به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
کارل درباره رفتن به دریا با قایق خود شوخی کرده است. خیلی سوخت بریز و فقط به یک جهت برو. و می دانید، سوخت در نهایت تمام می شود…”
کیکو متیوز کسی نیست که سوژه ای را زیر سوال ببرد. او با کارل هیمن، غرفهدار سابق آل بلک، و دختر نوزادشان در نیو پلیموث زندگی میکند، جایی که آنها یک تجارت اجاره قایق را اداره میکنند. او همچنین با تشخیص اخیر هیمن از زوال عقل زندگی می کند. زمان چیزی است که دیگران دارند. صحبت کردن در مورد یک موضوع به همین ترتیب یک بیگانه لوکس برای او.
او به طور واقعی می گوید: «کارل خواهد گفت، و من کاملاً متوجه می شوم که او از کجا آمده است: «زندگی چه فایده ای دارد؟ فقط بدتر میشه من هر روز سردرد دارم من نمی توانم کار کنم و این به همان خوبی است که قرار است به دست بیاید. هیچ درمانی وجود ندارد.»
متیوس، در 41 سالگی، 18 ماه از هیمن کوچکتر است و خود نیز از یک بیماری خطرناک نجات یافته است. در سال 2009 تشخیص داده شد که او دارای توموری در غده هیپوفیز است که باعث بیماری کوشینگ می شود و بار دیگر در سال 2017 برای برداشتن آن تحت عمل جراحی مغز و اعصاب قرار می گیرد. چند ماه پس از دومین مسواک زدن خود با مرگ و میر، او رکورد جهانی قایقرانی انفرادی را در اقیانوس اطلس شکست. یک سال بعد دوباره، او در اطراف سواحل بریتانیا و بخشی از ایرلند دوچرخهسواری میکرد، تمیز کردن ساحل را سازماندهی میکرد و آگاهی از پلاستیکهای یکبار مصرف را افزایش میداد.
هنگام آموزش برای دومی، او با هیمن در مارس 2019 ملاقات کرد، زمانی که آنها به دوچرخه سواری پلوتونی در طول بریتانیا برای بنیاد Doddie Weir پیوستند. هیمن در حال طلاق بود و در شرف ترک شغل خود به عنوان مربی فوروارد در پائو بود که به دلیل خشونت خانگی محکوم شده بود. او به فرانسه بازگشت، اما وقتی او دوچرخه سواری خود را به پایان رساند، رابطه خود را از راه دور ادامه دادند.
او متوجه شد که بهنظر میرسد او به تنهایی زیاد مشروب مینوشد و حالات تاریکی را پشت سر میگذاشت، چیزی که او آن را «قاعدگیهای مردانه» مینامید، اما وقتی با هم بودند همه خوب به نظر میرسیدند – سردردهای وحشتناک هیمن. «شما احتمالاً سر درد دارید زیرا بارها به آن ضربه خورده اید. شما بالا و پایین هستید چون در حال طلاق هستید. آن موقع فکر ما این بود. در واقع، همانطور که معلوم است، آن طلاق احتمالاً مربوط به CTE بوده است [chronic traumatic encephalopathy]به جای برعکس.»
خود مرد هم موافق است. تشخیص حداقل مشکل را شناسایی کرده و به آنها اجازه داده تا برای آن برنامه ریزی کنند. هیمن می گوید: «چند سال پیش، حالم اصلا خوب نبود. “نفهمیدم چه بلایی سرم اومد.”
دو سال دیگر سریع به جلو رفتند، و آنها با هم به نیوزلند نقل مکان کرده بودند و صاحب یک دختر، چهارمین فرزند هیمن شدند. اما به نظر می رسید که سردرد و افسردگی عمیق تر می شود. به توصیه آلیکس پاپهام، بازیکن ملی پوش ولز، که به زوال عقل تشخیص داده شده است، آنها برای آزمایش در کینگز کالج لندن به انگلیس بازگشتند، زمانی که در ژوئیه 2021، هیمن به زوال عقل با احتمال CTE تشخیص داده شد. او در حال پیوستن به شکایتی است که دیگر بازیکنان هم نسل او علیه هیئت های حاکمه راگبی مطرح می کنند.
