به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
افاز جمعیت دیوانه کننده جشن، تعطیلات نیمهمدت ماه مه را با دو بچهام در یک پیادهروی طولانی حمایت مالی در کامبریا گذراندم. من عمداً از اخبار خارج شدم، اما با این وجود، یادآوری سیاست و وضعیت کشور گاهی اجتناب ناپذیر بود.
در شهر شلوغ Keswick، متوجه شدم که شورای پول نقد، استخر شنای محلی را بسته است. همچنین نشانههای واضحی از کمبود نیروی کار پس از برگزیت در تجارت مهماننوازی وجود داشت. و هنگامی که ما در نهایت سفر خود را به خانه آغاز کردیم، امری اجتناب ناپذیر اتفاق افتاد: اولین قطار ما در کریو به دلیل یک “مشکل مکانیکی” به تاخیر افتاد و در مرحله دوم سفر، برخورد انبوهی از مسافران آخر هفته با تعداد بسیار ناچیز واگن ها. یعنی کل خانواده ها در راهروها چمباتمه زده بودند. در اینجا، بار دیگر، اثبات چیزی بود که همه پرچمها و رژههای دیوانهکننده نمیتوانستند سرپوش بگذارند: کشوری در چنگال یک بیماری عمیقتر، که در آن به نظر میرسد زندگی مرتباً به حایلها ضربه میزند، به صدای همان عذرخواهی بریتانیا: “برای هرگونه ناراحتی ایجاد شده عذرخواهی میکنم.”
از آنجایی که هیجان در اطراف دو انتخابات آینده، در ویکفیلد، تیورتون و هونیتون ایجاد می شود، این به راحتی فراموش می شود. تا کنون، کاهش محبوبیت دولت تقریباً منحصراً بر اساس شخصیت بوریس جانسون و وحشت پارتی گیت دیده شده است. اما واضح است که چیزهای بیشتری وجود دارد که مردم را ناامید و خشمگین می کند: از جمله تورم شدید و بحران در NHS که در انتظارهای طولانی مدت برای آمبولانس ها، بخش های A&E منفجر شده و تقریباً غیرممکن بودن بسیاری از مردم برای مراجعه به پزشک عمومی ظاهر می شود. یا دندانپزشک در خارج از لندن، حمل و نقل عمومی اغلب نامنظم و گران است. یکی دیگر از جنبههای وضعیت ملی کنونی ما نادیده گرفته شده است، و بر آنچه بیش از یک دهه ریاضت برای اساسیترین جنبههای محیط اطراف مردم معنی داشته است متمرکز است: پارکها، مراکز تفریحی، جادهها.
اگر برخی از این موارد حاکی از ادامه داستان خدمات کم بودجه و کاهش هزینه ها باشد، بسیاری از چیزهای دیگر در حال تغییر هستند. پس از سقوط سال 2008، موضوع افزایش دستمزدها تقریباً با دسترسی به اعتبار به ظاهر بی پایان و در دسترس بودن اقلام ضروری ارزان قیمت که با قیمت های ثابت فروخته می شد، برطرف شد. در بسیاری از جاها، این مدل به این معنا بود که مردم در مغازهها کار میکردند تا پولی به دست آورند تا در مغازههای دیگر خرج کنند و برای پر کردن شکافها وام بگیرند. نه تنها به دلیل افزایش قیمت ها و چشم انداز افزایش بیشتر نرخ های بهره، بلکه به دلیل تغییرات اساسی در بازار کار، اکنون به پایان رسیده است. اقتصاد جدید حول محور اتوماسیون، مصرف گرایی آنلاین و کار از خانه منسجم شده است: اگر شما جزو افراد خوش شانسی نیستید که روزهایشان را در جلسات زوم می گذرانند، ممکن است به عنوان یک “همکار” انبار یا راننده تحویل به زندگی جدیدی عادت کنید. .
برای میلیونها نفر، همه اینها بدترین ترکیب ممکن از تغییر و تداوم است: معیشت و محیط نزدیک آنها در جریان است، اما وضعیتی که از سال 2010 به بعد هک شده بود کمک چندانی نمیکند. در همین حال، برگزیت با تأثیرات جنگ در اوکراین ترکیب میشود تا اوضاع را سختتر کند. اواخر هفته گذشته، OECD پیشبینی کرد که رشد اقتصادی در بریتانیا در شرف توقف است و این کشور احتمالاً ارقامی را ثبت میکند که به جز روسیه، بدترین عضو گروه 20 را خواهد داشت. یکی از عوامل مهم نرخ تورم نسبتاً بالای ما و ارتباط آن با خروج ما از اتحادیه اروپا است. روز پنجشنبه، فایننشال تایمز توجه را به “عدم تعادل بین سطوح مخارج مصرف کننده بریتانیا و توانایی شرکت ها برای عرضه، تا حدی در نتیجه موانع تجاری اضافی که برگزیت را همراهی کرد” جلب کرد. به عبارت دیگر، خروج از بازار واحد و اتحادیه گمرکی عواقب بسیار جدی در پی خواهد داشت – از جمله برای دریافت مالیات دولت و غیره برای هزینه های عمومی. به احتمال زیاد، حداقل برای یک سال آینده، مشکلات ما احتمالاً عمیق تر خواهد شد.
