به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
منn جدلینگ، ساکنی که نامش فاش نشده بود، 100 پوند غرامت توسط شورا به خاطر جمع آوری زباله های باغ از دست رفته دریافت کرد. در Bulwell با اعلام این که شعبه محلی Boots در ماه اوت بسته می شود، ناامید شد. در همین حال، یک مادر خشمگین از Huthwaite، تورپ پارک را متهم کرد که تعطیلات خانوادگی را با منع کردن او از سواری مخفی کاری خود به دلیل این واقعیت که او فقط یک بازو دارد، «تخریب» کرده است. لیزا جانستون گفت: «پیاده شدن از سواری بسیار تحقیرکننده بود و پسرم را عصبی کرد.»
واضح است که یک روز خبری شلوغ در ناتینگهام. شاید با توجه به همه چیز دیگری که در شهر می گذرد تعجب آور نبود که نسخه روز جمعه ناتینگهام پست به سختی جایی برای اشاره به رویداد ورزشی بین المللی که در میانه آن اتفاق می افتد پیدا کرد. بنابراین این شد که دومین آزمون بین انگلیس و نیوزلند به یک لکه رقت انگیز در یک صفحه ورزشی داخلی تنزل یافت.
اگر می خواهید ایده ای در مورد جایگاه کریکت در فرهنگ داشته باشید، اینجا بود. پل ترنت در یک روز باشکوه ژوئن پر بود، اما هنگامی که از محیط زمین فراتر رفتید، به ندرت می توانستید سرنخی داشته باشید که اصلاً چیزی در حال رخ دادن است. اغلب اوقات، کریکت آزمایشی اینگونه اتفاق میافتد: مخفی شدن در دید آشکار، محصور در همه جهات، یک مهمانی مخفی که کسی از آن خبر ندارد.
و بنابراین، نیم ساعت قبل از ناهار، با نیوزیلند 64 بدون ضرر، بن استوکس تصمیم می گیرد به خود یک کاسه بدهد. اغلب به ما گفته میشود که استوکس یکی از آن بازیکنانی است که استعداد خوبی در ایجاد اتفاقات دارد. گویا توپ او را پیدا می کند. شما نمی توانید او را از بازی دور نگه دارید. اینها برخی از قدیمی ترین و تمسخرآمیزترین کلیشه های کتاب هستند، کلمات قصار خسته و بدون پایه در واقعیت قابل اندازه گیری، مورد علاقه مفسران بد و مورد نفرت افراد جدی و درست کریکت هستند. آنها به طور خلاصه مزخرف هستند. و با این حال، به نوعی، آنها نیز صادق هستند.
زمین مسطح است. نه فقط صاف، بلکه کند. یک رنگ سبز مایل به شفاف روی سطح وجود دارد، نوعی که روی ژامبون که یک ماه در یخچال مانده است، پیدا می کنید. شاید این همان چیزی است که استوکس را وسوسه کرد تا نیوزلند را در هنگام برنده شدن در بازی پرتاب کند. شاید این یکی از آن تماسهایی بود که بر سر حالات خالص و دو قوطی صبحانه ردبول انجام شد. در هر صورت، هر گونه پیشنهاد حرکت جانبی مجلل به سرعت به عنوان یک واهی آشکار می شود. مقدار کمی از درز گرانبها وجود دارد. به غیر از یک طلسم کوچک در بعدازظهر – یک طلسم به طور ناگهانی به پایان رسید زمانی که داریل میچل شش را به پای تماشاگر می زند، نوسان کمی با ارزش نیز وجود دارد.
اما استوکس باعث می شود همه چیز اتفاق بیفتد. تعداد بسیار کمی از بازیکنان کریکت به این هدیه نسبت داده می شوند. مت پاتس باعث می شود همه چیز اتفاق بیفتد. سام کوران باعث می شود همه چیز اتفاق بیفتد. کریس ووکس باعث نمی شود همه چیز اتفاق بیفتد. مارک وود با تمام سرعتی که دارد این کار را نمی کند. کریگ اورتون تقریباً تضمینی آهنین برای اتفاق نیفتادن است. Jasprit Bumrah باعث می شود همه چیز اتفاق بیفتد، محمد شامی این کار را نمی کند. شین وارن باعث شد همه چیز اتفاق بیفتد، گلن مک گراث این کار را نکرد. اینها قوانین هستند. من آنها را درست نکردم همه آنها را می شناسند، رمز عجیبی که با گذشت زمان تقریباً به دلیل برانگیخته شدن، تبدیل به خودپیشگویی می شود.
تقریباً بلافاصله، استوکس همه چیز را انجام می دهد. او مقداری حیات را از سطح بیرون می کشد، به توپ دستور می دهد تا از درز خارج شود، لبه ویل یانگ را پیدا می کند. توپ بعدی، جیمی اندرسون تام لاتام را با یک پرش طولانی کثیف گرفتار می کند. استوکس اکنون در حال تیک تیک است، دوون کانوی را روی پدها رپ می کند، یکی را از سمت پا شلیک می کند، رانده می شود و چهار بریده می شود. تا ناهار ارقام استوکس 4-0-26-1 بود. اما او به نوعی توانسته است واقعیت را به میل خود منحرف کند، در موقعیت زندگی کند، کل بازی را به سایه ای از استوکسی تبدیل کند.
شما نمی توانید این نوع استعداد را اندازه گیری کنید. شما نمی توانید آن را بر روی یک نمودار ترسیم کنید یا آن را در یک سالنامه جمع آوری کنید یا آن را به عنوان یک بسته داده برتر به قلندرهای لاهور بفروشید. اما این استعداد به همان اندازه است، و به همان اندازه که دارای شخصیت است، به همان اندازه که پشتکار دارد، از خلق و خوی به اندازه تکنیک. کریکت، وقتی آن را بجوشانید، یک بازی روانشناسی و حرکت است که در بوریتوی اعداد پیچیده شده است. تعداد کمی از بازیکنان این دوگانگی را به خوبی استوکس کشف یا بیان می کنند، مردی که می تواند در یک بازی، حتی گاهی اوقات یکسان، بی مزه و الهام گرفته شده را تجسم بخشد.
نیم ساعت بعد از ناهار همه چیز آرام شده است. استوکس برمی گردد. او به کانوی یک کاسه پرتاب کامل تا بالای ران می زند. یک یورکر تهوع کننده پا. چند تا جهنده نیم گام. و سپس او هنری نیکولز را بیرون میآورد و او را به یک کمانچه بیتفاوت بیرون از کنده میکشاند. اندرسون سوار موج می شود تا کانوی را اخراج کند. در یک روز بی عیب و نقص و بدون دردسر برای ضربه زدن، نیوزلند چهار ویکت را از دست داده است.
با این حال، در نهایت، این روز استوکس نخواهد بود. همانطور که میچل و تام بلوندل عصر در دویدنها جمع میشدند، او با همان شجاعت خستگیناپذیر وارد زمین شد، توپ را با همان اطمینان سوزان به پایین پرتاب کرد و تقریباً در همان مکانها قرار داد. اما چاه معجزه خشک شده بود. و در متن آن روز، قهرمانهای قبلی او بود که انحراف داشت: واحه امید در صحرای بیتفاوتی، مردی که در جریان جزر و مد فریاد میزند و با تمام توان تلاش میکند تا چیزی اتفاق بیفتد. همانطور که مردم ناتینگهام به تجارت روزانه خود ادامه می دادند، مطمئناً شبیه استعاره چیزی بود.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.