر حال ادغام به سالهای بسیار زیادی نیاز دارد.
دوم اینکه ما باید هر کاری انجام دهیم تا از تضعیف قوانین اتحادیه خود جلوگیری کنیم. ما شاهد همه موانع با ادغام برخی از کشورهای شرقی بوده ایم. این می تواند نیروی اتحادیه اروپا را با تبدیل آن به باشگاهی از کشورهایی که بر مبنای بین دولتی کار می کنند، کمرنگ کند.
تهدیدهایی که امروزه با آن روبرو هستیم، مانند روسیه، چین و ترکیه، نشان میدهد که باید ظرفیت اتحادیه برای به اشتراک گذاشتن حاکمیت خود را عمیقتر کنیم.
بالکان غربی چطور؟
ما باید به آنها کمک کنیم تا معیارها را برآورده کنند. ما باید با طرح توسعه 30 میلیارد یورویی که در اکتبر گذشته اجرا شده از آنها حمایت کنیم. و ما می توانیم همین کار را با اوکراین انجام دهیم. ما همچنین باید توانایی خود را برای ایفای نقش در روابط بین آنها که بسیار پیچیده است افزایش دهیم.
آیا فکر نمی کنید با توجه به افزایش نفوذ روسیه در بالکان غربی سریعتر حرکت کنیم؟
مشکل طولانی مدت است. از آنجایی که روس ها با تایید آسان استقلال کوزوو توسط بسیاری از کشورهای غربی احساس خیانت کردند، حتی اگر همه آنها موافق نبودند (مثلا اسپانیا). روسیه انتظار داشت که تمامیت ارضی صربستان رعایت شود. صربستان و روسیه به طور سنتی روابط عالی دارند. سیاست پوتین این است که تا حد امکان برای اتحادیه اروپا دردسر ایجاد کند.
جنگ در اوکراین می تواند به نوعی به اتحادیه اروپا کمک کند. این می تواند باعث طرد شدن در بالکان شود و همدردی صرب ها را با روسیه کاهش دهد. همدردی با روسیه لزوماً به معنای همدردی با پوتین نیست. علاوه بر این، صربستان باید به زودی به اتحادیه اروپا بپیوندد، مانند کرواسی، این منافع اصلی آن برای توسعه اجتماعی و اقتصادی آن است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.