این ورزش تحت تأثیر این تشخیص ها قرار گرفته است – و هیمن به عنوان اولین ورزش برای تمام سیاهان آن نسل طنین انداز می شود. در سال 2001 او شماره 1000 همه سیاهپوستان شد و 45 بازی ملی انجام داد، قبل از اینکه نیمه دوم دوران حرفهای خود را در اروپا سپری کند، در سال 2007 به نیوکاسل و در سال 2010 به تولون پیوست. او سه قهرمانی اروپا و یک قهرمانی فرانسه را با دومی به دست آورد.
او درباره روزهای بازی خود می گوید: «من یک کالا بودم و این را فهمیدم. “مثل آن صحنه در نجات سرباز رایان است، زمانی که مرد با شوک پوسته به جوان می گوید: “وقتی بتوانید بپذیرید که مرده اید، می توانید به عنوان یک سرباز عمل کنید.” این از نقطه نظر راگبی درست بود. هنگامی که بدن خود را شکست خورده اید و برای آن احترام قائل نیستید، تبدیل به یک بازیکن فوق العاده می شوید. اکنون به نوعی دارم تاوانش را میپردازم.»
تا کنون، دوربین ها و میکروفون ها روی خود بازیکنان آموزش داده شده اند، زیرا آنها در سردرگمی خود به دنبال پاسخ، اطمینان و پشتیبانی می گردند. اما این خانواده ها هستند که وقتی زوال عقل فرو می ریزد واقعاً متحیر می شوند. وقتی یک ورزش با قهرمانانش انجام می شود، این خانواده ها هستند که مهره ها را برمی دارند. آنها کسانی هستند که باید مصاحبه کنند، اگر گزارش واقعی این مصیبت وحشتناک هدف باشد.
من شروع به بیرون رفتن با کسی کردم که بچهدار شدهام و با او تجارت دارم، که بعداً تشخیص داده شد که CTE دارد، که این درد طولانیمدت و تغییر دهنده زندگی است. زندگی همه را به طور کامل تسخیر می کند. هر روز سر کارل درد می کند. او هر روز تلاش می کند تا به یاد بیاورد که چه می کند. او مرتباً دچار حملات خشم می شود و سپس از عصبانیت خود پشیمان می شود. او نمی خواهد اینجا باشد. من از بودن او در اینجا لذت نمی برم…”
تنها راه چاره در چنین مواقعی یادآوری به خود است که این یک بیماری در محل کار است، نه شخصی که انتخاب کرده اید زندگی خود را با او تقسیم کنید. لطافت به صدای متیوز باز می گردد که او آنچه را که در مغز هیمن اتفاق می افتد توصیف می کند.
روشی که برای ما توضیح داده شده این است که شما فقط انرژی زیادی برای استفاده در یک روز دارید. هنگامی که شما یک آسیب مغزی دارید، به جای اتصال مغزی از A به B، که دو کالری است، مال شما باید از A به Z به X به Q، P، R و B برود – و این برای رسیدن به 20 مورد نیاز است. همان نتیجه من و تو میتوانیم این مکالمه را داشته باشیم و حتی در شمارش کالریهایمان ثبت نام نمیکند، اما برای کارل، چشمهایش میرود، «من باید تمرکز کنم»، گوشهایش، «باید گوش کنم»، سپس باید پردازش کند، سپس او باید صحبت کند برای انجام این کار، مغز ضعیف او باید تمام نقاط را بچرخاند، زیرا بلوک بزرگی از پروتئین در آنجا ساخته شده است و اتصالات را متوقف می کند.
ناگزیر، عملکرد اجرایی کاهش می یابد. هیمن قرار است بخش قایقسازی کسبوکار آنها را اداره کند، در حالی که متیوز تبلیغات تجاری را اجرا میکند، اما او هر دو را به طور فزایندهای انجام میدهد. شما او را به خرید می فرستید، و او با نیمی از چیزهایی که شما نیاز دارید برمی گردد، و می توانید دردی را در صورتش مشاهده کنید که خریدهایش نیمه تمام است. خرید نفت برای قایق یا جلیقه نجات نیز به همین صورت است. فقط بذار من انجامش بدم عواقب و دردی که او را متحمل میکند و کاری که باید انجام دهم تا هر کاری را که او انجام داده اصلاح کنم – اگر این کار را انجام دهم آسانتر است.»