من آنقدر بزرگ هستم که تقریباً یکی از طولانیترین دورههای فروپاشی این کشور را به یاد بیاورم، که از اواسط دهه 1970 تا دهه 1980 ادامه داشت و اعتصابها، کمبودها، ظهور تاچریسم، شورشها و بسیاری موارد دیگر را به همراه داشت. خاطرات من کمی کمتر دراماتیک هستند: میزهای کافهها همیشه چسبناک بودند، بزرگسالان بیوقفه در مورد راههایی صحبت میکردند که به نحوی از همه محرومیتهای روزمره خلاص شوند، و بخش دولتی بوی مواد شوینده ارزان و زوال میداد (در دبیرستان من، بسیاری از درسها برگزار شد. در ساختمانهای قابل حمل زهوار، چنان نزدیک به خط راهآهن که وقتی قطار از کنارش میگذشت، معلم مجبور بود مکث کند). بخشهای زیادی از کشور وجود دارد که چنین فضایی هرگز از بین نرفت. اما آنچه که لحظه کنونی را از نظر سیاسی بسیار مهم می کند این است که نسخه مدرن آن حتی به بخش های ثروتمندتر بریتانیا نیز رسیده است. در هر شهر متوسط بریتانیایی، تماشایی تقریباً یکسان خواهد بود: واحدهای خرده فروشی خالی، مغازه های خیریه، فروشگاه های زنجیره ای که در آن حداقل کارکنان به طور بی پایان مردم را در استفاده از صندوق های سلف سرویس راهنمایی می کنند، فضاهای عمومی نادیده گرفته شده، و یک مکان پنهان. اضطراب متمرکز بر مدارس و بیمارستان ها. برای بیان کورکورانه بدیهیات، این چیزی نیست که سیاستمدارانشان به مردم وعده داده بودند، و نه چیزی است که انتظار داشتند با پشت سر گذاشتن مصائب بیماری همه گیر با آن روبرو شوند.
همانطور که با ایده های سیاستی که به طور فزاینده ناامیدانه ثابت می شود، بوریس جانسون و همکارانش هیچ سرنخی ندارند که چگونه به چنین پیچیدگی مشکلات پاسخ دهند. اما برای کایر استارمر و حزب کارگر، احساس بحران در سال 2022 نیز مملو از خطر است. تا کنون، به جای ارائه هر نوع درمانی برای این بیماری، استارمر تمایل داشته است که تجسم دیگری از آن به نظر برسد: حضوری عصبی و مردد، به نظر می رسد مانند دیگران گیج و مبهوت، و به طور منحصر به فردی فاقد هر گونه داستانی در مورد اینکه کجا هستیم، چگونه هستیم. ما به اینجا رسیدیم و بعد چه اتفاقی باید بیفتد. در غیاب آن، اگر جانسون دیر یا زود سرنگون شود، ممکن است هنوز جایی برای یکی دیگر از محافظهکاران ارشد وجود داشته باشد که ادعا کنند پاسخی دارند. لیز تراس، بازاریاب آزاد محافظهکار محافظهکار، هنوز ممکن است این فرصت را پیدا کند که ما را در معرض موارد بیشتری قرار دهد که ما را در این آشفتگی کشانده است. برای مثال، یکی دیگر از مدعیان محافظهکار – جرمی هانت – ممکن است کمی دلسوزتر و مرکزگراتر باشد، اما تقریباً همین کار را میکند.
همانطور که قطعیت های قدیمی از بین می روند، آنچه در زندگی روزمره و سیاست حزبی کم است، هر داستان منسجم، معتبر و نیمه راه خوش بینانه در مورد آینده است که توسط کسی که مردم احساس می کنند می توانند به آنها اعتماد کنند، بیان می شود. دیدگاه عمومی سیاستمداران ممکن است بیش از حد بدبینانه باشد که اجازه نمی دهد چنین تصوراتی از بین برود. شاید استخر استعداد وست مینستر اکنون آنقدر خشک شده است که هرکسی که بخواهد به ما الهام بخشد، احمقانه و غیرقابل قبول به نظر برسد. شاید کسانی که در پست های رهبری هستند اکنون آنقدر غرق در انتزاعات و کلیشه ها هستند که نمی توانند از ترفند چارچوب بندی آنچه ارائه می کنند بر اساس تجربیات روزمره مردم استفاده کنند. اما به یاد داشته باشید که نویسنده و متفکر بزرگ ولزی، ریموند ویلیامز، گفت: رادیکال بودن «به جای متقاعد کردن ناامیدی، ممکن کردن امید است». در چنین برههای، آنچه کسالت سال 2022 میطلبد دقیقاً همین است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.