به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیسه سال پیش، پس از گذراندن تست بازیگری برای بازی خودم، در یک استودیوی ضبط صدا در کنار یک تکنسین صدای بسیار خوب کلاس متوسط نشستم که کتاب صوتی Lowborn: Growing Up, Getting Away and Returning to the Poorest Towns بریتانیا را ضبط می کرد. حدود دو روز و نیم پس از شنیدن صحبتهای من در مورد هر بیرحمی که در فقر بزرگ شده بود، او وسط جمله مرا قطع کرد و با صدای بلند بالای ضبط فریاد زد: «اما چه کار میتوانم بکنم؟ چه کاری می توانم انجام دهم؟»
ضبط را متوقف کردیم. او به من توضیح داد که پول اضافی زیادی ندارد و به سختی خودش وقت دارد. تنها در آن زمان متوجه شدم که او آن روزها را گذرانده بود و احساس می کرد که من شخصاً او را برای بیماری های جامعه هدف قرار می دهم.
من به این سوال عادت کرده ام: “چه کاری می توانم انجام دهم؟” صدها بار توسط افراد مغشوش و خوشقلب از من خواسته شده است که بانک غذای خود را تحویل دادهاند، طومارهایی را منتشر کردهاند، آنچه را که میتوانند اهدا کردهاند و هنوز احساس درماندگی میکنند.
من طبق معمول به او پاسخ دادم و توضیح دادم که مردم معمولاً منابع بیشتری از آنچه تشخیص می دهند دارند. این که مشکل باید ریشهای حل شود و شاید او مهارتهایی برای انتقال داشته باشد، شبکهای که ممکن است برای کمک به بهبود دسترسی به امتیازاتی که باعث شده بود در آنجا بنشیند، آنقدر سالم باشد که به سر کار برود و کتاب من را ضبط کند.
و، همراه با پاسخ سهام من – که یک جامعه به مسکن مقرون به صرفه، امنیت اجتماعی کاربردی، آموزش دولتی و مراقبت های پزشکی نیاز دارد – احساس کردم که تا آنجا که می توانستم به او پاسخ خوبی دادم. زیرا در آن لحظه، 10 سال قبل، من را به استودیوی ضبط غم انگیز دیگری فرستادند. بازدید از یک ایستگاه رادیویی ملی به عنوان بخشی از کارم با یک موسسه خیریه، یک مجری معروف صبحانه در آن زمان به من گفت که یک شرکت کننده خاص در X Factor در واقع “چاو کوچولوی بدی” است. من عمیقاً شرمنده هستم که بگویم به خاطر شغلم و به خاطر خیریه، با ناراحتی خندیدم و گفتم: “احتمالاً حق با شماست.”
چیزی که باید در آن زمان در استودیوهای ضبط، برای اهداف نوار و برای آیندگان میگفتم، این است که ما، به عنوان یک جامعه و یک فرهنگ، اگر میخواهیم چیزی تغییر کند، واقعاً باید از حرف زدن درباره مردم فقیر دست برداریم. در تلویزیون های واقعیت، برنامه های گفتگو و رسانه ها، بله. اما همچنین در خانهها، محلهای کار، سوپرمارکتها و روی نیمکتهای مجلس، زمانی که نمایندگان مجلس احساس میکنند میتوانند به اشتباه ادعا کنند که افراد فقیر آنجا هستند زیرا نمیتوانند آشپزی کنند یا بودجهبندی کنند.
اظهارات نادرست و نوع زبانی که در اطراف افراد فقیر به کار می رود باید مانند هر شکل دیگری از تعصب سیستماتیک به تابو تبدیل شود، به وضوح متعصب شود. وقتی آن را می شنویم، باید آن را صدا کنیم. افرادی که خود را در فقر می بینند، نباید کیسه مشت سیاستمداران باشند. وقتی آسیب پذیرترین افراد خود را شیطان سازی می کنیم و آنها را مسخره می کنیم، تمام پتانسیل ها و ارزش هایی را که کسانی که در فقر زندگی می کنند باید در آن سهیم باشند، تشخیص نمی دهیم.
البته، همهگیری و بحران هزینههای زندگی کنونی به این معناست که در سالهای اخیر، کسانی که هرگز تحت تأثیر سختی قرار نگرفتهاند، ناگهان خود را از نظر مالی تحت فشار قرار دادهاند. و، نه، شاید آنها در چنگال فقری نبوده اند که من در کودکی در آن قرار داشتم، و میلیون ها نفر امروز در آن قرار گرفته اند – زمانی که غذای کافی وجود نداشت، برق برای دو روز خاموش بود، یا ما در ایستگاه های اتوبوس خوابیده بودیم. اما از آنجایی که افراد بیشتری خود را به طور غیرقابل کنترلی به سمت فقر می بینند، افراد بیشتری که ممکن است زمانی این کلیشه ها را در مورد اینکه گناه در کجا نهفته است قبول کرده باشند، اکنون این افسانه ها را زیر سوال خواهند برد – اینکه مردم فقیر فقیر هستند زیرا به اندازه کافی سخت کار نمی کنند یا نمی توانند کار کنند. بپزد یا نپزد
سپاسگزارم که دیگر به ندرت اصطلاح «چاو» را میشنوم – کلمهای که تا به امروز پوست من را با غریزه پرواز یا جنگیدن سرد و لطیف میکند. اما این بدان معنا نیست که نیت پشت آن کلمه ناپدید شده است. من در یک چرخه دائمی از کلیشهها بزرگ شدم – در مورد اینکه چرا افراد فقیر شایسته فقیر شدن هستند، چگونه به این نتیجه رسیدهاند، و چگونه اوضاع را بدتر کردهاند. بله، من دیده ام که شکل آن روایت تغییر می کند، محور استدلال و منشوری که در آن حرکت می کند جهش یافته است. اما قضاوت اصلی سرد، تیز و فشرده – حتی نفرت – دوام آورده است.
من فکر می کنم اکثر افرادی که این را می خوانند، سخنان نفرت یا تعصب را به چالش می کشند، و ما باید یاد بگیریم که این کار را برای کسانی که از فقر نیز رنج می برند انجام دهیم. به این دلیل که رسانهها برای دههها جوامع فقیر را بهعنوان یک خوراک توپ آسان عرضه میکنند، به سادگی اجازه ندهیم آن را از دست بدهیم. ما نمی توانیم اجازه دهیم این روایت بسیار مضر و حتی کشنده که این یک نقص فردی است و نه یک نقص اجتماعی ادامه یابد. این اولین قدمی است که هر فردی می تواند در مورد فقر بردارد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.