و سپس دیوار وسیعی از موانع سیستمی برای حمایت، یا حتی فقط برای آگاهی از استحقاق فرد برای آن وجود دارد. این می تواند تواناترین افراد را تحت تأثیر قرار دهد. کسی که مبتلا به زوال عقل است و شریکی برای تضمین آنها وجود ندارد، شانسی نخواهد داشت. در نیوزلند، متیوز فرآیند جبران خسارت تصادف (ACC) را مانند موسسات عمومی در سراسر جهان عذابآور و پیچیده دانسته است. در همین حال، هیئت های حاکمه راگبی سر خود را پایین نگه داشته اند و یک پرونده قضایی در حال بررسی است.
آیا راگبی نیوزیلند از زمانی که هیمن با تشخیص خود در معرض دید عموم قرار گرفت، پشتیبانی ارائه کرده است؟ “شوخی می کنی؟” ماتیوس می گوید.
از زمان تشخیص، زندگی با درگیر شدن یک کاردرمانگر برای کمک به هیمن در انجام کارهای روزمره و یک عصب روانشناس برای پردازش احساسات او و کنترل خشم و تغییرات در احساسات که با زوال عقل مرتبط است، آسان تر شده است. او میگوید: «من تمام مراقبتهایم را تامین کردهام. من واقعاً خوش شانس هستم، زیرا از این بازی کمی پول درآوردم، بنابراین در جایی هستم که می توانم این چیزها را تامین کنم. اما اینجا یک مسئله بزرگ وجود دارد. ما باید چیزهایی را برای بازیکنان قرار دهیم. تقریباً انگار بازی میخواهد از وجود این واقعیت اجتناب کند.»
راگبی نیوزلند به درخواست آبان نیوز برای اظهار نظر پاسخ نداده است. روز دوشنبه، راگبی جهانی تغییراتی را در پروتکل حداقلی راگبی برای بازگشت به بازی پس از یک ضربه مغزی تشخیص داده شده که توسط مبارزان “موقعیت طولانی” توصیف شده بود، اعلام کرد. و در روز جمعه، انجمن آلزایمر در بریتانیا همکاری دلگرمکنندهای با انجمنهای بازیکنان راگبی، فوتبال و کریکت برای ارائه حمایت از افرادی که مبتلا به زوال عقل هستند، اعلام کرد.
زوال عقل نه تنها ویرانگر بلکه موذیانه است. هرگز نقطهای دقیق وجود ندارد که در آن تشخیص واضح و غیرقابل انکار باشد، و مطمئناً هیچ حادثهای وجود ندارد که بتوان آن را به عنوان علت مشخص کرد، مانند آسیبهای دیگر با عواقب طولانیمدت. ممکن است واضح باشد که راگبی علت آن است، اما اثبات آن برای مثال، رضایت ACC غیرممکن است. هیمن تنها یک بار در دوران حرفه ای خود دچار ضربه مغزی شد، آن هم در سال 2006 مقابل استرالیا.
راگبی هنوز با این درک فلج کننده کنار نیامده است که چیزی به اندازه ضربه مغزی قابل کنترل، هر چند دلبخواه تعریف شود، علت CTE نیست. مورد هیمن، با سابقه تنها یک ضربه مغزی تشخیص داده شده، به سادگی آخرین موردی است که نشان میدهد ریشه مشکل تعداد بیشمار دفعاتی است که مغز در طول یک حرفه حرفهای طولانی به لرزه میافتد.
