به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
من اولین بار 10 سال پیش از بانک مواد غذایی استفاده کردم، زمانی که پدر پسرم آخرین 20 پوند من را گرفت و آن را خرج مواد کرد. من خودم رفتم چون خجالت می کشید آنجا دیده شود. من نبودم – من همیشه وقتی چند دلار خورده ام به دیگران کمک کرده ام. از پشت بامها فریاد میزنم که از بانکهای مواد غذایی استفاده میکنم، زیرا ننگی به آنها چسبیده است و نباید وجود داشته باشد. اگر برنج و تخم مرغ و قوطی حبوبات آنها نبود، ما گاهی غذا نمی خوردیم.
من تقریباً در تمام عمرم کار کردهام و نمیتوانم افرادی را تحمل کنم که از اینکه روی الاغ خود بنشینند و فقط از مزایای استفاده کنند، راضی هستند. من کارهای زیادی انجام دادهام، اما عمدتاً در صنعت مهماننوازی کار کردهام که بارها را اداره میکردم یا مدیریت هتل انجام میدادم. من حتی برای مدتی دلفین ها را تربیت کردم، اما این داستان طولانی است که بهتر است یک روز دیگر باقی بماند.
به نظر می رسید همیشه مرد اشتباهی را انتخاب می کردم. من دو فرزند دارم و آنها پدران متفاوتی دارند. من چند سالی با پدر دختر نوجوانم رابطه داشتم. او فوق العاده خشن بود. در نهایت در دادگاه علیه او شهادت دادم و او به زندان افتاد. وقتی از زندان بیرون آمد، گفت که بازپروری شده است و ما دوباره به زندان رفتیم. بعد باردار شدم، او دوباره دنبال من رفت و من او را ترک کردم.
من چند سال پیش پدر پسرم بودم. متأسفانه او معتاد به مواد مخدر و خشونت هم بود. وقتی دخترم 10 ساله بود، به دنبال او رفت. گفتم از خانه برو بیرون. او این کار را نکرد، بنابراین ما انجام دادیم.
وقتی با هم بودیم به خاطر اعتیاد او پول آسان نبود، اما از آن زمان بدتر شد. مدتی برای پسرم 50 یا 60 کوید به من می داد، اما اکنون از هیچ کدام از پدرها چیزی دریافت نمی کنم. به CSA گفتم [Child Support Agency] آنها مبالغ اندکی به دست می آوردند، بنابراین یکی به پرداخت 3.5 پوند و دیگری 7 پوند دستور داده شد که هیچکدام پرداخت نکردند. این فراتر از یک شوخی است. اگر آنها حتی 50 پوند در هفته تعمیر و نگهداری پرداخت می کردند، تفاوت زیادی ایجاد می کرد. این بین آنها 400 پوند در ماه اضافی خواهد بود و ما می توانیم خیلی راحت تر زندگی کنیم. دولت واقعاً باید در مورد نفقه کودک دست به کار شود، اما آنها آنقدر مشغول مهمانی در داونینگ استریت هستند که نمی توانند مزاحم شوند.
مبارزات من روی سلامتی من تأثیر گذاشته است. من مبتلا به استئوآرتریت و فیبرومیالژیا تشخیص داده شده ام، که به این معنی است که دائما درد دارم. من هنوز موفق به کار شدم، اما به دلیل اینکه Esa گرفتم، به 16 ساعت در هفته محدود شده ام [employment and support allowance]که برای افرادی است که دارای معلولیت یا بیماری هستند. من هم پیپ گرفتم [personal independence payment]، که در مجموع هر دو هفته حدود 250 پوند است. اجاره من پرداخت شده است، و ما خوش شانس هستیم که در یک خانه سه تخته زندگی می کنیم، اما بحران هزینه زندگی در حال حاضر تأثیر زیادی روی من گذاشته است، و من احساس می کنم که خیلی بدتر خواهد شد.
چهار ماه پیش در یک جواهر فروشی کار نیمه وقت پیدا کردم که به مشتریان خدمات می داد و دستبند و گردنبند را تعمیر می کرد. من کار را دوست دارم، و البته پول کمک می کند، اما هنوز به طرز باورنکردنی سخت است. آن روز در کیا کوچک من 1.89 پوند برای هر لیتر هزینه داشت. من یک تنر گذاشته بودم و هنوز چشمک می زد که مخزن خالی است.
گاز و برق من سال گذشته حدود 30 پوند در هفته بود. الان 40-45 پوند است. برای صرفه جویی در هزینه، دائماً وسایل را از برق جدا می کنم. من متوجه می شوم که به خودم می خورم تا بچه ها به اندازه کافی بخورند.
در طول دهه گذشته، متوجه شدم که در فواصل زمانی منظم به بانک مواد غذایی باز می گردم. کریسمسی که از پدر پسرم جدا شدم، بسیار عالی بودند. آنها به ما هدایای کریسمس دادند، که بسیار شگفت انگیز بود. وقتی کمی پول داشتم یک جعبه وسایل جمع کردم تا آنها را بدهند. آنها به ما کمک می کنند، بنابراین در صورت امکان به آنها کمک خواهیم کرد.
فکر کردم به ایلان ماسک نامه بنویسم و از او 10000 پوند وام بخواهم. این باید برای او مانند 20p باشد – یا کمتر. می خواستم بگویم می توانم 10 گرون از شما قرض کنم و بعد از 10 سال آن را پس بدهم. من هنوز هم ممکن است آن را انجام دهم. چیزی برای از دست دادن وجود ندارد؟
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.