به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
پس، به پیک نیک تابستانی بریتانیا خوش آمدید، مسابقاتی که در آن همیشه نیمههای بعدازظهر غلیظ است و به نظر میرسد هنوز توت فرنگی برای چای وجود دارد.
باشگاه آل انگلستان مکانی سرد، تازه و بادی بود زیرا برای اولین بار از سال 2019 درهای خود را باز کرد. بارانهای سرد تابستانی وجود داشت. صف افسانهای را میتوان دید که در آفتاب پرآب قبل از شروع بازی غرق شده است، با آن حس آشنا از چیزی نمایشی، تئاتری ایستا، بریتانیایی بودن برای بریتانیاییها، در مقابل بریتانیاییها. ملت های دیگر رژه، فستا، جشن دارند. ما چوب توت فرنگی پلاستیکی، محموله کوتاه، ادب مرحله ای داریم.
و در مجموع، روز افتتاحیه ثابتی بود، که با موفقیت بریتانیا تزئین شده بود، اما با یک حس خفیف دریچه گاز در اطراف بلوارها و پیاده روها. تپه در میان باران به زیبایی سرسبز و سرسبز بود.
ویمبلدون مکانی است برای تجمل، برای مکیدن شیرینی تابستان، احساس سرسبزی و برافروختگی، پژمرده و سیری. غذاخوری ها ازدحام کردند، کیوسک ها غوغا کردند. در فروشگاه زیر زمین شماره 1، راکت های تنیس بزرگ و جدید را به قیمت 600 پوند می فروشند. آیا ما واقعاً در آن مکان هستیم؟
اشتیاق برای چسبیدن به این گیرههای تابستان پیش از همهگیری وجود داشته است: گلاستونبری، ویمبلدون، صفهای بیپایان برای یک صندلی هواپیمای ارزانقیمت. و از جهات دیگر این روز برای کل انگلستان یک روز قرمز بود، با حضور در دور اول برای تنها دو بازیکن بریتانیایی که در 45 سال گذشته یک عنوان گرند اسلم انفرادی کسب کردند، اندی موری و اما رادوکانو.
رادوکانو ستاره روز بود و اولین مسابقه خود را در مرکز کورت برد. او بیرحم و تناسب اندام به نظر میرسید و در پایان واقعاً خوشحال بود، همانطور که همه 19 سالهها باید، چه رسد به نوجوانی که با تراموا از کنار زمینهای هموار کرویدون بزرگ شده بود، و همه اینها برای او هنوز مانند تب است. رویا.
موری بعد از ظهر بلندترین غرش را کشید. اما او اساساً این روزها پدر ویمبلدون است، با چیزی دلپذیر و دلپذیر در آن راه رفتن خسته و کبوتر. چهره ای خیلی بابا انتظار دارید به پایین نگاه کنید و ببینید او با آستینهای پیراهن و جلیقه بازی میکند و کیف از دست دیگرش تاب میخورد.
هیچ کس تا به حال مانند موری مالک این مکان نبوده است، که با توجه به شرایط موجود، چیز عجیبی است، قبل از اینکه جوانان گروهی جای خود را به مرد باندی بدهند، ترسی که جمعیت ویمبلدون هرگز او را به آغوش خود نبندد. یک دهه و نیم به جلو برویم و ما اساساً آقای دارسی را در دادگاه داریم، با ارزش، درخشان، سلطنتی.
در دیدن برد رادوکانو در اینجا انرژی متفاوتی وجود داشت، پیروزی در ست های مستقیم مقابل آلیسون ون اویتوانک بلژیکی با تجربه که ممکن بود بسیار ناجورتر باشد. این اولین حضور رادوکانو در مقابل آن گالری غوغا، غرغر و فوران در مرکز کورت بود، و رابطه بین جمعیت و بازیکنان در اینجا اهمیت دارد، به نحوی که احتمالاً نباید باشد.
هنگامی که رادوکانو از زیر آسمان آبی و پراکنده بیرون میرفت، غرشها و سوتها و فریادهای پراکنده عجیبی به گوش میرسید. هنگامی که او یک بک هند دوست داشتنی را باز می کرد، نفس های نفس زدن و اغماض به گوش می رسید، سپس در حالی که فورهند می زد، آه و زمزمه می کرد. با گذشت 17 دقیقه، رادوکانو در نهایت سرویس را نگه داشت تا تمام بازی ها، به غرش از روی صندلی های پلاستیکی تبدیل شود.
واقعاً هیچ کدام از اینها را نباید بدیهی انگاشت. رادوکانو هنوز هم یک تازه کار است و هنوز در تلاش است راهی برای تعامل با این صنعت پیدا کند. برای هر کسی که حس مقیاس دارد، داستان تا این مرحله ناامیدکننده یا منحرف کننده معاملات عطر نیست (او واقعاً می توانست تعداد بیشتری از این عطرها را داشته باشد). در عوض، این یک حرکت طلایی است که در آن همه کارتها به درستی سقوط کردند، شاهکاری که ممکن است برای او و هر کس دیگری یکبار باقی بماند. او قد بلند یا به طور قابل توجهی قدرتمند نیست. او فاقد آن اسلحههای جایزه آسان، طول بالهای بلند، سرویس بیرون رفتن از زندان است. او می تواند دم کرده و تعقیب کند. او می تواند مبارزه کند و حریف خود را به چالش بکشد. نیویورک رفته است. چیزی که او اکنون با آن مواجه است، آزمایشات استانداردتر تلاش برای تبدیل شدن به یک تنیس باز نخبه است.
در ست اول منقار و شکستگی وجود داشت. استاندارد برای مدتی پایین آمد. اما رادوکانو در ست دوم دوید تا آن را 6-4 و 6-4 ببندد. پیروزی یک دستاورد واقعی است، موفقیتی که با خوشحالی پذیرفته شد. من اولین دور خود را در هر اسلم بردم. وحشتناک نبوده است،» او پس از آن گفت، و برای مدتی در مورد 19 سالگی در اتاقی از هک های میانسال صحبت کرد.
هنوز زمان وجود داشت تا موری آن چرخ دنده های آشنای قدیمی را با روشن شدن سایه ها روشن کند. او این روزها تقریباً به طرز ناشایستی در آنجا آرام شده است. او نیز خوب به نظر میرسد، شل و نرم و در حرکاتش راحت است، با برخی از آن جهشهای قدیمی، قدمهای کوچک متلاطم، برشها، و درهم ریختهها به تور.
البته موری در پایان نیز خسته به نظر می رسید، اما پس از آن لحظه ای که از دادگاه بیرون می رود خسته به نظر می رسد. با این حال، همچنان که جیمز داکورت او را به اعماق عصر می برد، همیشه احساس می کردید که موری تا زمانی که بدنش به کار خود ادامه می دهد، مقاومت خواهد کرد. در اینجا یک خاطره ماهیچه ای وجود دارد، اشکال، آثار، حلقه ای از چیزهای موری، صداهای موری، اشکال موری که مدت ها پس از این که این شکل خمیده برای آخرین بار به هم ریخته است، آن مربع سبز را تسخیر می کند. پیروزی آن را به یک شروع عالی، اگر اندکی آزمایشی، برای بازگشت خانه کامل ویمبلدون تبدیل کرد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.