اما چگونه ثابت می کنید که CTE او نتیجه بازی او در نیوزلند است، در حالی که این تنها نیمی از دوران حرفه ای او است؟ ماتیوس میگوید: هیچ سابقهای مبنی بر آسیبدیدگی سر او وجود ندارد، زیرا او ضربه مغزی نشده بود. «هیچ سابقهای از ضربه سر وجود ندارد، زیرا در تمام مدت سرتان ضربهای پس از ضربه میخورد. فقط یک رکورد از آن یک ضربه مغزی در سال 2006 وجود دارد. سپس آنها می گویند: “اوه، شما برای دیدن دکتر در نیوکاسل نرفتید و هیچ پرونده پزشکی از تولون ندارید…”
این نوع بن بست برای هر کسی که در مورد کره مبهم زوال عقل مذاکره می کند، آشنا است، جایی که اولین علائم خزنده غیراختصاصی هستند و اغلب با شرایط دیگری مشترک هستند که ممکن است قابل درمان باشند و پایان ناپذیر باشند. فقط کسانی که از نزدیک با بیمار هستند – به عبارت دیگر، خانواده – در موقعیتی هستند که متوجه شوند. و حتی آنها واقعا نمی توانند مطمئن باشند، مگر اینکه و تا زمانی که شکاف بزرگی در روال روزمره آن را بدون تردید قرار دهد.
بازیکنان راگبی بیشتر و بیشتری در سرتاسر جهان پراکنده خواهند شد، امیدواریم که اکثر آنها خانواده هایی برای حمایت از آنها داشته باشند، که خود را با میراث سال های حضور خود در این بازی کنار می آورند. راگبی ارتباط مستقیم بین این ورزش و CTE را تایید نکرده است – و احتمالاً نمی تواند از عهده آن برآید – از این رو این دعوای قضایی مطرح شده است. اما هیمن فقط به دلیل سه سالی که در انگلیس بازی کرد، در نیوکاسل، واجد شرایط پیوستن به بازی است. اگر بحران CTE راگبی به اندازهای که به نظر میرسد شدید باشد، بسیاری دیگر در حال حاضر در بلاتکلیفی به سر میبرند.
حتی جنبه CTE نیز در عدم قطعیت مبهم است، از این رو صلاحیت “احتمالی” برای تشخیص ها است. تا زمانی که مغز پس از مرگ تشریح نشود، نمی توان CTE را تأیید کرد، اگرچه علم در حال کار بر روی این مشکل است. چیزی که قابل بحث نیست این است که این بازیکنان آسیب مغزی دارند که نیاز به مدیریت دارد. سوال این است که آیا شرایط آنها تخریبی است؟ شواهد از آمریکا، جایی که فوتبال آنها چند دهه جلوتر از هر دو قانون راگبی به عنوان یک ورزش تمام وقت تصادفی است، دلگرم کننده نیست، اما دهه ها چیزی است که برای مطمئن شدن نیاز است.
این به معنای عدم اطمینان بیشتر برای کسانی است که در حال حاضر دست و پا می زنند. موضع گیری بین ورزش، علم و قانون ادامه خواهد داشت، اما این برای کسانی که اکنون با این شرایط زندگی می کنند تسلی چندانی ندارد.
متیوز میگوید: «بیماریهای مغزی قطعاً بدتر از سرطانها یا هر چیز دیگری هستند، جایی که در دو سال آینده یا زنده میمانید یا میمیرید. زوال عقل می تواند برای همیشه ادامه یابد. و از دست دادن ظرفیت این که کسی بودی، ویرانگر است.»
از دست دادن کسی که شما هم بودید برای خانواده شما ویرانگر است. کیکو متیوز از چالش نمی ترسد، که به همین خوبی است. در یک دنیای عاقل، او مجبور نیست برای کمک با آن بجنگد.
سامری ها می توانند با شماره 116 123 یا ایمیل تماس بگیرند jo@samaritans.org یا jo@samaritans.ie. در ایالات متحده، خط ملی پیشگیری از خودکشی به شماره 8255-273-800 است یا برای پشتیبانی چت کنید. همچنین می توانید برای ارتباط با مشاور خط متنی بحران، HOME را به 741741 پیامک کنید. در استرالیا، خدمات پشتیبانی بحران Lifeline 13 11 14 است. سایر خطوط کمک بین المللی را می توانید در www.befrienders.org بیابید.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.