به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
ساعاتی پس از شروع تهاجم روسیه، سرهی کیت تماس های تلفنی از اعضای انجمن نابینایان اوکراین در دفتر کارخانه خود در دنیپرو دریافت می کرد.
مانند هر کس دیگری در این کشور، نابینایان اوکراین نیز هنگام شروع تهاجم وحشت داشتند. در مورد آنها، آنها یک انجمن 88 ساله برای اوکراینی های کم بینا داشتند که باید دوباره به آن بازگردند.
کیت مدیر یک کارخانه Dnipro است که قطعات خطوط راه آهن را جوش می دهد و در سال 1945 توسط انجمن، یکی از قدیمی ترین سازمان های کشور، تأسیس شد. این کارخانه یک کارخانه غیرانتفاعی است که عمدتاً توسط افراد کم بینا اداره می شود.
کارخانه کیت یکی از 48 کارخانه متعلق به سازمان در مناطق تحت کنترل اوکراین است. 32 شرکت دیگر در اوکراین تحت اشغال روسیه هستند.
کیت گفت: «ما اولین پناهگاهی بودیم که در 25 فوریه در اوکراین افتتاح شد. «بیست و شش نفر از اعضای (انجمن) ما در خارکف با من تماس گرفتند و از من خواستند که به آنها کمک کنم تا بروند. گفتیم آنها می توانند در کارخانه بمانند.»
خارکف، در 18 مایلی (30 کیلومتری) از مرز روسیه، از روز اول تهاجم توسط نیروهای روسی بمباران شد، در حالی که دنیپرو، در جنوب مرکزی اوکراین، نسبتا آرام بود. اعضای خارکف به همراه خانواده خود به دنیپرو رفتند.
کیت گفت: «ما به اطراف زنگ زدیم و برای آنها تشک پیدا کردیم و یکی از دفاترمان را پاکسازی کردیم. اما پس از آن تماس ها ادامه یافت. ما قبلاً هرگز چنین کاری انجام نداده بودیم، اما نمی توانستیم متوقف کنیم.»
این کارخانه به حدود 90 نفر پناه می دهد که از گلوله باران گریخته اند. بسیاری دیگر در راه رسیدن به اقوام در دیگر نقاط اوکراین از آنجا عبور کرده اند. دفاتر قبلی و زیرزمین آنها مملو از تختها و کیسههای وسایل مردم است.
اگرچه کیت در ابتدا به دنبال اسکان افراد کم بینا بود، آنها تختخواب را به همسایگان و بستگان اعضای انجمن، افراد دارای معلولیت دیگر و افراد آواره که به دنیپرو بدون هیچ جایی برای رفتن وارد شده اند داده است.
آناتولی ساولویچ، یک مرد نابینا 71 ساله اهل اسلوویانسک، شهری در شرق اوکراین در نزدیکی خط مقدم، گفت که به دلیل تحمل صدای توپخانه، آنجا را ترک کرده است. او توسط داوطلبان تخلیه شد، اما پس از اینکه همسرش حاضر به ترک نشد، او را ترک کرد.
ساولویچ با خنده گفت: “من هنوز آنقدر جوان هستم که بتوانم دوباره ازدواج کنم.” نمیدانستم چرا باید بیشتر از این عذاب میکشیم، اما او میخواست بماند.»
او با درد به کارخانه رسید، عواقب پایدار یک حمله قلبی که ماه گذشته تجربه کرد. او گفت 24 ساعت است که چیزی نخورده است. ساکنان دیگر خوابگاه او که دچار اختلال بینایی نیستند، به او چای و بیسکویت می دهند.
پسر کارگردان، آندری کیت، که مدیر کارخانه و همچنین یک کمدین استندآپ است، برای خرید دارو برای ساولویچ بیرون رفت. او از گرفتن پول ساولویچ خودداری کرد.
سایر افراد کم بینا با اقوام خود و همچنین با کودکان آمده اند.
آندری گفت: «برای افراد نابینا، چیزی که بیش از همه نگران آن هستند فرزندانشان هستند زیرا نمی توانند خطر را ببینند.
آندری، که دچار اختلال بینایی نیست، با پدری نابینا و مادری کم بینا در خانه های مشترک برای افراد کم بینا بزرگ شد – این هنجار در دوران شوروی بود.
آندری گفت: «شوروی افراد کم بینا را گتویی کرد و آنها را از بقیه جامعه جدا نگه داشت. حتی شهری در خارج از مسکو وجود داشت به نام شهر کور.
وقتی جنگ شروع شد، کارخانه تولید را متوقف کرد، اما به گفته آندری، کارگران آن عادت داشتند خودشان در اتوبوس کار کنند.
آندری گفت: “آنها مسیر را می دانند، آنها گاهی اوقات به صورت گروهی می آیند، اما بیشتر به تنهایی.” ایده ما این است که افراد کم بینا را با بقیه جامعه ادغام کنیم تا مردم چگونه با آنها رفتار کنند و از آنها نترسند.
پول برای اندیری و پدرش تنگ شده است زیرا صندوق ذخیره کارخانه خشک شده است. آنها مقداری کمک مالی از حامیان مالی دریافت می کنند و بیشتر غذاها را رستوران های محلی تهیه می کنند.
علیرغم ثبت نام آنها به عنوان مرکز پناهندگان و کار نکردن کارخانه، شهر همچنان از آنها نرخ های تجاری می گیرد. در اوکراین، جایی که میانگین حقوق یک کارگر دولتی 300 پوند در ماه است، هزینه های نگهداری این تعداد از افراد بسیار زیاد است.
آندری گفت: “من این کار را انجام می دهم زیرا اگر مجبور باشم خانه ام را ترک کنم و به شهر دیگری بروم، امیدوارم آندری دیگری باشد که شبیه من است که به من کمک کند.”
سرهی کیت گفت که شعار آنها همیشه این بوده است که تا حد امکان مستقل باشند و قبل از جنگ کمک های مالی را قبول نمی کردند. اما اکنون آنها به شدت به دنبال شرکای برای راه اندازی مجدد کارخانه هستند.
کیت گفت: «ما میخواهیم مستقل باشیم و برای انجام این کار باید درآمد کسب کنیم. “ما به دنبال مشارکت هستیم.”
بیشتر مواد خام کارخانه از شهر ویران شده ماریوپول در جنوب دنیپرو تامین می شد. کیت گفت که خرابی مسیرهای لجستیکی واردات کالا به اوکراین را بسیار دشوار کرده است و تامین کنندگان از ارسال کالا می ترسند. او افزود، حتی قبل از جنگ، آنها با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کردند، زیرا محصولات دست ساز آنها برای رقابت با تولید انبوه تلاش می کرد.
کیت گفت: «قطعات دست ساز ما در مقایسه با نمونه های انبوه که حدود شش ماه عمر می کنند، چهار سال عمر می کنند. این کار تیم ما است، نه من یا برخی افراد و ما از اسکان آوارگان دست برنخواهیم داشت.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.