به گزارش دپارتمان اخبارسیاسی پایگاه خبری آبان نیوز ،
واشنگتن – دادگاه عالی روز پنجشنبه حکم داد که افسران پلیس نمی توانند تحت قانون حقوق مدنی فدرال به دلیل عدم اجرای اخطار آشنای مورد نیاز در تصمیم دادگاه در سال 1966 در پرونده میراندا علیه آریزونا مورد شکایت قرار گیرند. رای 6 به 3 بود و قضات بر اساس خطوط ایدئولوژیک تقسیم شدند.
در مورد دوم، دادگاه حکم داد که یک زندانی محکوم به اعدام در گرجستان می تواند به همان قانون حقوق مدنی استناد کند تا بجای تزریق مرگبار با جوخه تیر اعدام شود. این رای 5 بر 4 بود و قاضی جان جی رابرتز جونیور و قاضی برت ام. کاوانا به سه عضو لیبرال دادگاه پیوستند تا اکثریت را تشکیل دهند.
پرونده اخطارهای میراندا وضعیت اعتراض آمیز تصمیم را نشان می دهد. قاضی ساموئل آلیتو جونیور در نوشتن برای اکثریت گفت که این حکم چیزی کمتر از یک حق قانونی را اعلام کرده است.
پرونده، Vega v. Tekoh، شماره 21-499، توسط Terence B. Tekoh، یکی از کارکنان بیمارستان که متهم به آزار جنسی یک بیمار بی حرکت شده بود که اسکن MRI اورژانسی دریافت کرده بود، ارائه شد. آقای تکوه توسط کارلوس وگا، معاون کلانتر در لس آنجلس مورد بازجویی طولانی قرار گرفت.
این دو مرد گزارش های متفاوتی از ماهیت بازجویی ارائه کردند، اما هیچ اختلافی وجود نداشت که آقای وگا اخطار میراندا را نداد، اینکه آقای تکو اعترافی مبنی بر اعتراف به حمله را امضا کرد، و اینکه یک قاضی دادگاه ایالتی اعترافات او را در شواهد یا اینکه هیئت منصفه او را تبرئه کرده است.
آقای تکوه سپس بر اساس قانون حقوق مدنی، معروف به بخش 1983، شکایتی علیه آقای وگا تنظیم کرد که به شهروندان اجازه می دهد از مقامات دولتی، از جمله افسران پلیس، به دلیل نقض حقوق اساسی شکایت کنند.
قاضی آلیتو نوشت که راه حل برای نقض تصمیم میراندا حذف اظهارات متهمان در محاکمات جنایی آنها بود. او نوشت، این تصمیم، آن گونه از حقوق اساسی را که بتوان با شکایت بر اساس بخش 1983 اثبات کرد، ایجاد نکرده بود.
قاضی آلیتو اذعان داشت که حقوق میراندا ریشه های قانون اساسی دارد. اما او نوشت که «نقض میراندا لزوماً به منزله نقض قانون اساسی نیست».
قاضی آلیتو نوشت: «میراندا بر قضاوتی عملگرایانه در مورد آنچه برای جلوگیری از نقض در محاکمه قانون متمم پنجم قانون اساسی در برابر خودسرزنش اجباری لازم است، متکی است. “این هدف پیشگیرانه با سرکوب اظهاراتی که در نقض میراندا در دادگاه به دست آمده است، انجام می شود.”
وی افزود: «اجازه دادن به قربانی تخلف میراندا برای شکایت از افسر پلیس برای جبران خسارت طبق بند 1983، ارزش بازدارندگی چندانی ندارد و اجازه چنین ادعاهایی مشکلات زیادی ایجاد میکند».
رابرتز و قضات کاوانا، کلارنس توماس، نیل ام. گورسوش و امی کونی بارت به نظر اکثریت پیوستند.
قاضی النا کاگان در مخالفت خود نوشت که دادگاه عالی مکرراً و قاطعانه گفته است که میراندا یک حق قانونی را ایجاد کرده است. او نوشت که این بدان معناست که مقاماتی که آن را نقض می کنند باید مشمول دعوای حقوقی طبق بخش 1983 شوند.
او نوشت: «امروز، دادگاه از افراد سلب توانایی جستجوی راه حل برای نقض حقوق به رسمیت شناخته شده در میراندا می شود. اکثریت مشاهده می کنند که متهمان ممکن است همچنان به دنبال “سرکوب اظهارات به دست آمده در دادگاه” بر خلاف رویه های میراندا باشند.
قاضی کاگان ادامه داد: «اما گاهی اوقات چنین بیانیه ای سرکوب نمی شود. و گاهی در نتیجه یک متهم به اشتباه محکوم می شود و سال ها در زندان می گذرد. او ممکن است، در دادگاه تجدید نظر یا در حبس، در لغو محکومیت موفق شود. اما پس از آن، او برای این همه آسیبی که متحمل شده است، چه درمانی دارد؟»
قاضی استفان جی بریر و سونیا سوتومایور به مخالفان قاضی کاگان پیوستند.
قاضی کاگان نظر اکثریت را در تصمیم دوم در مورد شکایات تحت قانون حقوق مدنی نوشت، این تصمیم در مورد اینکه آیا یک محکوم به اعدام در جورجیا می تواند از مقامات آنجا به خاطر نحوه اعدامش شکایت کند.
این زندانی، مایکل نانس، استدلال کرد که حق قانون اساسی او برای در امان ماندن از مجازات های ظالمانه و غیرعادی طبق متمم هشتم، در صورتی که به دلیل آسیب دیدن رگ هایش با تزریق کشنده اعدام شود، نقض می شود.
رویه های دیوان عالی، زندانیان معترض به روش های اعدام را ملزم می کند تا جایگزینی را شناسایی کنند. آقای نانس یک جوخه تیراندازی را پیشنهاد کرد، روشی که در چهار ایالت تایید شده است اما جورجیا نه. او گفت که مقامات گرجستان می توانند یکی از پروتکل های آن کشورهای دیگر را تطبیق دهند.
سوالی که در پرونده، Nance v. Ward، شماره 21-439 مطرح شد، این بود که آیا آقای نانس می تواند بر اساس قانون حقوق مدنی شکایت کند. قاضی کاگان گفت بله.
«زندانی خود حکم اعدام را به چالش نمی کشد. او اعتبار آن جمله را داده است. و او طرحی واقعی برای اجرای حکم اعدام در اختیار دولت قرار می دهد. اگر زندانی تسکین درخواستی خود را دریافت کند، به این دلیل است که دادگاه را متقاعد کرده است که دولت می تواند به راحتی از پیشنهاد او برای اعدام او استفاده کند.
در مخالفت، قاضی بارت نوشت که آقای نانس ملزم به ارائه یک اعتراض habeas corpus بود و نمیتوانست از قانون حقوق مدنی استفاده کند، زیرا به عنوان یک موضوع عملی، او به دنبال خنثی کردن کامل اعدام خود بود.
او نوشت: «دادگاه خیلی دورتر از جاده را نگاه میکند،» و نشان میدهد که پذیرش احتمالی جوخه آتش توسط گرجستان یک حدس و گمان است. «به نظر من، پیامد امدادی که یک زندانی به دنبال آن است به قوانین ایالتی بستگی دارد همانطور که در حال حاضر وجود دارد“
قاضیهای توماس، آلیتو و گورسوش به مخالفان قاضی بارت پیوستند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.